به روز شده در: ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۲
کد خبر: ۴۰۴۸۳
|
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۹
گچساران و باشت به علت عدم کادرسازی مدیریتی و عدم حمایت از نیروی انسانی و نخبگان خود از سوی نمانده مجلس، طی سال‌های آینده به سرزمینی سوخته تبدیل می‌شوند که دارای کم‌ترین قدرت رقابت با دیگر قطب‌های سیاسی و اجتماعی استان خواهند بود.
خبردنا - دکتر اسلام ذوالقدرپور: بهترین و علمی‌ترین سیاست‌ها که با تلاش سیاستگذاران خبره و توانمند تهیه و تصویب می‌شوند، برای اجرایی شدن و اثربخش بودن، نیاز به مجریان توانمند و کارآمدی دارند تا بتوانند این سیاست‌ها را به صورت سامانمند اجرایی نمایند. 

اگر مجریان سیاست‌ها، افرادی کارآمد و توانمند نباشند، بهترین سیاستگذاری‌ها نیز به شکست منجر می‌شوند. بنابراین نقش مجریان و به خصوص مدیران اجرایی در یک سیاستگذاری اثربخش را می‌توان مهم‌ترین مؤلفه برای موفقیت آن سیاستگذاری محسوب نمود.

در استان کهگیلویه و بویراحمد در کنار مؤلفه‌هایی مانند نداشتن سند توسعه استان، عدم وجود سند آمایش سرزمینی و ...، نبود مدیران و مجریان توانمند و کارآمد را می‌توان ازجمله عوامل شکست سیاستگذاری‌های توسعه استان قلمداد نمود که طی چهل سال اخیر موجب عقب ماندگی استان و نارضایتی شهروندان نیز شده است.   

شهرستان‌های گچساران و باشت نیز از ضعف برخی مدیران و مسئولین ناتوان و ناکارآمد، دچار مشکلات و معظلاتی شده است که یکی از آخرین جلوه‌های مهم آن را می‌توان در عدم توانایی کنترل و خاموش نمودن یک آتش سوزی کوچک در جنگل‌های باشت دانست که تبدیل به یک بحران محیط زیست شده است. این ضعف و ناتوانی مدیران و مسئولین، علاوه بر نارضایتی و ناخشنودی شهروندان موجب انتقاد نماینده این دو شهرستان در مجلس نیز شده است.

آخرین انتقاد دکتر تاج‌گردون به مدیران این دو شهرستان را می‌توان در جلسه اخیر شورای برنامه‌ریزی باشت مشاهده نمود که خطاب به مدیران می‌گویند: ((جذب 40 میلیارد تومان توسط یک اداره در یک ماه آخر، خیانت است. چرا باید در ماه آخر این کار انجام بگیرد. اعتبارات را می‌خواهید، اما این انتظار را دارید که من بروم به دنبال اعتبار، بعد به دنبال موافقت‌نامه‌های آن و بعد هم ابلاغ آن و تخصیص آن. پس این همه دستگاه‌ها در استان چه کار می‌کنند)). 

این انتقادات که نشان دهنده اوج ناامیدی نماینده محترم از مدیران شهرستانی و استانی می‌باشد را می‌توان جلوه‌ای از شکست سیاستگذاری توسعه دو شهرستان گچساران و باشت محسوب نمود که علت اصلی آن را باید انتصاب برخی مدیران ناتوان و ناکارآمد دانست.

اما انتقادات و ناخشنودی غلامرضا تاج‌گردون از برخی مدیران دو شهرستان و نحوه عملکرد آنان را باید در سیاست‌های اجتماعی و سیاسی شخص نماینده محترم یعنی دکتر تاج‌گردون جستجو نمود، زیرا برخی مدیریت‌های استان دارای مؤلفه‌هایی مانند:

یکم- مدیران کاریکاتوری: طی چند سال اخیر برخی رسانه‌ها و تحلیلگران دو شهرستان گچساران و باشت به صورت مستمر به دکتر تاج‌گردون در مورد انتخاب مدیران و کادرسازی نیروی انسانی این دو شهرستان، هشدار داده و آینده را چندان روشن و امیدوار کننده، ندیده‌اند.

هشدارهایی که ناشی از آینده‌نگری بوده و علاوه بر توصیه دلسوزانه به نماینده محترم، برای جلوگیری از بروز خسارات بیشتر در این دو حوزه انتخابیه بوده است.

انتخاب و انتصاب برخی مدیران گچساران و باشت که به جای خدمت‌رسانی به شهروندان و حرکت در چارچوب سیاستگذاری توسعه دو شهرستان، بیشتر به سیاست تملق و سلفی گرفتن با آقای تاج‌گردون پرداخته و افتخار خدمت به شهروندان شریف و رنج کشده این دو شهرستان را به تملق و جان‌نثاری نماینده فروخته‌اند، نشان از ظهور طیفی از مدیران در استان دارد که باید آنان را مدیران کاریکاتوری نامید.

این افراد که در رأس ادارات و نهادهای سیاسی و  ... گچساران و باشت قرار گرفته‌اند، مدیر نیستند بلکه کاریکاتوری ضعیف و مخدوش از مدیریت هستند که به شدت مورد انتقاد، ناخشوندی و نارضایتی شهروندان قرار گرفته‌اند.

فعالیت‌های اجرایی این مدیران کاریکاتوری را می‌توان همان تبلیغات رسانه‌ای و سلفی‌های فضای مجازی یا عکس گرفتن با نماینده مجلس دانست که در واقع نتیجه مدیریت کاریکاتوری هستند.

دوم- تملق برتر از علم و تخصص: یکی از برجسته‌ترین مؤلفه‌های مدیریت ایران، کهگیلویه و بویراحمد و به خصوص دو شهرستان گچساران و باشت را می‌توان تملق برخی مدیران و مسئولین به نماینده مجلس دانست. تملقی که معمولاً می‌تواند بسیاری از ناتوانی‌های علمی و تخصصی این مدیران در نزد نماینده را برطرف سازد!

در حالی که دو مؤلفه مهم و لازم برای مدیریت را تخصص و تعهد می‌دانند در وضعیت کنونی شهرستان‌های ما به جای این دو مؤلفه مهم، تملق و فرمانبرداری مطلق از نماینده مجلس یا .... برای انتخاب، انتصاب و ادامه کار مدیران و مسئولین در نظر گرفته می‌شود.

بسیاری از نخبگان توانمند، کارآمد و فعال در ادارات و نهادهای گچساران و باشت به علت عدم وابستگی به دفتر نماینده یا عدم تملق نسبت به ایشان و با کوچک‌ترین انتقادی، از لیست انتصاب مدیران خارج شده و حتی در برخی موارد، به خارج از ادارت اصلی تبعید می‌شوند.

به نظر می‌آید که در انتخاب و انتصاب برخی مدیران و مسئولین دو شهرستان، تملق و چاپلوسی برتر از علم، تخصص و تعهد است.

سوم: سیاست سرزمین سوخته با تضعیف نخبگان: سیاست سرزمین سوخته که در پیشینه تاریخی ایران و بسیاری دیگر از ملل جهان قابل مشاهده می‌باشد را می‌توان در چشم‌انداز سیاستگذاری برخی بزرگان شهرستان‌های گچساران و باشت نیز مشاهده نمود.

سیاست سرزمین سوخته در گچساران و باشت، مبتنی بر تضعیف و سرکوب نیروی انسانی توانمند و به خصوص نخبگان می‌باشد تا طرفداران سیاستگذار اصلی دو شهرستان بتوانند ایشان را به عنوان برترین چهره دو شهرستان، ناجی کنونی و آینده، میرشکار، معمار اقتصادی و ... معرفی و برجسته نماید!

نباید فراموش نمود که عدم توجه به نخبگان و نیروهای انسانی کارآمد و توانمند این دو شهرستان در دوره‌های قبل از آقای تاج‌گردون نیز به روش‌های دیگر البته با شدت کمتر دنبال شده است، اما به نظر می‌رسد که این سیاست در دوره نمایندگی دکتر تاج‌گردون دارای چارچوبی خاص و عامدانه می‌باشد. 

سیاست تضعیف نخبگان و عدم حمایت از نیروی انسانی گچساران و باشت طی چند سال اخیر موجب شده است تا دیگر مناطق استان (کهگیلویه بزرگ و بویراحمد) بتوانند بخش زیادی از نیروی انسانی و نخبگان خود را در مناصب مدیریتی کهگیلویه و بویراحمد و حتی در سطح ملی حمایت و مستقر نموده، با توجه به افزایش قدرت چانه‌زنی و مدیریتی خود، آینده خوبی برای رشد و توسعه مناطق خود فراهم نمایند.

اما گچساران و باشت به علت عدم کادرسازی مدیریتی و عدم حمایت از نیروی انسانی و نخبگان خود از سوی نمانده مجلس، طی سال‌های آینده به سرزمینی سوخته تبدیل می‌شوند که دارای کم‌ترین قدرت رقابت با دیگر قطب‌های سیاسی و اجتماعی استان خواهند بود.

سیاست سرزمین سوخته نماینده کنونی دو شهرستان سبب می‌شود تا همواره و طی سال‌های آینده از غلامرضا تاج‌گردون به عنوان یک ناجی، ابرمرد، قدیس و ... در تاریخ منطقه نام برده و تمام کم‌کاری‌ها و سهل‌انگاری‌های ایشان که موجب تضعیف و سرکوبی نخبگان گچساران و باشت شده است را مخفی نمایند.

چهارم- تفکیک قوا، مجلس در رأس امور:  با توجه به آنچه در جلسات و بازدیدهای آقای تاج‌گردون در گچساران و باشت رخ می‌دهد، می‌توان نتیجه گرفت که برخی مدیران ارشد دولت دوازدهم را باید کارمندان مجلس و نماینده محترم محسوب نمود که تنها پاسخگوی ایشان هستند.
فرماندار، برخی مدیران کل، معاونین استاندار و ... که باید مدافع جایگاه دولت و پاسخگوی دولت و شهروندان باشند، تنها به شخص دکتر تاج‌گردون پاسخگویی داشته و گویا استان ما دو استاندار دارد، استاندار نماینده دولت (آقای کلانتری) و استاندار مجلسی (آقای تاج‌گردون) که البته استاندار مجلسی، قوی‌تر هستند!

جالب‌تر اینکه آقای تاج‌گردون از پاسخ‌های این مدیران کاریکاتوری نیز به شدت ناراضی و ناخشنود هستند، اما گویا برنامه‌ای برای تغییر این رویکرد مدیریتی ندارند.

...

با توجه به شرایط کنونی گچساران و باشت، می‌توان گفت برخی مدیران کاریکاتوری که اتفاقاً مدعی جان‌نثاری دکتر تاج‌گردون هستند، موجب ایجاد ناخشنودی و نارضایتی شدید شهروندان از نماینده محترم و دولت دوازهم شده‌اند.

برخی مدیران شهرستانی و استانی که نقش آنان در نابسامانی‌ها در طرح‌های عمده مانند:

لاستیک‌سازی باشت، سد چم‌شیر گچساران، پتروشیمی گچساران و ...، آشکار است.

نباید فراموش نمود که آقای تاج‌گردون می‌خواستند با این مدیران، کیمیاشهری در گچساران ایجاد نمایند که این شهرستان را به آرمانشهر استان و ایران تبدیل نمایند، اما گویا برخی از این مدیران حتی از جذب اعتبارات طرح‌های خود نیز عاجز هستند.

برخی مدیرانی که دکتر تاج‌گردون آنها را انتخاب و منصوب نموده و می‌خواستند با آنها به ساختن کیمیاشهر و در نهایت آرمانشهر گچساران بپردازند، اکنون مورد انتقاد و سرزنش خود ایشان قرار گرفته‌اند!

به صراحت می‌توان گفت که مدیران کاریکاتوری در تمام شهرستان‌های استان کهگیلویه و بویراحمد حضور داشته و هرکدام به روشی موجب ایجاد و افزایش نارضایتی و ناخشنودی شهروندان این استان از دولت و نظام جمهوری اسلامی می‌شوند. امید است استاندار محترم برای رفع و دفع مدیران کاریکاتوری از سپهر سیاسی و اداری استان و حمایت از مدیران توانمند و متعهد، سیاست و برنامه‌ای کارآمد داشته باشند.
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۱۱ - ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0
0
گچساران بعد از رفتن رحیمی کلا داغم شد و حیف کرسی رحیمی که اگر حال بود خیلی بهتر بود
نام:
ایمیل:
* نظر: