به روز شده در: ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
کد خبر: ۲۲۷۵۸
|
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۴
اول مهر پر معنا ترین ترانه سروده می شود حتی بلبل با استشمام عطرش سرمست می شود
خبردنا - عبدالرحیم سوارنزاد : ماه مهر که اولین روزش یک آلبوم زیبای تاریخی است از راه رسیدو مدرسه باز شد دوباره دفترها گشوده شدند تا قلم ها بنویسند و کتاب ها خوانده شوند و نیمکتها از غربت بیرون آیند و معلم باز مهربانی هدیه کند و بر مدرسه لبخند زده شود مجموعه ای که مانند یک ارکستر نشاط می بخشند و موسیقی دانایی می سرایند و می نوازند .

"ماه مهربان مهر آمد" کوچه ها سرشار از بوی خوش عطر شکوفه ها و تماشای شاخه های گلهای کاغذی که ازبالای دیوارهای حیاط هرخانه سر به زیر آورده اند و سلام می کنند ،آمیزه عطر و گل و شکوفه و لبخند دانش آموزدبستانی چه صفایی دارد ، زمین زیباتر از همیشه به نظر می آید. بوته های سنگ نیز پر از شکوفه های رنگارنگ اند که با گامهای کودکان حال راخوب می کند و ارتباط برقرار می شود و عظمت پر از حکمت خالق دانایی آشکار می گرددو در این ارتباط گل خنده کاشته می شود تا زیبایی ها را دریافت و فهمید.

اول مهر پر معنا ترین ترانه سروده می شود حتی بلبل با استشمام عطرش سرمست می شود و بر شاخسار مستانه تر از همیشه چهچهه می زند! اول مهر سکوی پرواز برای شدن و جلا دادن روح بسوی تحول و سرچشمه زلال خردمندی و عقلانیت است ، رفاقت با مدرسه و نوشتن مشقی که فردا را نوید می دهد و یادمی گیریم چگونه با ساز و کارهای خردمندانه ماه مهر راه را برای عبور به سوی فردا بگشاییم .

در مجموعه ای که با مهر به هم پیوند زده می شوند بیاموزیم که برای آموختن به دنیا آمده ایم تا کلمه بخوانیم که فرمان الهی بر رسول امی ، خواندن بود. اول مهر را با کیف های مدرسه به تماشا نشستیم و لبخند زدیم و چه زیبا نگاه کردیم و راهی مدرسه شدیم بیش از همه ،اول مهر سال ۱۳۵۹ را ما خوزستانی ها به یاد داریم که آن سال هر چه به تماشا می نشستیم مقدس می آمد .

بر لبها ذکر و دعا ، در دستها سلاح مبارزه ، بر کوچه ها نامهای بلند ، بر دلها شور عشق ، بر نگاهها امید ، در گامها ایثار ، در سرها تفکر برای فردا ، برچشمها اشکهایی که فرو می افتاد وهمه اعضای بدن برای ورود به مدرسه عاشقی سرود همت می خواندند با موسیقی که استاد با نتهای ایثار می نواخت و اول مهر سال ۵۹ بیش از همیشه یاد گرفتیم که باهم باشیم و در این باهم بودن همه برادر شدیم و مدیران هم کت نمی پوشیدند و لباس خاکی بر تن کردندو برادرانه بر سفره ای پر از مهرنشستند باهم گونی ها را پر از شن کردند و با رویهم قرار دادنشان خانه ساختند و در آن خانه ها بود که صدای کمیل و توسل برمی خاست و آیات قرآن تلاوت می شد و زیر نور فانوس شرح عاشقی بود .

در آن روز کتاب درس عشق بازی باز شد و کلاس اولی ها شکوفه های بمب را از میگهای عراقی در جشن شکوفه هاتماشا کردند و زودتر از همه مرد شدند و برای رزمندگی چفیه بر دوش انداختند و تسبیح در دست گرفتندتا اذکار را بشمارند و خدا را با دل در این مدرسه باور کردند و مشق خود را در دفتری نوشتند دفتری که حماسه ها را برای فردای تاریخ بگذارد تا نسلها از اوراق آن دفاتر شیوه مدیریت بیاموزند،پلاکی بر گردن انداختند تاشماره ورود به مدرسه و درجه تحصیلی را بدانند و برای بعدهانیز بماندتا کسی نتواند مدرک شان راجعل کند و از درون این مدرسه چه مردان نام آوری متولد شدند همت ها ،جهان آراها،علم الهدی ها، هاشمی ها،و......و که با پلاکها به اهل زمین ندای غیرت و عزت و آزادگی سر داد ند.

زنگ کلاس درس در آن روز پر اعجاز که به صدا در آمدبر زمین بجز لاله و شقایق گلی دیگر نمی رویید ولی فضا آکنده از بوی گل محمدی می شد .

اول مهر۱۳۵۹ روز ورود به میدانهای بزرگ مبارزه و رزم خداجویانه یعنی روز لبیک با همه وجود بود ،لبیک به خوبیها و ندایی که برای جاودانگی بر خاست به شوقی برای کربلایی که سمبل همه خوبیها و حقیقت خواهی است رهسپار مدرسه شدند و یاد گرفتند که مفهوم کربلایی شدن ، نهایت دلدادگی به امام و وفای به پیمان است که هر کس به چنین توفیقی دست نخواهد یافت .

و مهر امسال با محرم آغاز می شود و با عاشورا استمرار می یابد باید در این مهر از معلم بزرگ و شهید همه تاریخ بیاموزیم که برای دوست هر آنچه داریم ایثار نماییم با نگاهی بر لبخندهای جوانانی که رهرو بودند و از درون قاب به نظاره نشسته اند درس بگیریم که چگونه باید رفت و چه باید کرد از اول مهر در بلوارهای شهر نهالهای سرو کاشته شد و پس از سالها نگهداری و آبیاری امروز درختان تنومندسرو را می توان به تماشا نشست که فضا را چه زیبا تلطیف می سازند و بر عابران لبخند می زنند و بر خستگان سایه می اندازند و مناظری زیبا آفریده اند .

موسیقی مجموعه مهر آفرینان در هرزمان یک نوا داشت و عارفانه دل به آن نواها می سپردیم و پای بر زمین می کوبیدیم ، گامها را محکم برداریم و وارد مدرسه شویم مانند همه فرزندان ایران روی نیمکتهای مدرسه کنار دانش آموزان شهید بنشینیم و از شهید فهمیده بخواهیم یاد دهدچگونه نارنجک به کمر می بندند و از بهنام محمدی راز انفجار تانگ را بپرسیم.

دیگر فرودگاه اهواز را بمباران نمی کنند و بر سر کارمندان آموزش و پرورش آبادان بمب نمی ریزند ولی مین های خطر ناک تری در راه و مسیر امام خواهی می کارندکه سالها بعد زخمهای ناشی از آن بمبها سر باز خواهند کرد ، همشاگردی سلام ، آمدم در کنارهم باشیم و با شهیدان بگوییم :

تو به آرزوی من رسیدی ! نمی دانم رسیده ام ... به آرزوهایت ! آری امسال با محرم به مهروارد می شویم.
سرشار از بوی شهادت
نام:
ایمیل:
* نظر: