برای بررسی عملکرد من باید شرایط آن دوران را در نظر گرفت / علت شکست اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ از نگاه موحد

خبردنا :  علل توسعه نیافتگی استــان کهگیلویه و بویراحمـد (رفتارشنـاسی و بررسی دیدگاهها) منتشر شد .


به گزارش " خبردنا " کتاب " علل توسعه نیافتگی استــان کهگیلویه و بویراحمـد" به قلم دکتر " عبدالخالق پادیاب " توسط انتشارات "نودا " به مدیریت آقای "کرمی زاده " از فعالان فرهنگی استان در تهران منتشر شده است .

در این کتاب با شخصیت های سیاسی و فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد در باب علل توسعه نیافتگی استان گفتگوهای خواندنی شده است که بصورت مجزا در بخش های مختلف در همین پایگاه اطلاع رسانی منتشر خواهد شد  .

" خبردنا " که به لطف مولف و همکاری ویژه ناشر این کتاب خواندنی به این اثر ماندگار استانی دست یافته  قصد دارد بخش های خواندنی این گفتگوهای سیاسی با فعالان سیاسی استان را بصورت مجزا منتشر نماید .

آنچه می خوانیم بخشهایی از گفتگوی خواندنی دکتر "پادیاب " با  " موحد  " نماینده  اسبق کهگیلویه بزرگ است که در ادامه می آید .

**********

ج: این را باید من از شما سؤال کنم. برای این‌که من همان کاری را کردم که بعضی حضراتِ شما (منظورشان بویراحمد است) گفتند اگر نتوانست فلان کار (تغییر مرکز استان به دهدشت) را انجام بدهد به‌جای آن دهدشت را به یاسوج آورد (در دانشگاه یاسوج یادتان هست روی تابلو چه نوشتید؟). جناب آقای پادیاب، ما دراین‌باره نهایتِ تلاش‌مان را انجام دادیم.

ببینید یکی از راه‌های توسعۀ نیروی انسانی، تأسیس دانشگاه هست. راه‌های دیگرش هم چینِشِ نیروها درجاهای مختلف هست. شما در دورانِ نمایندگیِ بنده بررسی کنید ببینید چقدر نیرو در استان مشغول‌به‌کار شد و مسئولیّت گرفتند.

ج: اولاً هرکسی ادعا کند که هیچ عیب‌وایرادی ندارد و اِشکالی بر کارهای او وارد نیست، حرف بی‌ربطی زده است. مگر ما عِصمت داریم که ادعا کنیم همۀ کارهایی که انجام داده‌ایم درست هست؟ الآن من و شما این قضاوت را می‌کنیم، این عیب‌وایرادها به ذهنِ ما می‌آید که می‌شد بهتر از این هم عمل کرد.

بله در یک فضایی که الآن ما حرف می‌زنیم این حرف قابل‌قبول هست. ممکن هست اگر موحّد در یک وضعیّتِ نرمال بود می‌توانست بهتر از این عمل کند. امّا باید فضا و شرایط آن روزها در نظر بگیرید. من باید در چند جهت مبارزه می‌کردم تا بتوانم نیرویی را به‌کارگیرم؛ یعنی باید با چند جناح، یعنی با چند تفکّر، مبارزه می‌کردم. به‌هرحال، اگر در یک شرایطِ نرمالی بودیم، بهتر از این هم می‌شد عمل کرد.

ج: اگر شما بررسی کنید مدیرانی که به استانِ ما آمدند ابتدابه‌ساکن اطّلاع و آگاهی نداشتند. آن‌ها مقصّر بودند. من این حرفِ آقایان را، به‌صورتِ یک عامل رد نمی‌کنم.

ج: من با شما موافقم و معتقدم که یکی از مصائبِ ما و یکی از مصائبِ استان و یکی از مشکلاتِ استان، همین است. الآن این مصیبت دارد شدیدتر می‌شود.

ج: شما می‌دانید که من سیّد هستم. ازنظر سیادت و طایفه، به آقای تقوی وصل هستم؛ یعنی رضا توفیق و از طایفۀ اسماعیلی هستم. داییِ من هم مرحوم رایگان از سادات احمدی است. تنها گروهی که از من گله‌مند بوده‌اند، همیشه این دو طایفه بودند و می‌گفتند تو فامیلِ خود را دوست نداری که در موقعِ بحران، به کمک‌تان می‌آیند و دقیقاً برعکس هست. شما فرد مدیری را نام ببرید که با من نسبتی داشته باشد.

ج: علّتش این است که هرکدام از آن‌ها کوسِ «أنا الرَجُل» می‌زند، یعنی اگر فرض کنید این‌ها وحدت می‌کردند، در اَدواری که زمینۀ حضورِ آن‌ها بود (لاهوتی و منطقیان) قطعاً موفق می‌شدند.

ج: من با حضورِ زنان در عرصه‌های مختلف با رعایتِ موازینِ دینی، کاملاً موافقم.

ج: اصلاً من یکی از کسانی‌ام که به‌تمام‌معنا دموکراسی را ترویج می‌کنم، قبول دارم و مشوّقِ آن نیز هستم. ولی تا جایی‌که با مبانیِ دینی مغایریت نداشته باشد؛ که البته من معتقدم در خیلی موارد دموکراسی با دین تَبایُن ندارد.

ج: تصمیم در این زمینه، فعلاً زود است. مردمِ ما الآن مردمِ یک و دو یا دهۀ قبل نیستند. مشکلاتِ حادّی گریبان گیر مردم شده است؛ زندگی برای آن‌ها بسیار سخت شده است. در موقعِ انتخابات، مردم شاخص‌هایی برای خود دارند؛ محاسبه می‌کنند، بررسی می‌کنند، جمع‌بندی می‌کنند، سپس رأی می‌دهند.

ج: من معتقدم در هر دو طیفِ سیاسی دلسوزانی وجود دارند که باید حُرمَت شوند و موردحمایت قرار بگیرند. امروز به‌تعبیرِ رهبری، باید انقلابی بود و انقلابی‌بودن فراتر از مرزهای جناح‌های موجود است.

ج: نمی‌دانم. از عواملِ آن بپرسید. شما بپرسید که چرا فرمانداریِ کهگیلویه را آتش زدند. شما بپرسید که فرماندارِ آن‌موقع چه کسی بود؟ اصلاح‌طلب بود یا اصول‌گرا؟ چرا به آرایِ مردم تمکین نکردند؟

ج: نه نه. اگر به نتیجۀ انتخابات، اعتراض داشتند، می‌گویم چه کسی مجریِ انتخابات بود؟ آن‌هایی که مجری بودند نسبت به عملکردِ خودشان اعتراض داشتند.

ج: برای این‌که مردم دوستش دارند (با خنده).

ج: معتقدم هرکدام ویژگی و امتیازی داشته‌اند و خدماتی انجام داده‌اند.

ج: این سؤالِ سختی است. چون من باید جمع‌بندی کنم.

ج: بدونِ شک، من بدون از نگاه سیاسی و قومیّتی و شهرستانی در راستای ارتقای بچه‌هایِ استان تلاش کرده‌ام و موفق شدیم که در مواردِ مختلف با رایزنی، به‌کار گماشته شده‌اند.

ج: نقدِ مفصّلی بر عملکردِ هر دو گروه وارد است. معتقدم در میان اصلاح‌طلبان، آدم‌هایی بودند که جز به مردم به چیزی دیگری فکر نکردند؛ یعنی به خود و به زندگیِ پدرومادر فکر نکرد. در میانِ دوستانِ اصول‌گرا هم تعدادی بودند. هر کس که معیار و ملاکِ او مردم باشد، دستِ او را می‌بوسم؛ از هر جناحی که باشد.