به روز شده در: ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
کد خبر: ۳۸۴۶۴
|
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۰
خبردنا: آشفتگی های بصری در سیمای شهر یاسوج، نگین سبز زاگرس را به شهری خاکستری تبدیل کرد و همن هم باعث شد هنرمندان و مسئولان شهری برای آراستن این شهر آستین همت بالا بزنند.

به گزارش"خبردنا"، اردیبهشت بقچه زیباییهایش را گشوده و تحفه سبزش را به آسمان و زمین یاسوج هدیه داده است.

چشمه ها جوشیده اند و باران های گاه و بی گاه بهاری دست طراوت بر چهره طبیعت این شهر می کشد و همه چیز به طرز اغراق آمیزی زیباتر از گذشته شده تا یاسوج یکی از بهارترین بهاران عمرش را تجربه کند .

اما این همه زیبایی که خداوند در این شهر چهار فصل به کار برده نه تنها از دستکاری بشر مصون نمانده که کج سلیقگی هایی که در طول سالیان در حق این شهر شده این روزها بیش از هر زمانی خودنمایی می کند.

حجم زیبایی ها به اندازه ای زیاد شده که زشتی ها چون وصله ناجور به شهر دهن کجی می کند و همین دلیلی شده تا هنرمندان استان گرد هم جمع شوند و دغدغه هایشان را با شهردار یاسوج در میان بگذارند و راهکار ارایه دهند.

هر هنرمند از زاویه ای به موضوع نگاه می کند. یکی می گوید زیباسازی شهری که این همه سبزی و درخت و کوه و جنگل دارد نیاز به استفاده از المان های برگرفته از طبیعت ندارد.

هنرمند دیگری اما بر این باور است که اگر کوه و جنگل مهمترین دارایی این شهر محسوب می شود پس می توان از همین عناصر استفاده کرد و المان ها و مبلمان شهری همه به سمتی برود که این شهر نه در شعار که در عمل پایتخت طبیعت باشد و همه چیز در آن از جنس طبیعت باشد.
برخی معتقدند پیشینه و تاریخچه فرهنگی و اجتماعی شهر یاسوج می تواند دست مایه و زمینه خلق ایده هایی برای بهبود المان ها و مبلمان شهری یاسوج باشد.

**تفاوت در نگاه ها

این تفاوت در نگاه نه در میان اشخاص که در میان در رشته های مختلف حاضر در نشست هم دیده می شود. مثلا هنرمندان تجسمی بر این باورند که در سازمان فضای سبز شهرداری جایشان خالیست و همین خلا در خروجی کار این سازمان نیز قابل مشاهده است.

معماران هم بر این باورند هنرمندان تجسمی المان ها را طراحی می کنند اما المان ها به تنهایی نمی توانند به یک شهر زیبایی ببخشند زیرا المان ها تنها بخشی از مبلمان شهری محسوب می شود اما همه آن نیست و یک المان تحت تاثیر فضا و اشیا و جو اطراف خود قرار دارد و باید در طراحی آن نیمکت، صندلی، سطل زباله، نور ، موقعیت جغرافیایی و همه چیز در نظر گرفته شود.
از سوی دیگر شهرسازان و معماران از باید و نباید هایی می گویند که سد راه انجام کار هنرمندانه در یک شهر است.

مثلا معماری می گوید فلان منطقه شهر برای ایجاد پیاده رو و پیاده رو سازی مناسب است اما شهر ساز حاضر در نشست از بعد دیگری به موضوع نگاه می کند. اینکه مردم پارکینگ های خانه های خود را در همان خیابان به مغازه ،فروشگاه و بوتیک تبدیل کرده اند و همین باعث شده خیابان مملو از خودرو باشد و اگر هم زیبایی در این خیابان وجود دارد در ترافیک ماشین هایی که دوبل پارک کرده اند اصلا به چشم نمی آید.

یکی از هنرمندان از فلکه سنگی به عنوان نقطه قوت المان سازی در یاسوج یاد می کند و دیگری آن را تمسخر آمیز می داند و معتقد است باید برداشته شود و در عوض هنرمند دیگری می گوید مردم این شهر با این میدان خاطره دارند و همین وجه نوستالوژیک می تواند نقطه قوتی برای آن باشد.

هنرمندان از مشکلات و دغدغه هایشان هم گفتند. اینکه دوست دارند شهر زیبا داشته باشند و دوست دارند ایده بدهند اما نمی دانند مجموعه شهری تا چه اندازه آنها را برای ورود به مسائل شهر حمایت می کنند و آیا اگر طرح و ایده هایشان مستلزم برخورد با زمین خواران و پروژه های ناهنجار باشد عزمی برای انجام این کار وجود دارد یا نه.

همچنین شهرداری به لحاظ مالی چقدر توان حمایت از هنرمندان را دارد.

**یاسوج نیاز به برند سازی دارد

به رغم اختلاف سلیقه و گاه اختلاف نظر ها اما همه روی یک موضوع اتفاق نظر دارند. این شهر نیاز به هویت و برند سازی دارد.

چون تنها در آن صورت تصمیم گیری در باره شهر راحت تر می شود و فرقی ندارد شهردار کیست، این شهر است که می گوید چه نیاز دارد نه سلیقه شهردار.هویتی که از دل تحقیق و پژوهش مجموعه ای از معماران، شهرسازان، هنرمندان، مهندسان ترافیک و غیره به دست آمده باشد.

البته این تنها موضوع مورد توافق نیست. حاضران بر این باورند برای ساختن یک شهر خوب نیاز به شهروندان مسئول و مطالبه گر و دغدغه مند است. اما برای ایجاد چنین شهروندانی باز هم شهر باید زیرساخت هایی فراهم کند.شهر باید فرهنگ سرا، سینما، سالن نمایش، نمایشگاه، گالری و فضا های فرهنگی داشته باشد.

در این فضاهای فرهنگی علاوه بر گفتمان سازی،آگاه سازی شهروند با حقوق ، وظایف و مسئولیت هاییش، سواد بصری شهروندان بالا می رود. شهروندی که سواد بصری دارد اجازه کج سلیقگی به شهردار و مسئول را نمی دهد.

**پیشنهاد شهردار به هنرمندان

شهروند مسئول جرات این را پیدا می کند مطالبه گر برداشتن المان میدانی مثل هفت تیر باشد. ترسی هم از بیان این خواسته ندارد چون این را حق خود می داند.شهروند مسئول منتظر نمی ماند که شهرداری برایش پیاده رو بسازد خود به این موضوع به اندازه ساخت داخل خانه اهمیت می دهد.

شهروند آگاه به حقوق خود اجازه نمی دهد یک شهردار به صورت سلیقگی میدان های شهر را به پیمانکاران بدهد تا آن را از مجسمه های بی محتوا پر کنند.

اما در نهایت این نشست چند خروجی دلگرم کننده داشت. مهمترین آن هم این است هنرمندان زین پس این فرصت را دارند که هم خلق کنند و هم دست به اصلاح میادین شهر بزنند.

شهردار برای شروع کار طراحی ورودی شهر یاسوج در کنار پلیس راه قدیم و میدانی بین پل اول و دوم را به هنرمندان واگذار کرد و از آنها خواست برای اصلاح میدان هفت تیر و فلکه ساعت هم ایده بدهند.

و این دو درخواست شهردار از هنرمندان همان چیزی بود که در ابتدای نشست رئیس حوزه هنری استان به آنها اشاره کرده بود.

**هنر می‌تواند یاسوج را جهانی کند

شریف اسلامی به هنرمندان یادآوری کرد انتقاد کردن آسان است اما باید به دنبال اصلاح باشیم و از هنرمندان خواست در اصلاح سیمای شهر مشارکت کرده و پیگیر باشند.

وی افزود: شهر یاسوج متعلق به قشر، ایل و شهرستان خاصی نیست بلکه متعلق به همه مردم استان و همه اقشار است و رشد و توسعه آن زمینه ساز رشد و توسعه همه استان است.

اسلامی به تئوری پنجره شکسته در مباحث اجتماعی و جرم شناسی اشاره کرد و گفت: بر اساس این تئوری هرگاه شیشه پنجره ساختمانی شکست و اگر همانطور باقی بماند و اصلاح نشود، به مرور شیشه سایر پنجره‌های شکسته می‌شود و آن ساختمان به محلی متروک و آسیب زا بدل می‌شود.

رئیس حوزه هنری استان افزود: تئوری پنجره شکسته قابل تعمیم به همه حوزه هاست و هنرمندان می‌توانند با شناسایی این نقاط کور، به درمان معضلات آسیب زا بپردازند.

وی عنوان کرد: باید بر زیبایی‌ها در درون شهر نیز بیفزاییم تا گردشگری که آمده تا طبیعت خداداد و خداساز ما را ببیند، زیباییهای انسان ساز یاسوج را هم ببیند و این مستلزم استفاده از تفکر و اندیشه خلاقانه اصحاب هنر است.
نام:
ایمیل:
* نظر: