برگی از تاریخ " کهگیلویه و بویراحمد " / برخی محققان معتقدند:
خبردنا : هنگامی که اسکندر مقدونی با تهاجم به ایران استقلال این کشور را به خطر انداخت مردم ساکن در نواحی "کهگیلویه " با دفاع از سرزمین خود یکی از زیبا ترین حماسه ها در تاریخ به نام خود ثبت کردند .
اسکندر در دسامبر 331 ق. م پس از درهم شکستن نیروی داریوش سوم ، با سپاه عظیم خود از شوش برای تسخیر پرس پولیس ( استخر ) و به دست آوردن گنجینه های شاهان هخامنشی به حرکت درآمد .
پس از پیمودن قریب به یکصد و پنجاه میل به دامنه های کوههای صعب العبور کهگیلویه که معبر پرس پولیس شناخته می شد رسید . وی که اوکسیان ( خوزیان ) را مطیع و قشون خود را به دو قسمت تقسیم کرده بود پارمن یون ( parmenion) را از راه جلگه ( یعنی نواحی بهبهان و ممسنی ) به طرف پارس فرستاد و خود با سپاهیان سبک اسلحه ، راه کوهستانی را که به درون پارس امتداد می یافت در پیش گرفت .
اسکندر منطقه کوهستانی کهگیلویه را از نظر نظامی منطقه ای استراتژیک می دانست و معتقد بود که پارسیان ممکن است سپاهیان و تجهیزات خود را در این منطقه استقرار دهند و منتظر ورود او شوند و از پشت سر به وی حمله کنند .
به این دلیل تصمیم گرفت از طریق کهگیلویه به پارس حمله و ضمن در هم شکستن مقاومت آنها این خطر را بر طرف کند .
بالاخره اسکندر در دربند پارس که معبری است تنگ و صعب العبور با مردم کهگیلویه درگیر شد .
محققان در مورد محل دقیق این معبر اختلاف نظر دارند . برخی این معبر را " تنگ تکاب " برخی " تنگ پیرزا یا نالی " و برخی دیگر " تنگ تامرادی " دانسته اند که هر چهار معبر صعب العبور هستند ، دانسته اند .
این معابر همه در " کهگیلویه و بویراحمد " واقع هستند و هرکدام از آنها صحنه دفاع سکنه کهگیلویه در مقابل سپاهیان اسکندر در نظر بگیریم ، قرائنی آن را تایید خواهند کرد . اما در متون تاریخی به وجود برف سنگین و جنگلهای انبوه در اطراف معبر اشاره شده است و این قراین تنگ تامرادی یا تنگ نالی را محتمل تر می نماید .
به هر حال آریوبرزن با 25 هزار سپاهی ارتفاعات دو لبه معبر را اشغال کرده و مترصد ورود اسکند به این معبر بود . ( برخی منابع سپاهیان آریو برزن را چهار هزار نفر ذکر کرده اند ) .
هنگامی که سپاه اسکندر به نقطه ای از معبر وارد شد که از نظر نظامی مطلوب آریو برزن بود وی دستور حمله داد . طوفان تیر و سنگ فلاخن بر مقدونیان باریدن گرفت . سنگهای عظیمی که از بالای کوه به درون معبر غلطانده می شد گروه گروه از سپاهیان اسکندر را به هلاکت می رساند . آنها در موقعیت بسیار وخیمی قرار گرفته بودند و حتی تلاش آنها به منظور اینکه خود را به سپاهیان ایرانی برسانند و جنگ را تن به تن کنند ناکام ماند .
اسکندر که به واسطه بی مبالاتی دربار ایران توانسته بود بدون دادن هیچ تلفاتی از دربندهای کیلیله و سوریه به راحتی بگذرد می پنداشت که از این دربند هم به همان سادگی خواهد گذشت . از این رو بی محابا قشون خود را وارد معبر کرد اما مقاومت دلیرانه و مدبرانه سکنه کهگیلویه به او نشان داد اشتباه کرده و در بن بست نظامی گرفتار آمده است ، زیرا امکان پیشروی نداشت و پذیرش عقب نشینی هم برایش دشوار بود .
سرانجام وی ناگزیر سی استاد ( یک فرسنگ ) عقب نشینی کرد و به جلگه برگشت و با مشاوران خود به شور نشست.
برخی ازآنها راه ماد را برای رسیدن به پارس پیشنهاد کردند ولی چون اجساد کشته شدگان آنها در داخل تنگ بر زمین مانده بود اسکندر این پیشنهاد را نپذیرفت . همچنین از برخی اسرایی که در حوالی جلگه به اسارت گرفته شده بودند تحقیقاتی به عمل آوردند.
یک اسیر لیکیایی ( برخی از محققان که محل جنگ را تنگ تکاب می دانند اسیر لیکیایی را از اهالی لیکک بهمئی دانسته اند ) پس از تجاهل و امتناع اولیه از دادن اطلاعات درباره گذرگاههای منطقه سرانجام با تهدید و تطمیع کوره راهی را نشان داد که بدان وسیله قشون اسکندر می توانستند از پشت به سپاه آریوبرزن حمله کنند .
پس از آن اسکندر کراتر ( cratere) و مل آگر ( meleagre ) را با سپاهیان تحت فرماندهیشان و نیز هزار نفر سوار تیر انداز به حفاظت اردو گماشت و به آنان دستور داد که با روشن نگاه داشتن آتشهای بسیار و استقرار نیروها در گسترده ای وسیع چنان وانمود کنند که اسکندر همچنان در جلگه است و بدون گونه سپاه آریوبرزن را از حرکت وی بی خبر نگه دارند و سپس راهنمایی لیکیایی حرکت کرد و ضمنا به سپاهیان مستقر درجلگه دستور داد که با شنیدن سر و صدا و علائم نبرد ، آنها هم به طرف معبر حرکتت کنند و بدین گونه سپاهیان آریوبرزن را در محاصره کامل قرار دهند .
اسکندر در پاس سوم شب ،مخفیانه و بدون اینکه شیپور حرکت را به صدا درآورد ، با اسلحه دارها و دسته ای که آژما نام داشت حرکت کرد و پس از دو شب و یک روز با تحمل مشکلات فراوان در باد و برف و سرما از جنگلها و صخره ها گذشت و به نوک قله کوه رسید و نبرد سختی شروع شد .
دیگر سپاهیان اسکندر که در جلگه مستقر بودند طبق دستور قبلی همین که از شروع نبرد مطلع شدند به معبر حمله کردند . سپاه آریو برزن از هر سو مورد حمله و محاصره قرار گرفت ، برخی از آنان کشته و زخمی و برخی فراری شدند . در این احوال آریو برزن با چهل نفر سوار و پنج هزار پیاده به سپاه دشمن حمله کرد و با تلفات زیادی که بر آنان وارد ساخت موفق شد از میان سپاه مقدونی بگذرد و حلقه محاصره را بشکند.
او می خواست خود را به پایتخت برساند و قبل از رسیدن مقدونیها آن را اشغال و حفاظت نماید اما قشونی که اسکندر از طریق جلگه به سوی پارس اعزام کرده بود سد راه او گردید.
آریوبرزن در وضعی پرمخاطره قرار گرفت زیرا نه می توانست به پایتخت برسد و نه تسلیم را با شرافت و جوانمردی خود سازگار دید . از این روی چندان جنگید تا خود و همسنگرانش شرافتمندانه به خاک افتادند .
نهایتا اگر چه اسکندر مقدونی موفق شد سلسله هخامنشی را براندازد و پایتخت آنها را ویران سازد اما در این میان سکنه کهگیلویه در آن روزگار برگی زرین از غیرت و شجاعت و ایثار از خود برجای گذاشتند.
منبع : کتاب تاریخ سیاسی کهگیلویه -به قلم دکتر سید " مصطفی تقوی مقدم "- صفحات 16-14
" خبردنا " به منظور بحث و بررسی بیشتر در خصوص این مطلب آماده دریافت و انتشار مطالب سایر محققان تاریخی است . علاقمندان می توانند مطالب خود را از طریق تماس با ما این پایگاه خبری ارسال تا منتشر شود . ناکفته پیدا است مطالب تاریخی همواره موافقان و مخالفان خاص خود را دارد که امید است دوستان با افزایش ظرفیت های خاص بازخوانی این مطالب اجازه دهند که فضای نقد و بررسی میان علاقمندان با رعایت ادب و احترام ساری و جاری گردد .
اسکندر در دسامبر 331 ق. م پس از درهم شکستن نیروی داریوش سوم ، با سپاه عظیم خود از شوش برای تسخیر پرس پولیس ( استخر ) و به دست آوردن گنجینه های شاهان هخامنشی به حرکت درآمد .
پس از پیمودن قریب به یکصد و پنجاه میل به دامنه های کوههای صعب العبور کهگیلویه که معبر پرس پولیس شناخته می شد رسید . وی که اوکسیان ( خوزیان ) را مطیع و قشون خود را به دو قسمت تقسیم کرده بود پارمن یون ( parmenion) را از راه جلگه ( یعنی نواحی بهبهان و ممسنی ) به طرف پارس فرستاد و خود با سپاهیان سبک اسلحه ، راه کوهستانی را که به درون پارس امتداد می یافت در پیش گرفت .
اسکندر منطقه کوهستانی کهگیلویه را از نظر نظامی منطقه ای استراتژیک می دانست و معتقد بود که پارسیان ممکن است سپاهیان و تجهیزات خود را در این منطقه استقرار دهند و منتظر ورود او شوند و از پشت سر به وی حمله کنند .
به این دلیل تصمیم گرفت از طریق کهگیلویه به پارس حمله و ضمن در هم شکستن مقاومت آنها این خطر را بر طرف کند .
بالاخره اسکندر در دربند پارس که معبری است تنگ و صعب العبور با مردم کهگیلویه درگیر شد .
محققان در مورد محل دقیق این معبر اختلاف نظر دارند . برخی این معبر را " تنگ تکاب " برخی " تنگ پیرزا یا نالی " و برخی دیگر " تنگ تامرادی " دانسته اند که هر چهار معبر صعب العبور هستند ، دانسته اند .
این معابر همه در " کهگیلویه و بویراحمد " واقع هستند و هرکدام از آنها صحنه دفاع سکنه کهگیلویه در مقابل سپاهیان اسکندر در نظر بگیریم ، قرائنی آن را تایید خواهند کرد . اما در متون تاریخی به وجود برف سنگین و جنگلهای انبوه در اطراف معبر اشاره شده است و این قراین تنگ تامرادی یا تنگ نالی را محتمل تر می نماید .
به هر حال آریوبرزن با 25 هزار سپاهی ارتفاعات دو لبه معبر را اشغال کرده و مترصد ورود اسکند به این معبر بود . ( برخی منابع سپاهیان آریو برزن را چهار هزار نفر ذکر کرده اند ) .
هنگامی که سپاه اسکندر به نقطه ای از معبر وارد شد که از نظر نظامی مطلوب آریو برزن بود وی دستور حمله داد . طوفان تیر و سنگ فلاخن بر مقدونیان باریدن گرفت . سنگهای عظیمی که از بالای کوه به درون معبر غلطانده می شد گروه گروه از سپاهیان اسکندر را به هلاکت می رساند . آنها در موقعیت بسیار وخیمی قرار گرفته بودند و حتی تلاش آنها به منظور اینکه خود را به سپاهیان ایرانی برسانند و جنگ را تن به تن کنند ناکام ماند .
اسکندر که به واسطه بی مبالاتی دربار ایران توانسته بود بدون دادن هیچ تلفاتی از دربندهای کیلیله و سوریه به راحتی بگذرد می پنداشت که از این دربند هم به همان سادگی خواهد گذشت . از این رو بی محابا قشون خود را وارد معبر کرد اما مقاومت دلیرانه و مدبرانه سکنه کهگیلویه به او نشان داد اشتباه کرده و در بن بست نظامی گرفتار آمده است ، زیرا امکان پیشروی نداشت و پذیرش عقب نشینی هم برایش دشوار بود .
سرانجام وی ناگزیر سی استاد ( یک فرسنگ ) عقب نشینی کرد و به جلگه برگشت و با مشاوران خود به شور نشست.
برخی ازآنها راه ماد را برای رسیدن به پارس پیشنهاد کردند ولی چون اجساد کشته شدگان آنها در داخل تنگ بر زمین مانده بود اسکندر این پیشنهاد را نپذیرفت . همچنین از برخی اسرایی که در حوالی جلگه به اسارت گرفته شده بودند تحقیقاتی به عمل آوردند.
یک اسیر لیکیایی ( برخی از محققان که محل جنگ را تنگ تکاب می دانند اسیر لیکیایی را از اهالی لیکک بهمئی دانسته اند ) پس از تجاهل و امتناع اولیه از دادن اطلاعات درباره گذرگاههای منطقه سرانجام با تهدید و تطمیع کوره راهی را نشان داد که بدان وسیله قشون اسکندر می توانستند از پشت به سپاه آریوبرزن حمله کنند .
پس از آن اسکندر کراتر ( cratere) و مل آگر ( meleagre ) را با سپاهیان تحت فرماندهیشان و نیز هزار نفر سوار تیر انداز به حفاظت اردو گماشت و به آنان دستور داد که با روشن نگاه داشتن آتشهای بسیار و استقرار نیروها در گسترده ای وسیع چنان وانمود کنند که اسکندر همچنان در جلگه است و بدون گونه سپاه آریوبرزن را از حرکت وی بی خبر نگه دارند و سپس راهنمایی لیکیایی حرکت کرد و ضمنا به سپاهیان مستقر درجلگه دستور داد که با شنیدن سر و صدا و علائم نبرد ، آنها هم به طرف معبر حرکتت کنند و بدین گونه سپاهیان آریوبرزن را در محاصره کامل قرار دهند .
اسکندر در پاس سوم شب ،مخفیانه و بدون اینکه شیپور حرکت را به صدا درآورد ، با اسلحه دارها و دسته ای که آژما نام داشت حرکت کرد و پس از دو شب و یک روز با تحمل مشکلات فراوان در باد و برف و سرما از جنگلها و صخره ها گذشت و به نوک قله کوه رسید و نبرد سختی شروع شد .
دیگر سپاهیان اسکندر که در جلگه مستقر بودند طبق دستور قبلی همین که از شروع نبرد مطلع شدند به معبر حمله کردند . سپاه آریو برزن از هر سو مورد حمله و محاصره قرار گرفت ، برخی از آنان کشته و زخمی و برخی فراری شدند . در این احوال آریو برزن با چهل نفر سوار و پنج هزار پیاده به سپاه دشمن حمله کرد و با تلفات زیادی که بر آنان وارد ساخت موفق شد از میان سپاه مقدونی بگذرد و حلقه محاصره را بشکند.
او می خواست خود را به پایتخت برساند و قبل از رسیدن مقدونیها آن را اشغال و حفاظت نماید اما قشونی که اسکندر از طریق جلگه به سوی پارس اعزام کرده بود سد راه او گردید.
آریوبرزن در وضعی پرمخاطره قرار گرفت زیرا نه می توانست به پایتخت برسد و نه تسلیم را با شرافت و جوانمردی خود سازگار دید . از این روی چندان جنگید تا خود و همسنگرانش شرافتمندانه به خاک افتادند .
نهایتا اگر چه اسکندر مقدونی موفق شد سلسله هخامنشی را براندازد و پایتخت آنها را ویران سازد اما در این میان سکنه کهگیلویه در آن روزگار برگی زرین از غیرت و شجاعت و ایثار از خود برجای گذاشتند.
منبع : کتاب تاریخ سیاسی کهگیلویه -به قلم دکتر سید " مصطفی تقوی مقدم "- صفحات 16-14
" خبردنا " به منظور بحث و بررسی بیشتر در خصوص این مطلب آماده دریافت و انتشار مطالب سایر محققان تاریخی است . علاقمندان می توانند مطالب خود را از طریق تماس با ما این پایگاه خبری ارسال تا منتشر شود . ناکفته پیدا است مطالب تاریخی همواره موافقان و مخالفان خاص خود را دارد که امید است دوستان با افزایش ظرفیت های خاص بازخوانی این مطالب اجازه دهند که فضای نقد و بررسی میان علاقمندان با رعایت ادب و احترام ساری و جاری گردد .
لینک کوتاه:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۷۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
بویراحمدی
| 
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
سلام آقای علیبازیکتاب هردوت مورخ یونانی خیلی سندیت نداره.معلوم نیست آریوبرزن اهل کدام نقطه از خاک پهناور امپراتوری ایران بود.اینکه بخواهید تاریخ سازی کنیم یا بواسطه نشر کتاب ،تاریخ را به نفع خود مصادره کنید صحیح نیست.نویسنده محترم کتاب از سیدهایی هستند که با ورود اعراب به ایران به بعد تاریخ نویسی کند بهتر می باشد
معین فر
| ۱۸:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
............................................. 
قطعا هر گونه توهین و فحاشی منتشر نخواهد شد . مودبانه بنویسید تا منتشر شود ...
| ۱۸:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
خدا رو شکر که اینجا دیگه نمیتونید کسی رو تخریب کنید و واقعیت رو بیان کردید. آقای بویراحمد چوپان لیککی راه رو نشون افراد اسکندار داد و بعد از نشان دادن نقشه وی رو ب قتل رساندند آزاد
| 
۱۸:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
آقای علی بازی اونایی که منتشر نمیکنی توهین نیست بلکه اعتراضهای هست به تیتر های مغرضانه شما بر علیه مردم بهمئی آزاد
| ۱۸:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
آقای مصطفی تقوی شما یک روزی میخواستی نماینده مردم لیکک شوید و موجب وحدت، با این تفکرات می خواستید وارد عمل شوید؟ لیکک
| ۱۸:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
تنگ تکاب با لیکک خیلی فاصله دارد ودر ان زمان اصلا لیککی وجود نداشت و چنین چیری اصلا صحت ندارد و واقعا متاسفم برای مصطفی که به نام پدر احترام می بیند ناشناس
| ۱۹:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
متاسفم برای کسی که این گزارش رانوشت ،آن فردلیککی نبود ((بنابراین اسکندر اشخاصی راکه در گذشته اسیر شده بودند را خواست و خواستار تحقیقات دوباره‌ای در این زمینه گشت. یکی از آنها که به زبان پارسی و یونانی حرف می‌زد گفت: این خیال که قشون را از کوهستان به پارس ببرند بیهوده است. زیرا از این سمت جز کوره راهی که از جنگلها می‌گذردة راهی نخواهید یافت و حال آنکه این کوره راه برای عبور یک نفر هم بی‌اشکال نیست و راههای دیگر به واسطه‌ی درختان برومند که سر به یکدیگر داده و شاخ و برگهای آن به هم پیچیده است، به‌کلی مسدود است. پس از آن اسکندر از او پرسید: آیا آنچه می‌گویی شنیده‌ای یا خود دیده‌ای؟ او پاسخ داد: من چوپانم و تمام این صفحه را دیده و دو دفعه اسیر گشته‌ام. دفعه‌ای در لیکیه به‌دست پارسی‌ها و دفعه‌ی دیگر به‌دست سپاهیان تو. )) پاسخ ها
ناشناس
| | 
کسی از حرف های مبهم و گنگ این شخص چیزی فهمید؟صحبت هایت هم بی منبع هستش
هی
| ۱۹:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
علیبازی تیترات خیلی تابلوان ناشناس
| ۲۰:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
حرف مفت میزنی جمع کن با سایتت احمدی شاه حسینی
| ۲۰:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
هیچ مدرک وسندی وجود ندارد که آن چوپان بنام لی یان اهل لیکک باشد بلکه نویسنده این کتاب و منتسب کردن نام چوپان به ایل آریایی تبار بهمئی وارد کردن خدشه به. شجاعت. این ایل ودور از انصاف است و بسی جای تاسف دارد برای ایشان؟؟؟
احمدی شاه حسینی. ازخوزستان
| ۲۱:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
جنآب. آقای تقوی توکه میخواستی وکیل. ونماینده مردم بهمئی. درمجلس شورای اسلامی شوی چطور به خودت اجازه دادی ایل آریایی لرتبار بهمئی را خائن به سردار سرافراز آریایی ساتراپ ایلات آنشان تا در بند پارس آریو برزن منتسب نمایی. چه دشمنی با ایل سترگ بهمئی داشتی که با این یاوگویی خودذهن اذهان عمومی را نسبت به شجاعت وغیرت وشجاعت. و، وطن داری نسبت به مام وطن ایران زمین مخدوش کردی البته انتظار بیشتراز این از شما وامثالهم نمیرود چرا که ازصدیقه سر همین مردم ساده وبا صداقت ایل بهمئی از سردسیرتاگرمسیر به اینجا رسیدی که حالا با چرندیات ویاوگویی خود، لی یان. آن چوپان نگون بخت را لیککی ومنتسب به این ایل خطاب قرار دادی ومارا باعث شکست سلسله هخامنشیان و خائن به مام وطن نسبت دادی. قوم لر در هیچ برحه زمانی خائن نبوده ونیستواین تفکر شما تفکر استعمار پیرانگلستان است چون نژاد شما انگلیسی است نه ایرانی بهمئی
| ۲۱:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
جناب آقای علیبازی تاریخ بهمئی تاربخی روشن و سرافرازی داره ضمنا ایل بزرگ بهمئی با این شایعات بی سند تخریب نخواهد شد شما بروید به فکر خودتان باشید که نماد آریوبرزن را گذاشتید رو یکی از فلکه های یاسوج که هنوز اثبات نشده آریوبرزن بچه بهبهان بود یا کهگیلویه یا ... لطفا خبر بی سند نزار تو سایتت مرد لیککی
| ۲۲:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
با سلام ، حالا خداوکیلی تا صبح بزن تو این طبل ، کی باور میکنه/لیککی ها مردانی بودند که لایارد فرانسوی، بزرگان روس و مشاهیر فرانسه تمجیدشون کردند پاسخ ها
ناشناس
| | درود بر ایل بهمئی که سردارانش چون آریو دارد جواد باولی بهمئی
| 
۰۰:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
۱. اولا تاریخ بهمن و سکونتش در لیکک مگه به چند سال پیش برمیگرده پسر بابات. نهایت به زند و افشار؟ اونوقت هخامنش و مقدونی چند سال؟۲. دوما آقای مورخ کپی پیست نتیجه گیری هم میکردی از مطلب و برای دلیل ها شواهد می آوردی
۳. سوما لیکک چندین وجه تسمیه داره که یکی از اون وجه ها به چوپان لیکیایی برمیگرده.
۴. نتیجه گیری:با توجه تاریخ سکونت ایل بهمئی در این ناحیه که ابتداعا از علا و صیدون و ووو ساکن بودند و جلوتر بودن سابقه اعراب و سادات در ایران (با توجه به اینکه بایجومان دختری از طایفه سادات گرفت) اگر قول وجه تسمیه شما را تایید کنیم قطعا در اون زمان اون چوپان لیکیایی باید از سادات می بود و از آن ایل بزرگی که شما مقصودتان بود.
.....
| ۰۵:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
عادل جان مو جات بیرم ای مطلبه پاک ایکردم.سعید اگر تو داری کامنتله ایخونی و عادل بگو تو عاقلتری.نه قراره هر آدم بی سوادی بلند ووبی یه چی نوشت خو عادل علیبازی انتشارش بده مو هم ایگم یه چرومیایی قاتل خشایار شاه بی په انتشارش بده اگر ایطور مسخره بازیه اصلا اسم لیکک ایقد سِن نداره لیکک
| ۰۸:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
آقای علیبازی چرا به اختلاف وتفرقه دامن می زنی وآقای تقوی شما که خوتان نسلتان به قول خوتان به اعراب می رسد چرا اختلاف وتفرقه راه می اندازی . از این معرکه چه سودی خواهی برد . با عوام فریبی تان مردم بدبخت را گول می زدید تا مالی از آنها ببرید . حالا یا گیرتان نمی آید .یا مردم باسواد وفهمیده شدند . چرا حرف بی ربط می زنید . دست از اختلاف وتفرقه بردارید . اگر چوپان لیککی به آریو برزن خیانت کرد آریو برزن خود اهل نواحی ارجان ولیککی بود . پس به برادر خود خیانت کرد که باز هم به تو ربطی ندارد . تو برو نسبت به نسل امام کشی اعراب برادرانت تحقیق کن ناشناس
| ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
باسلام جناب مصطفی که به نام پدر بزرگ شدی
اولین ببین قدمت بهمئیی چند سال هست؟؟؟؟بعد واقعا ببیین آریو برزن مال چه سالی هست ؟
اگه به عقل تو اینجوریه درمیاد مخت تاب داره پسر....
محمد
| ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
1- جناب آقای علی بازی نتونستی با استاندار مقابله کنی وهمچنان پربار نشسته است دنبال راه برون رفت ازباطلاق خودساخته هستی لذا دبنال حاشیه هستی تا اصل مطلب فراموش شود2- کاملا مشخص است که شما ازاکنون درپی حذف گذینه های احتمالی مقابل عدل هاشمی هستی واین به وضوح درسایت ومطالب سایتت مشخص است
3- آقای تقوی که موخ نیست ایشان یک مقاله نویس است که از کتابهای تاریخی کپی می گیردوبه تعبیری علم ..... میکند.
4- آقای تقوی سید محمید یاسید محمود کمک کرد وگرنه خدا میداند الان کجا بود شاید آلبانی یا کانادا یا .... وازنام پدرخود که به حکم کلید داری امامزاده مورد تکریم است اسمی داردلذا توهین ایشان به یک ایل بزرگ نابخشودنی ودرتاریخ این ایل ثبت خواهد شد یقین داشته باش به هدفت که حذف گزینه ها بود رسیدی(بند دو)
5- جهت استحضار شما وخوانندگان محترم دردوران هخامنشیان وحمله اسکندر محلی بنام لیکک ولیکیا وجود نداشت ولیکک فعلی درسال 1375 حدود250نفر جمعیت داشت وبنا بود نامهای دیگکری درزمان شهرشدن مطرح شود که مورد توافق قرار نگرفت واکنون ازمهاجرت روستاهها شهرلیکک ساخته شد ومهمترین وجه تسمیه آن بعلت آبهای اطراف ووجود لک لک های زیبا در دوران قاجار به نام لک لک که بعداٌ به لیکک تغییر یافت 6- ثالثا شما به نظر می رسد دنبال این هستی که اختلافات کاذب استان رابرجسته کنی که اگرخدای ناکرده به هردلیلی چنین هدفی داشته باشی بسیار شو وناپسنداست
لازم است که دادستان عمومی ومدعی العموم به این اختلاف افکنی ها توجه ویژه ای داشته باشند
7-انگشت کردن ودرکتب غیرمعتبرکار بجاواصولی برای سایتهای خبری نیست و اختلاف افکنی تحقیر وتضعیف طوایف واقوام باعث جریحه دار شدن عواطف وتشویش اذهان میشود که با وظایف سایتهای خبری بیگانه است وهمخوانی ندارد.
8- فاصله تنگ تکاب با شهرلیکک بسیار بیشتر ازآن است که چوپانی دنبال چرای دام یا ایلاق یا هرچیز دیگری اونجا باشد وازطرفی روستاهای اطرف نیزی محل چرا وایلاق وقشلاق آنها نیز به طرف تنگ تکاب نیست این نظریه کاملا غلط وکذب است.
درآخر خواهش اینست که هدف خودرا ازاین تیتر ومطلب تشریح بفرمائید
با سلام و تشکر از پیام انتقادی شما :1- ربط موضوع به عزل " موسی خادمی " با غلط املایی " باتلاق " را تشریح بفرمایید . متوجه نشدیم .
2- ربط موضوع به آمیراحمدی تقوی بعنوان بزرگ معنوی "کهگیلویه بزرگ " را همانند بند یک متوجه نشدیم . تشریح بفرمایید ممنون می شویم . اگر منظور شما این است که دکتر تقوی فرزند ارشد آمیر احمد عزیز هست بازهم ربطی به این موضوع تاریخی ندارد مگر اینکه حضرتعالی با تیزهوشی ارتباطی میان آنها پیدا کنید یا براساس روابط پیچیده جوری بهم وصل نمایید !
3- ربط موضوع انتخابات آینده مجلس و سردار هاشمی هم با این موضوع قطعا از فرهیخته ای چون جنابعالی برخواهد آمد که امیدواریم تشریح بفرمایید . واقعا منظورشما را متوجه نشدیم !
4- در باب سندیت و اعتبار کتاب " تاریخ سیاسی کهگیلویه " مولف و این پایگاه خبری خوشحال می شود که شما با اسناد علمی و تاریخی تثبیت شده بتوانید آن را محک زده و باب بحث و جدل مودبانه را باز نمایید . بدون سند و از روی اوهام کتابی را زیر سئوال بردن تنها نتیجه جهل است .
5- دکتر تقوی از محققان برجسته و انگشت شمار کشور است که برای این کتاب سالها رنج و مرارت کشیده تا دین خود را به تاریخ زادگاهش ادا نماید . نقد اثر فاخر وی اقدامی شایسته و تخریب شخصیت ممتاز و جایگاه علمی وی حتما زشت و ناپسند است . دوستان در نقد مطلب علمی حتما تخریب نویسنده را نباید مخلوط نمایند .
6- در خصوص اینکه " خبردنا " به دنبال برجسته کردن اختلافات هست و سایر اتهامات هم جز تکذیب چیزی نمی توانیم بگوییم . نظر شما محترم ولی واقعا چنین چیزی نبوده و نیست . اشکال اساسی از مطالعه نکردن و بی اطلاعی عزیزان است . این کتاب سال 1377 از سوی موسسه تاریخ معاصر ایران منتشر شده ولی الان سال 1395 صفحه 15 آن با انتشار در یک سایت خبر ساز می شود به نظر شما که الحمدالله گویا اهل تحقیق تاریخی هستید چرا تا حالا چنین مطلبی را نفرموده اید هرچند که ما یقین داریم شما هنوز این کتاب را دیده باشید چه برسد به اینکه آنرا خوانده باشید . بدون دیدن و خواندن آن را غیر معتبر قلمداد کردید که حتما داوری درستی نیست و البته این داوری غلط در سراسر مطلب شما موج می زند .
در صورتی که می خواهید درمورد چیزی قضاوت کنید حتما اول مطالعه کنید بد نیست .
سجاد
| ۰۹:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
جناب نویسنده خواهشن شما اول تاریخ و مطالعه کن بعد مطلب تو بنویس کر بهمئی
| ۰۹:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
چرا حرف مفت میزنید . اگه باشه هم دلمون میخواد . این نشان دهنده ی قدمت ایل بهمئی است همه که خوب نیستن راستی نویسنده ی کتاب از کجا این مطلب دراورد ............. آریوبرزن
| ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
بنظر میرسد آن چوپان از اجداد. جناب نویسنده میباشد که اینطور با ذکر جزئیات این داستان رو تعریف کردند فقط نام ایل و طایفه را تغییر دادند نویسنده تاریخ جعلی ظاهرا در علم ریاضیات نیز تبحر دارند چون ۳،۴قرن تاریخچه ایل بهمئی را بیشتر از ۲۵۰۰سال تاریخچه هخامنشیان میداند که لازم است به روح ارشمیدس و فیثاغورث اطلاع داده شود که چنین شخص شخیصی ظهور نموده است که کل علم ریاضیات را متحول خواهد نمود.
در آخر بسیار افسوس میخورم که دشمنان این خاک صد ها سال است قهرمانان این مرز و بوم را تحریف کردند و عده ای اجنبی پوشالی را در ذهن مردم ناآگاه بنام قهرمان خیالی جا داده اند
از بین بردن افتخارات و نام آریوبرزن ها کافی نبود حال نوبت اقوام این مرز و بوم است که لگد مال شوند
لابد از این ببعد باید عده ای در عربستان اجداد ما خواهند شد و باید بدنبال اصالت و نام قوم و طایفه. خود در صحرای حجاز باشیم
التماس تفکر فراوان
لیکک
| ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
اخه اون موقع لیکک کجا بوده . ما هم بگیم سوج اسم پیغمبر بوده بس ک مردم ارادت داشتن بهش الان بهش میگن یاسوج . اخه میخوای چی رو نشون بدی؟ . همه میدونن که شما بویراحمدیا دلخوشی از ما ندارین ک اونم دلیلش مشخصه .اینم بدون ایل بزرگ بهمئی با چهارتا چرت و پرت ادم بیسواد خراب نمیشه خودتون میدونید بهمئیا چجور مردان و زنانی داره پس حرف مفت موقوف ناشناس
| ۱۱:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
والا تا جیی ک مو دونم ایشا بویراحمدیل زمان رضاشاه نیرو دادینش تا علیه بهمئیل اقدام کنین ایشا خیانت کردن یا ایما؟ اگر هم بخین بگین درووه که حرف مفته . در صورتی که ما هیچوقت به رضاشاه علیه هیچ ایل یا طایفه ای از لرل سرباز ندادیم . پس تو که تاریخ 80 سال پیشته دونی نیخه درباره 2500 سال پیش حرف مفت بزنی ناشناس
| ۱۲:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
وای به حال ما بهمئی ها ک کسانی مثل شما چنین اظهار نظرهایی میکنن.متاسفم برا خودمون ک تو استان کهگلویه ایم و همیشه حقمونو میخورن فرزند بهمئی MJ
| ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
1-حرفهای شما برحسب یک فرضیه هست 2-لیکک اسم وقدمتش به 100سال نمیرسه.درضمن درسال1320منطقه لیکک به دست طایفه شیخ اویلی ازشیوخ کهگلوی دهدشت بودن که الاساکنین خودهدشت هستن ودرزمان محمد علی خان به دست طایفه کمبری از لیکک خارج شدن-3چرا یک فرضیه که به اثبات نرسیده به چاپ میرسه4 وتوهینی که به خاطر اسم لیکک ولیکیایی فقط به خاطر شباهت اسمی--- اگر تاریخ برفرضیه هست و شباهت اسمیه بهمئی و بمبئی هند هم جزئی ازماست چون در کشور هند شهری به اسم ممبای هست که دربهمئی هم شهر ممبی وجود دارد .خواهشا فرضیه های چرت .بی خود را در رسانه استانی قرار ندید چون باعث تخریب ایل میشه و این طوری تنفر زای قومیتی میشه میتونید مبحث دیگری رو به چالش بکشید چون درغیر این صورت ایل من متوجه خصومت شخصی شمابا بهمئی ها میشه.باتشکر فرزندی از بهمئیMJ ناشناس
| 
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
گندم و کهریل بردی خردی حالا خیانت نکن حبیبی اصل
| ۱۵:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
باسلام.به نظرمی رسداین چوپان اسیریونانی بودکه نزدقوم لیکیایی اسیربودوچوپانی می کرد.تیتری که برای این مطلب استفاده شدنادرست است.وگرنه اسم لیکک تاریخی وازهمین قوم ایلکیایی گرفته شده است که درسپاه آریوبرزن حضورداشتند. حسین از دیشموک
| ۱۵:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
اولا شاید چوپانه از طایفه آقای تقوی یا آقای علیبازی بوده که پیش بهمیی ها چوپان بودهدوما گیریم چوپانه لیککی باشه اگه آقای تقوی یا علیبازی جای اون بودند و ایشون رو تهدید و تطمیع میکردند آیا راه را نشان میدادند یا خود رو به کشتن میدادند
سوما بر تاریخ نویسی دوستان هیچ اعتمادی نیست چه برسه به تاریخ نویسان زمان اسکندر
چهارما تاریخ گواهی میدهد همانطور که در همین نوشته معیوب هم وجود دارد جای جای کهگیلویه بزرگ و ایلات آن خصوصا بهمیی ها به فرماندهی آریوبرزن مقاومت دلیرانه در مقابل اسکندر و لشکریانش نشان دادند
معین فر
| ۱۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
خیلی دوست دارم در یک شبکه ی حقیقی یا مجازی باهاتون مناظره کنم ببینم چند مرده حلاجید..جناب علیبازی من اعتراضی به بحث چوپان ندارم .. اینکه چوپان عموی بنده بود وراه را نشان یک قشون داد که شاید اصلا اطلاعی از فلسفه ی وحکایت نداشت ویا هم فرضا که داشت.. شما فرمودید یک لیککی عامل شکست هخامنشیان که این سراپاکینه وغرض را نشان میدهد شک نکنید که پشت سر بهنیی هستید ..
اسکندر از مقدونیه تا لیکک کوبید وآمد شما دلیل شکست رابهمیی ها میدانید!!! این یعنی نهایت تعصب وعصبیت که حاصل جهالت وبی علمی هست.. آقای ععلیبازی شما چرکنویس هستید ما که زیاد ناراحت نیستیم امیدوارم شهامت نشر نظرم را داشته باشید که بعید میدانم
اگر بدون تعصب مطلب را بخوانید متوجه می شوید که نوشته با شکست اریوبرزن سلسله هخامنشی هم سرنگون شد چرا که کهگیلویه معبر صعب العبور اسکندر بود . در باب اینکه ما چرک نویس بزرگانی چون استاد تقوی هستیم افتخار است . در باب تعصب بهمیی هم فرمودید بهتر است بدانید بهترین دوستان ما از فرزندان عزیز بهمیی هستند و دلیلی برای این ذهنیت منفی شما وجود ندارد . مطلب تاریخی منتشر شده و ربطش به دشمنی که با بهمیی عزیز نداریم را هم اگر مثل چند ربط قبلی که نفرمودید بفرمایید خوشحال می شویم . منتقد
| ۲۱:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
اقای علیبازی واقعا این اقای تقوی از از محققان برجسته کشور می باشد ؟! احساس میکنم شما برای توجیه اشتباه تان در قراردادن این متن توی سایت وزین تان !! این تعریف و تمجید را میکنین . وجدانا خودت به عنوان یک فرد عادی این مطلب آبکی و بی اساس را می پذیرین ؟ دکتر تقوی از مفاخر علمی کشور است خخخخخخخ
| ۲۲:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۳
اینم از اون حرفاس.پس ساکنان لیکییه آسیای صغیرم یحتمل فک و فامیلای ساکنای لیککن.مردم دارن مرزها رو بر میدارن و جهانی فک میکنن هم استانی های ما جم شدن فقط به هم تهمت بزنن.اینکه اهالی بقیه جاهای استان با مردم بهمئی غریبگی کردن بر هیچکس پوشیده نیست.اینکه تو مرکز استان یا حتی دهدشت گره ای از کار بچه های بهمئی باز نمیکنن هم حرفی نیس.ولی زدن این تیتر کاملا کاری غیر حرفه ای بوده و فقط و فقط دست گذاشتن رو حساسیت هاس منصف
| ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۴
جناب علیبازی نیرویی معاند و همسوی با دشمنان انقلاب و نظام و عامل فتنه انگیزی و تفرقه در استان و هم صنف با مفتی های وهابی- داعشی می باشند. غیرت و جوانمردی ایل سترگ بهمئی در تاریخ ماندگار است همانا که سیرت ماه نور افشانی و سیرت امثال شما تفرقه افکنی و دوئیت است. رفتارهای مزدورانه آقای علیبازی بسیار نخ نما شده است. و نون و القلم و ما یسطرون....... سکوت بهترین پاسخ هست فاضل
| ۱۴:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۴
بله دوستمون خوب اشاره کردن"پسر بابات" ناشناس
| ۱۷:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۴
#اریوبرزن_کیست..ودربند_پارس_کجاست@khantela
ناشناس
| ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۵
برای شما نیست.........@وحالا شماها باید بدانید.که منطقه بهمیی پیشانی وگهواره تاریخی استان کهگیلویه وبویر احمد هست...منطقه ای که جای جایی ان می توان اثار تاریخی فراوانی دید..ایا میدانید منطقه بهمیی منطقه قلعه ها ودژهای تسخیر ناپذیر بود...قلعه نادر.قلعه نجف.قلعه تشان.یه همان سرجوشر..قلعه منگشت..قلعه علا..قلعه دیشموک.قلعه ممبی..ووووو.که خیلی از این قلعه در قدیم وجود داشتند وبا گذشت زمان وتخریب انها دوباره انها رو باز سازی کردند.از جمله قلعه دیشموک وقلعه علا......
ایا میدانید.شهر سنگی وباستانی تنگ گپ در ممبی متعلق به دوران هخامنشی هست....ایا میدانید راه قدیم ارجان به سپاهان.از تنگ سولک بهمیی میگذشت.واثار وسنگ فرشهای ان راه باستانی هنوزم هم مشخص هست..ایا میدانید چندین شهر سوخته از دوران باستان در منطقه بهمیی وجود دارد...ایا میدانید سنگ کتیبه های تنگ سروک متعلق به دوران اشکانی.الیمایی هست.همان نوادگان اریو برزن..ایا میدانید شهر کی قباد یا همان روستایی کلگه زار تشان متعلق به دوران ساسانی هست.ومنطقه کهگیلویه در زمان ساسانی جز مناطق ویژه به حساب می امد..ایا میدانید اخرین جنگ شاه اشکانی وشاه ساسانی در منطقه لیکک رخ داد.که هنوزم معروف به مازی شیهون.یعنی دشت شاهان رخ داد......ایا میدانید ایل بویر احمد از چند ایل تجزیه شده قدیمی به وجود امد..ایا میدانید وقتی نام روستاها ومناطق بهمیی رو ناک می بریم بالای نود پنچ درصد نامهای قدیمی وباستانی.هست.....ایا میدانید دربند پارس منطقه ای بود بین شهر سمنگان.رامهرمز کنونی و ارگان بهبهان امروزی قرار داشت.وتا اوایل حکومت پهلوی این تقسیمات پا بر جا بود...ایا میدانید روستای برزیون نامی در منطقه بهبهان وتشان هم وجود دارد....ایا میدانید طبق اخرین مستندی که استان کهگیلویه وبویراحمد در مورد اریو برزیون ساخت از هفت نقطه که احتمال میرفت اریو برزن در ان مقاومت کرده باشه.چهار احتمال متعلق به منطقه بهمیی بود.......وحالا وقتی همه مستندات تاریخی رو کنار هم میگذاریم می بینیم که مردمان بهمئی ولیراوی ها از همان نژاد اریو برزن هستند.ودیگر بردران سعی دو جعل تاریخ نکند چون مدرک معتبری در دست ندارند..................
#کانال_بهمئی_الیمایی
نویسنده:
چمران از شهر لیکک
@khantela
ناشناس
| ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۵
#اریوبرزن_کیست..ودربند_پارس_کجاست@در حدود ۲۵۰۰سال پیش پس از انکه حکومت هخامنشی رو به ضعف و زوال اداری سیاسی گذاشت جوانی مقدونیایی وجویای نام از غرب در حال کشورگشایی بود .این جوان مقدونیایی به کمک نیروهای یونانی قصد حمله به ایران یا همان پرشیا را می کند وبهانه انها هم اتش زدن اتن به دست خشایارشاه بود.............
@اسکندر مقدونی در دسامبر ۳۳۱ ق.م با سپاه عظیم خود در طی چندین جنگ سپاهیان هخامنشی رو در هم کوبید وپس از تصرف شوش وخوزیا.برای تسخیر پرسپولیس یا همان پارسه وبه دست اوردن گنجینه هخامنشیان واتش کشیدن تخت جمشید راهی سرزمین اصلی پارسه شد........................
@اسکند پس از تصرف شوش وخوزیا .به منطقه فعلی کهگیلویه رسید .این منطقه که هم از لحاظ جغرافیایی وهم از لحاظ استراتژیک اخرین حدود ایالت پارس وخوزیا بود وان منطقه جایی نبود جز منطقه فعلی بهمیی که بین دو ایلات خوزیا وپارس قرار داشت.وبه دربند پارس معروف بود...در ضمن(وقتی میگویم منطقه کهگیلویه یعنی منطقه بویر احمد را شامل نمی شود چون منطقه کهگیلویه قدیم از حال وسیع تر بود ..ودر ان موقعه منطقه بویراحمد قلب ایالت پارس به حساب میاد از نظر حدود مرزی وجغرافیایی.وبه هیچ وجه جزی از منطقه دربند پارس به حساب نمی امد.....)دربند یعنی دروازه و ورودی....
@امروزه بیشتر مورخین منطقه تنگ تکاب را که امروزه جزی از جغرافیای ایل بزرگ بهمیی هست رو به احتمال زیاد همان تنگه ای معروف میدانند که اریو برزن در ان مقابل اسکند ایستادگی کرد.ومیگویند مردمان فعلی لیراوی.یا همان بهمیی ها از نژاد اصلی اریو برزن هستند................
@به هر حال اریو برزن در ان تنگه به مقابله با اسکندر پرداخت وبعد از مقاومتهای جانانه وغرور افرین جان به جان افرین گفت وجان خود را در راه این اب خاک تقدیم کرد........
@امروزه خیلی از ایلهای نوپا در جغرافیای کهگیلویه وبویراحمد در حال مصادره این شخصیت تاریخی کهگیلویه هستند.دریغ از اینکه اطلاعات کافی در مورد تاریخ داشته باشند...(مثلا امروزه در ایل بویر احمد چنین ضمضمه های مسخره ای به گوش میرسد.ونمیدانند مجسمه اریو برزن فقط نمادین انجا قرار گرفت ان هم به دلیل انکه انجا مرکز استان هست ونمیداند که اریو برزن یه شیر مرد بهمیی کهگیلویه ای هست..)
جدیدا به دنبال تاریخ سازی های مسخره هستند وان شخص چوپانی که راه به اسکندر نشان داد واز اهالی شهر کلیکیه بود.رو منتصب میکنند که ان شخص از مردمان لیکک امروزی بود.دریغ از انکه بدانند کلیکیه در ان زمان شهر بزرگ وابادی در ترکیه امروزی بود.وطبق شواهد تاریخی ان چوپان به زبان یونانی هم مسلط بود..طبق تاریخ یونیان ان شخص چوپان یک یونانی بود که در این منطقه یا زندان بود یا در اینجا به دلایلی زندگی میکرد....
در کتاب کالیستنس.خواهر زاده ارسطو که در لشکر کشی اسکندر همراه وی بود امده است که اسم چوپان لیانی یا لی بانی بود.......واز اهالی کلیکیه بود.شهری در ترکیه امروزی.................
@خیلی ها هم این داستان چوپان رو ساختگی میدانند .چون در جنگ اتن یه فرد یونانی به سپاهیان یونانی در تنگه ترموپل خیانت کرد وباعث شد یونانیان شکست بخورند..در اینجا تاریخ نویسان یونانی دست به تاریخ سازی زدند که عقدهای خودشان را خالی کنند.....
@اما حالا به معتبر ترین مدرک تاریخی اشاره میکنیم که به طور صد درصد ثابت میکند اریو برزن یک لیراوی کهگیلویه ای بهمیی هست..چون لیراویهای منطقه کهگیلویه از قوم گیلویه هستند که در تاریخ ساسانی به ان اشاره شد.....در زمان سلوکیان اولین ایالتی که سر به شورش در اورد حکومت محلی الیمایی بود وحتی جلو تر از پارتها بر ضد سلوکیان سر به شورش برداشته بودند که جانشینان اسکندر رو از ایران خارج کنند..ودر کتاب تاریخ ارجان بدان اشاره شده....ویکی از دلایلی که می توان ثابت کرد که چرا مردمان الیمایی زود تر از همه استقلال ایران رو فریاد زدند.جز انکه انها از نسل اریو برزن بودند ودنبال ازادی ایران وانتقام از سلوکیان بودند..ودر اخرین جنگی که بین پادشاه سلوکی انتی خیوس دوم وپادشاه الیمایی صورت گرفت انتی خیوس سلوکی شکست میخورد..وبه افتخار اون پیروزی پادشاه الیمایی سنگ کتیبه ها تنگ سروک لیکک بهمیی رو حجاری کردند..واین معتبر ترین مدرک تاریخی هست که موجود میباشد...................
وحال برادران بویر احمدی.تنها سندی که دارند این هست.که چون در تاریخ اشاره شد.ان کوهها داری جنگلهای انبوه وپر از برف بود.اون جنگ در منطقه بویر احمد اتفاق افتاد اما انها نمیدانند که منطقه بهمیی هم داری کو ههای وبرف گیر زیادی بودی.از جمله کوه سیاه.کوه سفید.کوه منگشت...حتی تا قبل از خشک سالی های اخیر همین کوه ماغر و کوه حاتم تا اواخر فروردین ماه قلعه های انها پر از برف بود.....ودر کل ایران ان زمان سرسبزتر وخیلی از مناطقی که الان بیابان بیش نیستند قبلا
ناشناس
| ۱۱:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۵
ان مناطق دارای جنگلهای انبوه بوده..واین دلیل محکمی برای شما نیست.........@وحالا شماها باید بدانید.که منطقه بهمیی پیشانی وگهواره تاریخی استان کهگیلویه وبویر احمد هست...منطقه ای که جای جایی ان می توان اثار تاریخی فراوانی دید..ایا میدانید منطقه بهمیی منطقه قلعه ها ودژهای تسخیر ناپذیر بود...قلعه نادر.قلعه نجف.قلعه تشان.یه همان سرجوشر..قلعه منگشت..قلعه علا..قلعه دیشموک.قلعه ممبی..ووووو.که خیلی از این قلعه در قدیم وجود داشتند وبا گذشت زمان وتخریب انها دوباره انها رو باز سازی کردند.از جمله قلعه دیشموک وقلعه علا......
ایا میدانید.شهر سنگی وباستانی تنگ گپ در ممبی متعلق به دوران هخامنشی هست....ایا میدانید راه قدیم ارجان به سپاهان.از تنگ سولک بهمیی میگذشت.واثار وسنگ فرشهای ان راه باستانی هنوزم هم مشخص هست..ایا میدانید چندین شهر سوخته از دوران باستان در منطقه بهمیی وجود دارد...ایا میدانید سنگ کتیبه های تنگ سروک متعلق به دوران اشکانی.الیمایی هست.همان نوادگان اریو برزن..ایا میدانید شهر کی قباد یا همان روستایی کلگه زار تشان متعلق به دوران ساسانی هست.ومنطقه کهگیلویه در زمان ساسانی جز مناطق ویژه به حساب می امد..ایا میدانید اخرین جنگ شاه اشکانی وشاه ساسانی در منطقه لیکک رخ داد.که هنوزم معروف به مازی شیهون.یعنی دشت شاهان رخ داد......ایا میدانید ایل بویر احمد از چند ایل تجزیه شده قدیمی به وجود امد..ایا میدانید وقتی نام روستاها ومناطق بهمیی رو ناک می بریم بالای نود پنچ درصد نامهای قدیمی وباستانی.هست.....ایا میدانید دربند پارس منطقه ای بود بین شهر سمنگان.رامهرمز کنونی و ارگان بهبهان امروزی قرار داشت.وتا اوایل حکومت پهلوی این تقسیمات پا بر جا بود...ایا میدانید روستای برزیون نامی در منطقه بهبهان وتشان هم وجود دارد....ایا میدانید طبق اخرین مستندی که استان کهگیلویه وبویراحمد در مورد اریو برزیون ساخت از هفت نقطه که احتمال میرفت اریو برزن در ان مقاومت کرده باشه.چهار احتمال متعلق به منطقه بهمیی بود.......وحالا وقتی همه مستندات تاریخی رو کنار هم میگذاریم می بینیم که مردمان بهمئی ولیراوی ها از همان نژاد اریو برزن هستند.ودیگر بردران سعی دو جعل تاریخ نکند چون مدرک معتبری در دست ندارند..................
#کانال_بهمئی_الیمایی
نویسنده:
چمران از شهر لیکک
پاسخ ها
ابی
| | چرت نگو کی تا حالا شما دست درار شدید حوزه صلاث قهرمان احمدی نژاد
| 
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۵
....................... دوستان مودبانه بنویسند تا منتشر شود یوسف
| ۰۷:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۶
باسلام بر خبر دنا و مخاطبینش:اون چوپان بر زبان یونانی و زبان مردم پارس مسلط بوده و مترجم اسکندر و یارانش بوده است.دوست عزیز بر چه دلیلی شما چوپان مترجم یونانی را به مردم شریف لیکک بهمئی نسبت میدهید؟غیر از دین به فکر دینتان هم باشید
ع.ا
| ۲۰:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۰
جای بسی تاسف است که چنین مطلب بدون سندی در یک رسانه ی محلی که باید همدلی و همزبانی رو ترویج دهد،چنین مطلب موجب نفاقی رو منتشر میکند،چه هدفی رو دنبال میکنید؟؟بجای چنین اقدامات مغرضانه ای علیه کهگیلویه و مردم شهید پرور لیکک، کمی گذشته ی خود رو ببینید، گذشته ای که بر هیچ کس پوشیده نیست. بهمئی
| ۰۱:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۴
آقای علیبازی ساکن ده دمدره می باشند، و برای نشان دادن خود، میخواهد از دیوار بلند بهمئی بالا برود، اما مرد این حرفا نیست بهمئی
| ۰۱:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۴
و با ناشی گری دکتر تقوی رو هم بین مردم بی آبرو کردی، چون آبروی و اعتبار مردم برات ارزشی نداره دشترومی
| ۱۸:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۷
مردم شهرستان لیکک مردمی شجاع وبا شهامت ووطن پرست هستند وامروز میبینیم که افرادی آگاه وبرجسته وتاثیر گذار در سطح کلان دارند اریووارسام
| ۰۰:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۲
حالااگه طرف کوه نیر باتوجه به سوابق ورشادت های مردمان این منطقه وباتوجه به اثر به دست امده ازدوره هخامنشیان دراین منطقه یکی ازقدیمی ترین مناطق این استان میباشدلذاسایر مناطق استان قابل قیاس ازنظرتاریخی بااین منطقه نیستند بهرام یوسفی
| ۱۰:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
واقعا جای تاسف داره برای گردانندگان این سایت و نویسنده ان کتاب . استان ما از بویراحمد گرفته تا بهمئی و از گچساران تا زیلایی همه و همه در فقر و فلاکت بسر می برد و با دارا بودن سهم عظیمی از نفت و گاز کشور و دیگر نعمت های خدادادی هر روز دارد بجای پیشرفت پسرفت می کند و ما بجای چاره اندیشی برای برون رفت از این وضعیت داریم از صبح تا شب با مسائل حاشیه ای بجان هم می افتیم . بعد هم موقع تعریف کردن از خودمان که می شود جار می زنیم که فلان هستیم و فلان و فلان . دوران این حرف ها گذشته ... اقای تقوی اگه قرار باشه به این موضوعات از دید شما نگاه کنیم پس حتما چون شما سید هستین و قاعدتا هم باید عرب باشین پس شما متجاوز به خاک ایران هستین . ایا این تفکر درست است ؟ یا چون در زمان قیام خداکرم خان ارتش رضاشاهی از تعدادی سیاره محلی و تفنگچی بویراحمدی استفاده می کرد پس کل ایل بویر احمد خائن است ؟؟ این تفکر جز ایجاد دو دستگی و نفرت کاذب میان مردم استان هیچ سودی ندارد .... یه جایی خواندم یه سیاستمدار انگلیسی گفته بود در خاورمیانه هر وقت بخواهیم پدر مردم را دربیاریم پدرانشان را به رخ هم میکشیم !!!!! ا بجای این بحث های سرگرم کننده و پوچ به فکر این باشیم که چرا در شاخصه های پیشرفت اقتصادی و توسعه اخریم و در معضلات اجتماعی مثل بیکاری و طلاق و خودکشی در جاهای او ایستاده ایم م ط بويراحمدي
| ۱۴:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۴
درج چنين مقالات تفرقه افكنانه كاردرستي نيست اصولا مدارك معتبر درباره وقايع تاريخي ماننددفاع اريوبرزن وجود ندارد بعضي منابع اصليت اريوبرزن رانيريزفارس ميدانند به هرحال همه زير يك پرچم مقدس به نام ايران زندگي ميكنيم هرچند استاني زرخيز ومحروم داريم جناب عليبازي به جاي سرگرم كردن اها لي استان به بحث هاي تنش زامانند اين موضوع يا بحث تغييرنام استان بهتراست مردم رابه گرفتن حقشان ازمنابع خداداديشان كه به يغما ميرود بكنيدالبته با تبليغات وسيع در رسانه ها كه به گوش مسئولين برسد همشهری
| ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۷
مه ایشا زندگی ندارید از کسی پرسیدند کارت چیه گفت داداشم دکتره. داریم و گسنی ایمیریم گپ چنه ایزنید ایل سلحشور بهمیی
| ۱۶:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۸
آقا نه نمشه بگی آقا هی هی حرف مفت نزن خادمی
| ۱۶:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
با سلاماول اینکه در متن که من مطالعه کردم عنوان شده است که ((یک چوپان لیکیایی که برخی محققان آن چوپان را از اهالی لیکک بهمئی میدانند )) که به اینصورت مسلما قصد نویسنده کتاب توهین به ایل بزرگ بهمئی نبوده است.
دوم اینکه تیتر استفاده شده با متن و حالت تردید آن تناسب ندارد.ضمن اینکه اشتباه و ضعف یک نفر را حتی اگر واقعیت داشته باشد ، بعنوان خصلت همه آن قوم به دهن متبادر می کند و آقای علیبازی که در این حوزه جزء سابقون رسانه هستند مسلما به این امر آگاهی کاملی دارند وباید دقت نمایند. با این حال از بزرگی ایل بهمئئ کم نمی نماید
آرین بهمئی
| ۱۹:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۶
ماروی نفت گاب نشستیم هبچ پیشرفتی نکردیم تو هم حرف مفت نزن ....میل نکن یک لر
| ۰۱:۵۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۲
بعضی کامنتها رو که خوندم متاسف شدم. البته این مختص برادران عزیز لیککی نیست. ما لرها کلا همینطوریم. ساده لوح و جوشی... روشنه 95 درصد عزیزان هم که کلا متن رو نخواندند و فقط طبق تیتر آقای علیبازی قضاوت کردند و چاقو کشی مجازی کردند و شکم دَریدند و... درود بر این نوه های آریو برزن!!!اگر عزیزان زحمت مطالعه متن رو بکشند متوجه میشوند که چطور گول تیتر رو خوردند. ولی به فرض که واقعا هم همینطور باشه و یکی از اجداد من به ناچار چنین کاری کرده باشه. باید اینطوری مثل بعضی دوستان یقه چاک کنم و چماق در بیارم؟ خب اگر حرف درستی باشه چرا تعصب جاهلانه؟ و اگر حرف درستی نباشه هم با حرف و منطق و دلیل و ادب و سند و... باید پاسخ داد (دقیقا مثل آدمهای قرن بیست و یک!!)
-----------------
به این قسمت از کتاب دقت کنید:
««« محققان در مورد محل دقیق این معبر اختلاف نظر دارند . برخی این معبر را " تنگ تکاب " برخی " تنگ پیرزا یا نالی " و برخی دیگر " تنگ تامرادی " دانسته اند که هر چهار معبر صعب العبور هستند ، دانسته اند .
این معابر همه در " کهگیلویه و بویراحمد " واقع هستند و هرکدام از آنها صحنه دفاع سکنه کهگیلویه در مقابل سپاهیان اسکندر در نظر بگیریم ، قرائنی آن را تایید خواهند کرد . اما در متون تاریخی به وجود برف سنگین و جنگلهای انبوه در اطراف معبر اشاره شده است و این قراین تنگ تامرادی یا تنگ نالی را محتمل تر می نماید .»»»
همونطور که میبینید در این قسمت نویسنده کتاب به صورت کاملا علمی روایات مختلف در مورد محل حادثه رو ذکر کرده و دقت کنید که در آخر هم گفته به فلان دلیل، «تنگ تامرادی یا تنگ نالی» محتملتر است از «تنگ تکاب».
----------------------
حالا به این قسمت از کتاب «دقت» کنید:
««« یک اسیر لیکیایی ( برخی از محققان که محل جنگ را تنگ تکاب می دانند اسیر لیکیایی را از اهالی لیکک بهمئی دانسته اند ) پس از تجاهل و امتناع اولیه از دادن اطلاعات درباره گذرگاههای منطقه سرانجام با تهدید و تطمیع کوره راهی را نشان داد که بدان وسیله قشون اسکندر می توانستند از پشت به سپاه آریوبرزن حمله کنند .»»»
اولا همونطور که میبینید به وضوح و با چشم غیر مسلح میشه دید که اون چیزی که در تیتر این سایت اومده نظر نویسنده نیست. بلکه نظر برخی نویسندگان دیگه است و دکتر تقوی به عنوان یک محقق که باید اقوال مختلف رو بیان کنه اون قول رو هم بیان کرده. که اتفاقا دست بر قضا از نظر دکتر تقوی قول ضعیفی هم هست. چون اساسا از نظر دکتر تقوی، در مورد محل جنگ، «تنگ تامرادی یا تنگ نالی» محتملتر است از «تنگ تکاب». و این قول که آن اسیر اهل لیکک بود، قول محققانی است که تنگ تکاب را محل جنگ میدونند...
ثانیا همون محققا هم فقط گفتند که فلانی در آن زمان از ساکنان لیکک فعلی بود. و اصلا معلوم نیست که از چه قوم و طایفه ای بود که رگ غیرت عزیزان باد کرده. اصلا معلوم نیست اون زمان در حوالی لیکک فعلی چه کسانی زندگی میکردند.
ثالثا، برادر من، عزیز من، حونت آباد. حونم چول... خب بالاخره یه بیچاره ای در آن زمان اسیر اسکندر شده و به ناچار اطلاعاتی بهش داده. حتما هم اهل یه منطقه ای در این کره خاکی بوده. مگه میشه بگیم چنین فردی نبوده چون شاید ساکنین فعلی اون منطقه بهشون بر بخوره؟؟؟
خدایا دَ بسه...
بیطرف
| ۰۰:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۶
اولا خواهشمند است از تعصبات بگذرید دوما اهل هر جایی بوده از سر اجبار این کار را کرده دوما خودت در ان موقعیت قرار نگرفته ای .سوما همین زمان خیاناکارانی بودند و هستند که عزت و شرف و کشورشان را به ادم جنایتکارب همچون صدام ملعون فروختند پس برای عزت و سر افرازی کشور از هیچ کوششی دریغ نکنید چونکه ما در این برهه دشمن زیاد داریم حتی این قوم وال سعود که بیابان گرد بودند و حال برای حکومت وعیش و نوش از هیچ جنایتی ابا ندارند و ما همه سر باز این کشوریم وبرای ابادانی و عزتش همانطوری که در سن چهارده سالگی حنگیدیم وامروز بیشتر اما چه حیف که کشور دارد به سمت رابطه مداری و استفاده از مدیران نا لایق. وبیسود پیش می رود و دوباره همان قضیه تهجم وحشی هایی همچون اسکنر و.......دیگران دارد پیش می اید که انطا اله با دریایت رهبری ارن مشکل حل گردد هخامنشیان سرور هرچی ادمه
| ۱۱:۰۵ - ۱۳۹۶/۰۸/۱۸
ناموسا دروغه خودتم میدونی سیامک
| ۱۹:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۳
یعنی مصطفی تقوی دارد اعتراف می کند که ایل بهمئی این قدر قدمت دارد ؟ اگر واقعا از نظر مورخین فرهنگ بهمئی دو هزار و پانصد سال قدمت دارد ما حاضریم این تهمت را هم به جان بخریم و قبول کنیم اگر چه مصطفی تقوی در تاریخ نگاری یک شاگرد مورخ هم به حساب نمی آید و هنوز در آغاز راه است. فقط لیسانس ایشون بیش از ده سال بطور انجامیده. فوق لیسانس و دکتری ایشون هم همینطور. نتیجه اینکه ایشان کل عمرشون یک دانشجو بودند. دانشجو کجا مورخ کجا ؟ مهدی
| ۰۱:۱۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۰۳
کو په جر چنه ایکنیت. سید یه چی گفت. ختونه ناراحت مکنیت. تاریخ همش هم ویطوریه. کم زیاد و مخالف موافق داره. خوا دونه کی راس ایگو!! اميد
| ۲۱:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۴
اين نوشته شباهت زيادى با نوشته هاى مورخين يونانى داره.در تاريخ از اسير ليكيه نام برده شدهفكرنكم بخاطر تعصبات بى مورد بشه تاريخو عوض كرد.
محمد شهرویی) (علیشاه)
| ۰۳:۲۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۹
سلامدرود من بر برادر بویراحمدیم و سید بزرگوار نویسنده و برادران بهمیی؛
درود خدا بر سعه صدر بویراحمدی که همه حرف های اکثرا تند را در معرض دیدقرار دادند. خوشم اومد که غلط املایی رو بجا متذکر شدین تا با همین حرکت ب عقلا ثابت کنی طرف بی سواد بوده!ای کاش به اون اقایی که ""بید"" را ""بیر"" نوشت و منظورش بود بوده هم لطف میکردین تا لری رو درست بنویسه تاریخ نویسی رو بذاره برا اهلش!
عزیزان! حرف اکثر دوستان درسته چرا که قدمت بهمیی کمتر از سیصد ساله! میگی نه؛ برو شجره نامه های طوایفو حساب کن.ما شه ندری ها که ۲۳۰ سال تقریبا قدمت داریم. بر این اساس بهمیی و لیکک کجا بود؟!وانگهی،یک چوپان اون هم اسیر، معنی ایل بهمیی نمیده! در اخر پسرکی که نوه ی بنده است و شاگرد شاگرد من هم نمیشه چرا میگه بهمیی ایلمایی؟؟ اگه اینه پس سید و بویر احمد درست فرمودند که ما بهمیی ها و چوپانمون خاین بودیم!
امیر کلهر
| ۱۰:۱۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۰
آقای نویسنده برات متاسفم که اسم یک طایفه رو خائن خطاب میکنی. حمید
| ۱۶:۰۴ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۳
واقعا خاک تو سرت با این تیترت ..همه سایتهای بزرگ کشور خجالتتون دادن امیدوارم..البته خجالت برا شما عروسیه ...
۲۵۰۰ سال پیش؟
لیکک؟
مگه مغز خر خوردین
پاسخ ها
ناشناس
| | معلوم نیست اصلاً حرفش چیه ناشناس
| ۱۶:۵۴ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۴
از زمان فردوسی تا امروز که مردم ایران بعلت فقر وبیسوادی هر اراجیفی را که بازرگانان وتاجران ومورخان فرنگی به خورد مردم عامی وبیسواد ایران که فقط وفقط غم شان سیرکردن شکم عائله زیادشان بود واصلا دنبال این نبودند که گذشته ها چطور شده وکی مثلا چه غلطی کرده وبرا سرگرمی هرچی وارداتی بود رو چه راست وچه دروغ فورا باور میکردن تا روزی به شب برسه...ولی الان که مردم باسواد شدن ویه ذره عقلشون بکار افتاده کم کم دارن متوجه میشن چه کلاه گشادی سر ابا واجدادشان رفته.یکی از دروغهای وارداتی فرنگی ها همین افسانه اسکندره که مثلا از یه قسمت کوچک از امپراطوری بزرگ هخامنشی بلند شده وکل دنیارو تصرف کرده ومثلا با30الی40هزارنفر لشکر از یونان اول مصر رو گرفته بعد تا مرز چین ....حالا اول یه محاسبه کنین که مثلا تمام لشکر داریوش مشتی هروئینی وشیره ای که قدرت راه رفتن نداشتن وسپاه اسکندر تمامشان پهلوان..فقط وفقط بر وبر نگاه کردن واصلا هم نجنگیدن...کشتن 300هزار نفر اونم در یک جنگ توسط سپاه اسکندر چند روز طول میکشه..یا مثلا ایران هواش معتدله وکلیه راهها و جاده هاش صاف وصاف واصلا کوه وجنگل وناهمواری هم وجود نداره و در زمستاناش اصلا برف وبوران وطوفان نبوده ویا مثلا کویر سر راه اسکندر نبوده فقط محاسبه کنین در حالت عادی سپاه اسکندر نه مریض میشدن نه حادثه براشون پیش اومده وکل تلفات سپاه این بزرگوار کمتر از هزار نفر بوده....وچقدر هنوز احمقهایی هستن که هنوز دارن استدلال میکنن اسکندر تا هندوستان پیش رفته و .....تازه پهلوانای ایران زمین در اون دوران هیچ رقیبی هم نداشتن...... پاسخ ها
ناشناس
| | چه قدر دری وری و پرت و پلا نوشتی عارف
| ۱۰:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
ناشناس|Iran, Islamic Republic of|۱۱:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۵00پاسخاین نظر واقعا علمی و بامنطق گفته. در ضمن بدونید که ایل بهمئی یکی از بیشترین شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد رو داشته. چه در کهگیلویه و چه در خوزستان
شمشیرزاده
| ۲۲:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۸
لیکیه یا لیکیا منطقه و تمدنی در آناتولی یا ترکیه امروزی بوده است و تنها یک تشابه اسمی است و قطعا لیکک نامی ۲۵۰۰ ساله نیست آریوبرزن
| ۱۷:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
هرودوت یک تاریخ نگار دروغگو بوده و عقده و کینه عجیبی از ایران هخامشی داشته ، پس به نوشته های تاریخ اون اعتماد نکنید ، نه چوپانی در کار بوده و نه خیانتی از طرف یک چوپان ، آریوبرزن نفراتش خیلی کم بوده ، در ضمن نیروهای اسکندر هم خنگ نبودن که نتونن راهی پیدا کنن ، ارتش اسکندر حداقل صدهزار نفر بوده ، 25 هزار نفر یه دروغ بزرگه آریایی
| ۱۵:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۱۰
زن از بویراحمد..مرد از بهمئی ناشناس
| ۰۴:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۱۸
خودت و سایتت رو برو جم کن الکی مردم رو الاف خودت کردی مسخره ناشناس
| ۱۰:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۹
درود بر شرفتان ایل زاگرس میانی چه بلایی بر سر نامردان تاریخ اوردین که هنوز از باز گویی نامتان به لرزه افتادن ناشناس
| ۰۹:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۹
نام لیکک قدمت ۲۳۰۰ ساله نداره ، و لیکیا در آناتولی یا ترکیه امروزی است ، فقط میتونم بگم متاسفم ناشناس
| ۱۰:۰۳ - ۱۴۰۲/۱۰/۱۰
آقای بیسوادی که از تاریخ میگوی قومی که تو توهین بهش میکنی خودشان جز تایخ سازانبا اصالت ایران هستن مرزبان های باشرفی هستن که برای هر وجب از خاک ایران جان دادند تو خودت برده ای از نادرشاه افشاری از تاریخ نگو... از طرف احسان بختیاری.