خبردنا - عبدالرحیم چیره نژاد :
آليس: "لطفا به من بگو از كدام راه بايد بروم؟"
گربه: "بستگي به اين دارد كه كجا ميخواهي بروي؟"
آليس: "خيلي برايم مهم نيست كجا بروم."
گربه: "پس مهم نيست از كدام راه بروي
از این بخش کتاب کودکانه "آلیس در سرزمین عجایب" نوشته لوئیس کارول می توان
استراتژی آموزش و پرورش را شناخت و متولیان امر مسیر را بدرستی علامت
گذاری نموده و برای مخاطبین تبیین نمایند.عملکرد دستگاه آموزش و پرورش
درتعیین و نصب علائم این مسیرمورد ارزیابی قرار می گیرند ، نصب علائم باید
موجب اعتمادو اطمینان رهروان شودتا به نوعی امنیت روانی آنان تامین گردد،
عدم پاسخگویی به دغدغه های اجتماعی از سوی نهاد تعلیم و تربیت همانندبی
توجهی به علائم زمینه بروز چالشهای اجتماعی را فراهم می کند و از درون
چالشها بی اعتمادی ظهور خواهدکرد.
نسل مدیران فردا و همراهی با تحولات ،خروجی این سیستم خواهدبود پس
برخورداری سیستم از ساختاری کارآمد ضروری می نماید. اهتمام همراه با
اعتقادهمه صاحب نظران و کارشناسان این عرصه آموزش و پرورشی مبتنی بر تفکر
است یعنی مخاطبین باید بتوانند پیوسته در مورد پدیده های هستی بیندیشند تا
درهای حکمت و حقیقت هستی برآنها گشوده شود لازمه تحقق این امر برخورداری
سیستم از مدیریت متفکر است ، مدیریتی که در خصوص تحولات می اندیشد و نسبت
به تغییرات و پیشرفتهای علمی آپدیت است و باشناخت موانع ، راهکارها را می
یابد و باذهن آگاهی( mindfulness) می تواند از مراحل دشوار عبور نماید.
او بایداطلاعات جامع از نیازهای فکری مخاطبین راجمع آوری و آنها را دسته
بندی نماید و متناسب با این نیازها ،امکانات و تجهیزات لازم فراهم کند و در
این تناسب با لحاظ نمودن دسته بندی به کیفیت بخشی آموزشی و نیروی انسانی
توجه عمیق کند و توانایی مسیریابی داشته باشد!وقتی از توجه عمیق در تناسب
سازی سخن به میان می آوریم باید ضرورتها راشناخت و با اولویت بندی ضرورتها
،مسیر را جهت آموزش و پرورش خلاق و تربیت نسل متفکرهموار ساخت.
معلم( teacher)،محصل (student)و مدرسه (school)مثلث شکل دهنده ساختار و
سازمان آموزش و پرورش رسمی هستند و با آگاهی از ظرفیت های موجود در هرکدام
از اضلاع سه گانه به نیازهای اساسی آنان دست می یابیم و با آنالیز مبتنی بر
اصول و طبقه بندی نیازهای انسانی در این عرصه ، باالتفات به عنصر زمان و
تقسیم بندی برنامه ها به کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت می توان کارآیی
سیستم را ارتقاداد تا منتج به نتیجه مطلوب گردد ! حلقه مفقوده در درون
دستگاه آموزش و پرورش عدم وقوف از اولویت های ضروری و نیازهای اضلاع سه
گانه سیستم است که این عدم شناخت در تنظیم و تکراربرنامه هایی هزینه زا و
عدم بازدهی مطلوب و استقبال مخاطبان و آزمون و خطاهای مکرر خود را نشان می
دهد.
اگر تاریخ آموزش و پرورش رسمی مورد بررسی قرارگیرد متوجه رواج تغییرو تعدد
طرحها همراه با تراکم بخشنامه های اداری می شویم که هیچگونه دستاورد روشنی
نداشته اند !اساس این پدیده ،نبودن طراحان و تدوین کنندگان طرحها از درون
جامعه معلمان است ، آفت دیگری که در این راستا می توان به آن اشاره کرد
تمرکز گرایی در تصمیم گیری و تصمیم سازیهاست و قاعده مثلث تعلیم و تربیت
یعنی مدرسه در این تصمیمات هیچگونه نقشی ندارد و مانند ابزار مکانیکی مجری
تصمیمات مرکز نشینان است که به دلیل عدم توجه به تفاوتهای اقلیمی و فرهنگی
مشکلاتی را در این عرصه بوجود می آورد . در صورتی که می توان با تفویض
اختیار به استانها و توجه به مدرسه محوری بخشی از مشکلات را مرتفع نمود .
علاوه بر تمرکز گرایی می توان انتقاد ناپذیری طراحان و دگم بودن و اصرار بر
صحت طرحهای متعدد را از دیگر آفات نظام آموزشی دانست که هزینه های بسیاری
را به بدنه سیستم وارد نموده و حوصله مجریان راسربرده اند که به این آفات
می توان ضعف مدیریت در روابط انسانی را نیز افزود ! یقینا" چنین ساختاری در
ارائه محصولی به نام انسان که بتواند با تفکر(Thought) وخلاقیت(
creativity) فرداسازشود عاجز است می توان گفت که نهادهای غیر رسمی مانند
مساجد ،هیئتها وخانواده .
بعنوان مکمل آموزش و پرورش رسمی مشارکت جدی
داشته اند و توانسته اند بانیاز سنجی خلاهای فکری و فرهنگی درون سیستم را
مرتفع سازند البته آموزش و پرورش آینه تمام نمای جامعه است باید با نصب
علامات و تابلوها برای تعیین مسیر و شناخت اضلاع سه گانه نظام تعلیم و
تربیت با ظرافت هنرمندانه ضمن توانمند سازی دانش آموزان ، خانواده ها را
نیز همراه سازد و فضای رسانه ای رابرای پشتیبان سازی وتعمیم آموزش خانواده
تقویت کند.
اگر به تربیت محصل متفکر، تقویت معلم پژوهنده و ایجاد مدرسه هوشمند(smart
school) بیندیشیم نوید پویایی جامعه راخواهیم داد ،برای مدرسه هوشمند ،
مشارکت جدی نهادها و سازمانها و کمکهای دولت در تامین تجهیزات و امکانات
فناوری ،برای معلم پژوهنده تقویت آموزشهای ضمن خدمت ،ایجاد شرایط مناسب
برای فرصتهای مطالعاتی ،توجه به روابط انسانی و تکریم شخصیت آنان و برای
محصل متفکر ،همراهی و همدلی ، شناخت نیازها و تفاوتهای فردی ، ساماندهی
اوقات فراغت( Listtre) ،ارائه برنامه درسی مناسب با ظرفیت ذهنی لازم است
تا با مدیریت توانمند و تحول گرا بتواند در هماهنگ سازی همه اجزا موفق عمل
نماید و مشارکت مردمی را فراهم آورد و با حضور مردم ایده ها را عملیاتی
نماید .
امروزه توسعه مبتنی بر دانایی است و دانایی مولود مدیریت
آموزشی(Educational Administration) و طراحی مناسب آموزشی (Instructional
design) است . باید جدی تر نگریست ، به واقعیات تربیتی جامعه توجه نمود و
به ثبات برنامه های اجرایی اندیشید.همین امروز که فردا دیر است! آموزش و
پرورش را جدی بگیرید.