در این کتاب با شخصیت های سیاسی و فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد در باب علل توسعه نیافتگی استان گفتگوهای خواندنی شده است که بصورت مجزا در بخش های مختلف در همین پایگاه اطلاع رسانی منتشر خواهد شد .
" خبردنا " که به لطف مولف و همکاری ویژه ناشر این کتاب خواندنی به این اثر ماندگار استانی دست یافته قصد دارد بخش های خواندنی این گفتگوهای سیاسی با فعالان سیاسی استان را بصورت مجزا منتشر نماید .
آنچه می خوانیم بخش دوم از گفتگوی خواندنی دکتر "پادیاب " با " زارعی " نماینده بویراحمد است که در ادامه می آید .
***********************
س: یعنی هر کارِ علمی که با خواستههای شما مطابقت نداشت، خوب نیست و باید رد شود؟ و اگر مطابقت داشت خوب است؟ پس ملاک، شاخص علمی نیست؟ ذائقۀ فردی است؟
ج: نه اینکه خوب نیست، مثلاً من دارم یک کتابی را میخوانم، زحمتی که آن فرد کشیده است قابلقبول است اما ممکن است آن کتاب بنده را اقناع نکند و من آن کتاب را کنار میگذارم و حتماً کسانِ دیگری را اقناع میکند.
س: کتاب با پژوهش فرق میکند؛ کتاب شایدِ حاصلِ دانش فردیِ نویسنده باشد؛ نویسنده در آن آزاد است از تخیّل هم استفاده کند. امّا پژوهش، یک کار با شاخصهای علمی و در چهارچوب دقیقی طرح و اجرا میشود، از آمار و ارقامِ دقیق استفاده میکند، فرضیه مطرح میکند و ممکن است فرضیهاش با توجّه به نتیجۀ پژوهش رد شود؛ پژوهش علمی، کاری بهدوراز تعصّب است. پیشرفت علم و کشورها و نیز توسعه، نتیجۀ تحقیقات علمی است. چطور شما پژوهش را قبول ندارید؟
ج: ببینید ما به اینکه «وقتی میگویند نه جبری و نه تفویضی»، اعتقادداریم. اینکه هرکسی هر چیزی نوشت آن نقشۀ راهِ ما شود، درست نیست. ما آن را مطالعه میکنیم اگر دیدیم خوب است عمل میکنیم و اگر دیدیم خوب نیست میبندیم و کسی دیگر استفاده میکند.
ج: ببینید این اشتباه است و درواقع، توهین به شعورِ مردم هست. در یک نظامِ مردمسالار که پایه و اساسِ انتخابِ مسئولان، رأیِ مستقیم مردم هست،اگر کسی از تعامل غلطِ مردم و مسئولین سخن بگوید، توهین به شعور مردم است
س: یعنی چون مردم رأی دادهاند نمایندگان و مسئولان هر کاری خواستند انجام دهند؟ یا مردم رأی به حاکمیّتِ قانون دادهاند که اجرا شود؟ از این مورد بگذریم. یکی از عاملهای دیگرِ تأثیرگذار بر توسعهنیافتگی استان طبق پژوهش انجامگرفته، میزان تأثیرگذاری مدیریّتِ قومیوقبیلهای و پارتیبازی و عدم استفاده از نیروهای متخصّص و کارآمد در ادارات و ارجحیّتِ روابط بر ضوابط است. در این مورد چه نظری دارید؟
ج: اولاً ببینید این وحیِ مُنزَل نیست و نظر شخصیِ افراد است.
س: نه. این نتیجۀ یک پژوهش علمی است، یعنی شما وجود این عامل در استان را رد میکنید؟
ج: ببینید حرف بنده وحیِ مُنزَل نیست. حرف شما هم وحی منزل نیست. پژوهش هم وحیِ مُنزَل نیست.
س: پیشرفت و توسعه در کشورها و در دنیا بر اثر پژوهش است. ضمناً ما از پژوهش و پژوهش حرف زدیم نه وحی؟
ج: گفتم که وحیِ مُنزَل نیست و فقط بهعنوانِ یک راهکارِ کمکی در اختیار فرد قرار میگیرد. مثلاً ببینید شما در دستگاه قضایی علم قاضی برتر است بر همۀ شواهد و اسناد.
س: ببینید اگر مدارکِ کافی وجود داشته باشد، علمِ قاضی کنار میرود.
ج: ببینید بازهم میگویم اینها وحیِ مُنزَل نیستند. ممکن است بنده یک کتابی را در مورد ایران نوشته باشند و پژوهش هم انجام داده باشند، شاعر میگوید: هرکسی از ظن خود شد یار من». ببینید جامعۀ ما جامعۀ فهیمی هست جامعهای که به برکت انقلاب خوشبختانه ازلحاظ فرهنگی ارتقا پیدا کرده است و رشد کرده و مردم ما مردم فهیمی هستند. مردم در سه سال گذشته نشان دادند هر چیزی که به صلاح نظام است همان راه و مسیر را رفتند و این نشان داده که مردم ما مردم فهیمی هستند بنابراین اینکه من یک پژوهشی را انجام دهم و این پژوهش شود ملاک و مبنای تصمیم همه و با تَحَکُم بگویم اینجوری هست این نیست. ضمن اینکه من خودم پاسخگوی سؤالاتی که در حوزۀ نمایندگی خودم هستم و کلیگویی کار خوبی نیست، شما مثلاً بگویید که این فرد در مقولۀ قومیّتگرایی است و در همۀ این ادوار ممکن است کسانی این انتصابها را انجام بدهند.
س: موضوعِ توسعهنیافتگی در استان است نهفقط در بویراحمد که جنابعالی متّهم شوید. ما میگوییم بحثی که الآن مطرح است (حالا شما یک دیدگاهی در مورد پژوهش دارید که این باید تغییر کند). این است که یک استاد دانشگاهی از یک استان دیگر بدون غرض و با همۀ شاخصهای علمی میآید یک کاری را انجام میدهد جهت تصمیمگیری و تصمیمسازی در جهت حلِّ مسائل و مشکلات استان و ما از آن کمک گرفتهایم که این عوامل بهعنوانِ موانعِ توسعه در استان مطرحشدهاند. شما بهعنوانِ نماینده چه کمکی میتوانید در جهت رفع این موانع کنید. ولی شما بهطورکلّی، اصل پژوهش و موانع را قبول ندارید؟
ج: هزاران هزار پژوهش الآن در آرشیو کتابخانهها و مجلهها بلااستفاده خاک میخورد، چراکه قابلیّت اجرایی ندارند.
س: نه. چون در کشور به پژوهش، اهمیّتی نمیدهند.
ج: نه. اهمیّت میدهند.
س: واقعاً اهمیّت نمیدهند، وقتیکه شما نمایندۀ مجلس هستید و اهمیّت نمیدهید، دیگر چه انتظاری از بقیه هست.
ج: پژوهشهایی که با واقعیّتِ جامعه تطابق دارد و همخوانی دارد و اجرایی میتوان کرد و همه استفاده میکنند کاربرد دارد.
س: وقتی شما که نمایندهاید و قبول ندارید چه کسی باید قبول داشته باشد؟
ج: نه من قبول دارم. ولی گفتم که هزاران پژوهش هم هست که الآن دارند خاک میخورند، ببینید وقتی ما در پژوهش در نوشتهها به سمت یکجانبهگرایی رفتیم آن پژوهش به درد نمیخورد، ببینید امروز سختترین مسئولیّت نمایندگی مردم هست تا شما و دیگری در جایگاه نمایندگی نباشید و تحلیل بنده برای شما بسیار سخت خواهد بود.
س: چرا سخت است؟
ج: برای اینکه مطالباتِ مردم گوناگون است. چون همین مطالبِ گوناگون و رویکردهای یکجانبه و نگاههای حسادتآمیز که بعضاً وجود دارد و تقابل و بیاخلاقیهایی که در جامعۀ ما وجود دارد، فضایِ کار و فضایِ تصمیمگیری و فضایِ فکر کردن و عمل کردن را برای نماینده بسیار سخت میکند. اینکه سخت میشود دو آفت دارد؛ اوّل اینکه نماینده نمیتواند از همۀ ظرفیّتهای خود با فراغت بال استفاده کند. دوّم اینکه در این تقابل و درگیریهایی که نماینده با این موضوع داشته باشد شاید تصمیمهایی بگیرد که اشکالات زیادی داشته باشد.
س: شما احساس نمیکنید که علّت سختیِ آن این است که نماینده از وظایف اصلیِ خود فاصله گرفته و یکسری وظایفی را برعهدهگرفته که کارش نیست و این کار را برایش سخت کرده است.
ج: ببینید اگر شما میخواهید بحث کلان ملّی داشته باشید که با من و شما حل نخواهد شد.
س: این حرفِ درستی است.
ج: ببینید مثلاً شما میخواهید یک بحث کلان و ملّی را تبدیل به چُماق کنید و بر سر نمایندۀ شهر خود بزنید که این غلط است.
س: اصلاً اینطوری نیست، ما میخواهیم نتیجۀ یک پژوهش را با نمایندۀ شهر خود در میان بگذاریم و از او در جهت رفع این عوامل مدد بجوییم. هرچند میدانیم که این مشکلات ساختاری است، الآن نمایندهها در استانی مثل استان ما بهشدّت زندگی سختی دارند، خود جنابعالی هر هفته باید در یاسوج و روستاها حضورداشته باشید و به کارهای مردم رسیدگی کنید. اگر ساختارِ اداری و مدیریّت و توزیعِ منابع، درست و بر اساس قانون و اولویّتها انجام بگیرید، نیاز به این حضورِ مداوم نیست؛ شما باید وقتتان را صرف امور مهمِّ کلانِ کشوری کنید. اگر نماینده با مطالعه، طرح ارائه دهد و یکسری قوانین وضع کند میتواند گرۀ مشکلاتی را بگشاید. نماینده بهدلیلِ مشغلۀ زیادی که در بین مردم دارد، فرصتِ مطالعه ندارد که قوانین را بخواند و گیرِ قوانین را بشناسد و در مجلس تصویب کند.
ج: ببینید شما احتمالاً با فرایند قانونگذاری آشنا نیستید. قانونی که در مجلس میآید یا طرح است یا لایحه، اگر طرح است نماینده و اگر لایحه هست دولت ارائه میکند. دولت یک لایحه را میدهد پشت آن کارهای کارشناسی خوبی انجام شده است و بعد فرایند و سازگاری که وجود دارد باید به مجلس بیاید بعد به کمیسیونِ مربوطه میرود. کمیسیونِ مربوطه با کمک مرکز پژوهشهای مجلس سایر مشاورانی که کمیسیون در این زمینه دارد گامبهگام در تحلیل قرار میگیرد.،پخته میشود، آماده میشود. ضمن اینکه در کمیسیونهای اصلی و فرعی هم باید برود. بعد به صحنِ مجلس میآید طرح میشود مخالف و موافق ثبتنام میکنند و بعد به شورای نگهبان میرود. تطبیقِ آن با قانون اساسی فرایند بعدیِ آن است. ما اگر در مورد دستور کار مجلس فرصت مطالعه داشته باشیم طبیعتاً میتوانیم بهتر فکر کنیم اما اینطور نیست که هر قانونی به مجلس میآید بدونِ نظرِ کارشناسی، بدون پشتوانۀ کارشناسی و بدون ژرفاندیشی باشد؛ نه اینطور نیست.
س: بنده آشناییِ کامل دارم. شما فکر نمیکنید که نباید منتظر بمانید تا دولت لایحه بدهد یا یک نمایندۀ دیگری طرح بدهد. باید خودتان خیلی فعّال باشید و طرحی جهت تصویب ارائه دهید که به نفع مردمِ منطقه باشد. از نمایندههای دیگر هم همین سؤال را پرسیدم شما دو دوره نمایندۀ مجلس بودهاید. چند طرح ارائه دادهاید که به قانون تبدیل قانون شده است؟
ج: من شاید بیش از پانصد طرح امضا کرده باشم.
س: البته امضاءِ طرح دیگران. نه اینکه خودِ شما آغازگر آن باشید.
ج: یک نفر که طرح نمیدهد تعدادی از نمایندگان باهم طرح میدهند.
س: عرض کردم شما آغازگرِ آن باشید و دیگران طرح شما را امضاء کرده باشند. مثلاً یک مشکلی در استان بوده و با قانون شدن آن طرح، مشکل حل شده باشد؟
ج: ببینید یک پای شما ملّی است و یک پای شما استانی است، هدف شما این است که ما را بپیچانید ولی نمیتوانید. ببینید مثلاً قانونگذاری یک سازوکاری دارد و بعضی از مسائل، مشترک و ملّی هست ما در مباحث مشترک و ملّی حتماً نقشآفرینی داریم. وقتی یک قانون در رابطه با ایثارگران تصویب میشود، مربوط به همۀ مردم است، وقتی یک مدرک تحصیلی بالاتر از همه حساب میشود، مربوط به همۀ مردم است. وقتی در رابطه با بیمۀ کارگرانِ ساختمانی، بنده یکی از امضاکنندگانِ آن هستم مربوط به همۀ مردم هست. پس اگر یکگوشهای از تهران را حل میکنند، یاسوج را هم حل میکنند، گچساران را هم حل میکنند، بوشهر را هم حل کنند. قوانینی که در مجلس مطرح میشود چونکه رویکرد ملّی دارند، نمیتوانیم بگوییم یک نقطه؛ مثلاً بگویید لوداب این موضوع را حل کنند. ولی ما از همین فرایندِ قانونگذاری، در بعضی از مسائلی که مشترک داریم با سطح ملّی حتماً نقشآفرینی داریم. با دوستان و نمایندگانی که آنها هم مسائل مشابهی دارند، تحت عنوان لایحهای که از طرف دولت میآید. خوب معلوم است که از طرف دولت میآید ما وظیفۀ بررسی و مخالف و موافق بودن در کمیسیون و غیرکمیسیون بر عهدهداریم.
س: به شایستهسالاری اعتقاددارید؟
ج: بله
س: یعنی الآن مدیرانی که منسوب به جنابعالی هستند در سطح شهرستانِ بویراحمد و دنا شایستهترینید؟
ج: من نمیتوانم بگویم که همه شایستهترینید.
س: بهنظرِ شما، افرادِ شایستهتری نبودند که موردتوجّه قرار نگرفتند؟
ج: نه اینطور نیست، اولاً در انتصابِ مدیرانِ استانی که مطلقاً یک نماینده نقش ندارد و چنین چیزی نیست. در انتصابِ مدیرانِ استانی، استاندار، وزارتخانه و مجمع نمایندگان نیز نقش دارند.
س: ولی اینگونه مطرحشده که در دولتِ آقای روحانی، استاندار هیچگونه نقشی ندارد.
ج: این نظرِ شماست.
س: نه، این نظر وجود دارد که مردم میگویند استاندار چه در دورۀ قبل و چه الآن، مسئولِ دفترِ نمایندگان بوده است.
ج: اصلاً چنین چیزی نیست، در چه دورهای؟
س: در دورۀ آقای خادمی و آقای احمدی.
ج: در دورۀ آقای احمدینژاد اینطور نبوده؟
س: در دورۀ آقای خاتمی و آقای احمدینژاد،استاندارانی آمدند که اصلاً به نمایندگان توجّه نمیکردند و باهم درگیر شدند. نمونۀ آن سیدباقر موسوی و شورانگیز، نوذری و آقای هدایتخواه و قدرت حسینی.
ج: ببینید نتیجۀ آن توسعهیافتگی است. شما اگر اختلافنظرِ استاندار و نماینده را کارِ خوبی میدانید، نمیتوانید بگویید استانِ ما توسعه پیدا کرده است.
س: ما معتقد به استقلالِ قوا از همدیگر هستیم؛ یعنی دخالت نکنند.
ج: در استقلالِ قوا، منظور این نیست که باهم تعامل نداشته باشند.
س: تعامل باشد، امّا فقط نظرِ نماینده لحاظ نشود.
ج: شما تعامل را دخالت ندانید.
س: استانداران فقط طرفدارانِ نمایندهها را میشناسند که بهعنوانِ مسئول منصوب کنند. پس چه کسی اینها را معرفی کرده است؟
ج: ببینید شما نظرِ شخصیِ خود را میگویید؛ و میخواهید آن را چاپ کنید.
س: من از پاسخِ شما در حیرتم. ولی حالا بهنظرِ شما مهمترین عاملِ توسعهنیافتگی چیست؟
ج: بعد از بحثهای حاشیهای که هیچ ارتباطی به موضوع نداشت حالا آمدید روی بحث اصلی.
س: در پژوهشهای انجامگرفته، یکی از علّتهای توسعهنیافتگی، دخالتِ زیادِ نمایندهها در کارها بوده است.
ج: شما چه میگویید یک نفر از گیلان آمده و این پژوهش را انجام است.
س: خُب درست است؛ من آن پژوهش را مطالعه کردم و به این نتایج رسیده بود.
ج: پژوهشهای دیگران وقتی خوب است که علیرغم اینکه با ذائقۀ ما یا منویّات ما هماهنگی نداشته باشد، بگوییم خوب است.
س: دقیقاً. پس اگر این گفتۀ خودتان را قبول دارید، چرا اینهمه با نتایج این پژوهش مخالفت میکنید؟ ببینید آقای زارعی پل سوّم آبشار هفده سال طول کشیده و فقط یک باندِ آن افتتاح شده و آنهم ناقص و تازه با مشکل پایداری در برابر آب مواجه شده است. این کارِ عمرانی را چگونه توجیه میکنید؟
ج: شما که میگویید استاندارانِ زمان آقای خاتمی و آقای احمدینژاد هیچ بهایی به نمایندگان نمیدادند چرا این پل را نساختند.
س: من نمیگویم خوب عمل کردند، میگویم مستقل بودند.
ج: ببینید ولی ما آمدیم اینجا باوجود تحریمهای فراوان باوجود کمبودهای منابع فراوان اولاً این نکته را بگویید که شما به اصل صداقت در مطالب حتماً اعتقاددارید بنویسید که وقتی ما نماینده شدیم استان کهگیلویه و بویراحمد ازنظر توسعهیافتگی در رده سی و یکم بوده است. جالب است بدانید که استان ایلام دوونیم برابر بالاتر از ما قرار داشت، ولی الآن استانِ ما در ردۀ بیستوچهارم و بیستوپنجم ازلحاظ توسعهیافتگی قرارگرفته است.
س: عملاً چهکاری انجام گرفته است که ما بدانیم باعث توسعهیافتگیِ استان گردیده است و شاخصها کدماند؟
ج: ببینید وقتی من رفته بودم و نماینده شدم، وضعیّتِ راههای ما پنجاهدرصد زیر متوسّط کشور بوده و الآن بالاآمده است و این توسعهیافتگی است، وقتی ما به مجلس رفتیم هجده درصد روستاهای ما فقط گاز داشتند اما الآن به هشتاد درصد نیز رسیده است، آب هم همینطور، شبکۀ راهها هم همینطور، شبکه ارتباطی هم همینطور و جادههای چهارخطه هم همینطور.
س: وقتیکه شما بحث از توسعهیافتگی میکنید ممکن است از یک راه روستایی مثال بزنید که برای رأیآوری ساختهشده باشد و درعینحال، اولویّت برنامۀ توسعهای نباشد و آن راهِ روستایی دقیقاً مخالف توسعهیافتگی باشد، مثلاً یک روستایی که پنج خانوار در آن ساکناند اینهمه هزینه کردن برای پنج خانوار، برق و آب جاده، اصلاً برای کشور بهصرفه نیست.
ج: شما توسعهیافتگی را چه میدانید؟
س: برای توسعهیافتگی باید یک برنامۀ پنجساله و یا دهساله داشت و در آن برنامه پروژههای عمرانی، فرهنگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی همه با توجّه به زمانبندی و اولویّت، اجرا شده و هزینه و اعتبار و تخصیصِ منابع تعریف شده باشند و ضمناً به اطّلاع عموم هم رسیده باشند و هر چندماه یکبار مورد ارزیابی و پیشرفت قرار گیرند. مثلاً یک ساخت یک اتوبان یا بزرگراه که مرکز استان را از بنبست خارج کند. ایجاد خطِ راهآهن، بیمارستانهای استاندارد و چندصد تختخوابیِ مجهّز، ساخت کارخانه، نه کارخانههایی که نصفونیمه باشد و پروژههای فرهنگی، توسعه فرودگاه، ما اینها را توسعهیافتگی میگوییم.
ج: ما در حوزۀ صنعت در همین چندسالِ گذشته صد درصد رشد داشتهایم.
س: صد درصد چیست؟ بگویید تا ما هم بفهمیم.
ج: ببینید شما بهعنوانِ سؤالکنندهاید نه بهعنوانِ مناظره کننده. اگر میخواهید مناظره کنید تا در تلویزیون مناظره کنیم.
س: این یک چالشی است باید جواب بدهید.
ج: در سالِ 1391 مجموعه اعتبارات استان صدوپنجاه میلیارد تومان است ما در سال 1397 بالای ششصد میلیارد فقط پروژه افتتاح کردیم خوب این توسعهیافتگی است که ما از رده سی به ردۀ بیستوپنجم آمدیم.
س: بهرهوری مساوی است با کارایی بهاضافۀ اثربخشی. کارآیی، یعنی شما بیایید کارهایی که باید انجام بدهید اولویّتبندی کنید و بر اساس اولویّت انتخاب کنید که کدام کار را باید انجام دهید و بعد نکتۀ دوّم این است که آن اولویّت را درست انجام بدهید. اگر این پل سوّم آبشار، اولویّتِ اوّلِ ما بوده چرا هنوز تمام نشده، پلِ بعدی شروع شده است؟ چرا این تمام نشده منابع ما به سمت چیز دیگر میرود؟ اینها سؤال برنامۀ توسعهای است.
ج: اینها اصلاً سؤال توسعهای نیستند، این سؤال را چرا باید از بنده بپرسید؟
س: شما بهعنوانِ نماینده باید سؤال میپرسیدید و پیگیری و نظارت میکردید.
ج: ببینید در حرفهای شما تعارضی وجود دارد؛ شما در ابتدای بحث میفرمایید نماینده باید کاری به کار عمرانی نداشته باشد ولی ازیکطرف چنین سؤالی را از من میپرسید.
س: نه. ببینید من میگویم طبقِ قانون، وظیفۀ نماینده نظارت است نه دخالت.
ج: ببینید همانطوری که گفتید این پل چندسال است که شروع شده. در این چندسال گذشته متأسفانه اقدامِ مناسبی برای اِتمام آن نشده و در دورۀ ما طراحیِ این پل اصلاح، و اجرای پل به انجام رسیده و الآن نقش بسیار مهمّی در بهبود ترافیک و بهبود عبورومرور ماشینها داشته است. ما در تلاش هستیم آن را به سرانجام برسانیم. علیرغم چندسال توقف، بهدلیلِ اهمیّتی که برای ما داشت، روی آن تمرکز کردیم.
س: چرا توقف؟
ج: این دیگر به من ربطی ندارد.
س: خوب شما نمایندهاید و باید پاسخگو باشید.
ج: خوب آن مربوط میشود به مسئولانِ قبلی و من باید از چه کسی مثلاً این سؤال را بپرسم.
پایان بخش دوم --- ادامه دارد