خبردنا - دکتر اسلام ذوالقدرپور: یکی از مؤلفههای موفقیت سیاستگذاری عمومی را باید توانمندی علمی و هنرمندی سیاستگذاران آن برشمرد. سیاستگذاری عمومی که علمی مسئلهمحور و چند رشتهای محسوب میگردد و دارای تعاریف مختلفی است، یک وجهه خاص دارد که در همه مراحل چندگانه سیاستگذاری عمومی و بهخصوص مرحله اجرا میبایست مورد توجه قرار گیرد، این مؤلفه خاص را باید "هنر" سیاستگذار در فرآیند طراحی و اجرای سیاستگذاری دانست.
اساساً اغلب علومی که مدعی هستند دارای مؤلفههای صرفاً علمی، دانشگاهی و آکادمیک هستند، دارای جلوهها و مؤلفههایی از "هنر" میباشند. این فرآیند بهخصوص در علم سیاست دارای جلوههای بیشتری است و هنر سیاست و سیاستمدار همواره بخشی مهم از علم سیاست بوده است که تکمیل کننده ماهیت علمی علم سیاست است.
در سیاستگذاری عمومی نیز به خاطر همان ماهیت چند رشتهای بودن، هنر سیاستگذاری و هنرمندی سیاستگذار از ارکان یک سیاستگذاری کارآمد و اثربخش محسوب میگردد که یک سیاستگذاری چگونه بتواند هنر خود در همراهی و مشارکت شهروندان در پذیرش و اجرای سیاستها را عملیاتی نماید. هنر سیاستگذار نیز معطوف به چگونگی طراحی و بهویژه چگونگی اجرای سیاستگذاری است که حتی یک سیاست ناقص را در اجرا به یک سیاستگذاری موفق و پیروز تبدیل نموده و با زیرکی خود بتواند خود را یک عالم و اندیشمند سیاستگذار جلوه دهد و بالعکس.
هنر سیاستگذاری و هنر سیاستگذار که بیشتر بر زیرکی، نیرنگزایی و هنرمندی ایفای نقشهای متضاد سیاستگذار استوار است، میتواند به موفقیت سیاستها کمک فروانی نموده و کار سیاستگذاری را آسانتر نماید.
این هنر و هنرمندی سیاستگذار تا یک مرحله و حد خاصی کارایی و اثربخش دارد و هنگامی که نقش هنر در سیاستگذاری بیش از حد لازم دخالت داده شود، سیاستگذاری از مسیر علمی خود خارج شده و به مرور زمان به فرآیندی سرگردان و تکراری از شکستها تبدیل میگردد.
طی دو دهه اخیر یکی از برترین سیاستگذاران دنیا و بهخصوص آسیای جنوب غربی که بیشتر از مؤلفه "هنر و هنرمندی" خود بهره بردهاند، رجب طیب اردوغان هستند که از یک الگوی رهبر سیاستگذار در سراسر دنیا و جهان اسلام به یک چهره منفور و شکست خورده تبدیل شدهاند.
سیاستگذاریهای اردوغان را میتوان بهراستی چند رشتهای و چند محوری با ابعاد بسیار متناقض و متضاد دانست که در نهایت به علت اصرار بیش از حد به اصل "هنر سیاستگذاری" و "هنرمندی سیاستگذار"، با شکست مواجه شدهاند.
داستان زندگی سیاسی اردوغان طی ۳ دهه اخیر (از زمان شهرداری و سپس زندان رفتن، آزاد شدن و تشکیل حزب عدالت و توسعه تا امروز) را میتوان یک درس عبرتآموز برای سیاستگذاران دانست که چگونه با هنر و هنرمندی بتوان از اندیشمندان علم سیاست بهره گرفت و بهترین سیاستگذاریها را طراحی و اجرا نمود و سپس چگونه همین فرآیند موفق را تغییر داده و از بهترین سیاستگذاریها، شکستهای متوالی پدید آورد!
اما در حال حاضر آشفتگی اقتصادی و سیاسی ترکیه چنان شدت یافته است که رئیس جمهور پر ادعای این کشور یعنی رجب طیب اردوغان را مجبور به نمایش یکی دیگر از هنرمندیهای سیاستگذاری چند وجهی خود نموده است. اردوغان در حالی که از قبول کمک صندوق بینالمللی پول امتناع میکند، برای نجات اقتصاد فروپاشیده ترکیه دست به دامان چین و روسیه میشود و همزمان بر شدت اقدامات ستیزهجویانه خود در سوریه، لیبی و یمن نیز میافزاید!
برای درک بهتر سیاستگذاری متناقض و متضاد دولت ترکیه، میبایست چند جلوه از سیاستگذاریهای چند وجهی رجب طیب اردوغان طی دو دهه اخیر را بررسی نمود:
یکم- حمایت از آرمان فلسطین و کمک کرونایی به اسرائیل: یکی از جلوههای سیاستگذاری متناقض و هنرمندانه اردوغان طی دو دهه اخیر را میتوان در دوگانگی سیاستگذاری ایشان در تعامل با فلسطین و اسرائیل به خوبی مشاهده نمود.
اردوغان که از زمان قدرتیابی در ترکیه همواره بهعنوان یک حامی حقوق و آرمان فلسطین مطرح شده و اقدامات نمایشی بیشماری مانند مناظره جنجالی اجلاس داووس در بهمنماه ۱۳۸۷ با شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل و "آدمکش خواندن سیاستمداران اسرائیلی" را در کارنامه خود دارد، همواره در اوج نمایش مخالفت با اسرائیل و حمایت از فلسطن، روابط پنهان و آشکار خوبی با سران اسرائیل نیز داشته است.
اردوغان در سال ۱۳۸۶ و برای اولینبار در تاریخ ترکیه و یک کشور مسلمان، میزبان و پذیرای شیمون پرز در مجلس ملی ترکیه بود که رئیسجمهور اسرائیل در مجلس ترکیه به سخنرانی نیز داشت!
طی چند ماه اخیر نیز اردوغان در حالی که ظاهراً از مواضع دولت فلسطین و محمود عباس در مقابل فرآیند معامله قرن حمایت مینمود، با فروش گسترده لوازم و کالاهای پزشکی مربوط به مبارزه با کروناویروس به اسرائیل نیز موافقت نموده است.
این سیاست متناقض و هنرمندانه اردوغان برای کسب رضایت و مقبولیت دو طرف اسرائیلی و فلسطینی، طی ۲ دهه قدرتیابی اردوغان در ترکیه در دستورکار ایشان بوده و منافع بسیاری را نصیب شخص اردوغان نموده و در برخی مواقع از ایشان به عنوان یک قهرمان و الگوی رهبری مسلمانان نیز نام برده شده است.
دوم- درگیری با آمریکا و نامه جانم فدایت برای ترامپ: یکی دیگر از جلوههای سیاستگذاری خاص اردوغان را میتوان در درگیری لفظی و سیاسی با دولت آمریکا و همزمان ارسال نامه جانم فدایت برای شخص ترامپ مشاهده نمود.
اردوغان که طی یک سال اخیر پیرامون مسائلی مانند خرید سامانه پدافند ضد موشکی اس ۴۰۰ از روسیه و حمله به مواضع گروههای کرد مسلح در شمال شرق سوریه با ایالات متحده آمریکا با مشکل مواجه شده و نزاع لفظی داشتند و حتی ترامپ طی نامهای به اردوغان نوشته بود: ((سرسخت نباش. احمق نباش))، در اوایل اردیبهشت ۱۳۹۹ طی نامهای به دونالد ترامپ چنین مینویسد: ((من بسیار خرسند هستم از اینکه میبینم به لطف تدابیر شما آمریکا اولین گامها را به سمت عادیسازی وضعیت با رقم زدن روندی نزولی در تعداد موارد جدید ابتلا به ویروس برداشته است. شما میتوانید مطمئن باشید ما به عنوان یک شریک قدرتمند و قابل اعتماد آمریکا به نشان دادن همبستگی با شما به هر طریق ممکن ادامه خواهیم داد.))۱
در اوج ماجرای حمله ارتش ترکیه به شمال سوریه و مواضع نیروهای سوریه دموکراتیک تحت حمایت آمریکا و کشتن تعداد زیادی از زنان و بچههای بیگناه کرد سوریه تحت عنوان عملیات چشمه صلح، طی چند هفته بعد دولت آمریکا که به شدت بر اقدامات سخت و تحریمهای شدید علیه ترکیه اصرار داشت، با یک توافق عجیب به خواستههای اردوغان تن داده و حتی موجب ادامه اقدامات اشغالگرانه ترکیه نیز شد!
اردوغان از چنین هنری برخوردار است تا در اوج دشمنی و رقابت با حریفان و حتی نسبت به فردی که وی را احمق نامیده است، تغییر تاکتیک داده و در چرخشهای تند و تیز، به ارادت و دوستی با رقیبان متوسل گردد تا سیاستهای قدرتطلبانه داخلی و بینالمللی خود را پوشش دهد.
سوم- دخالت در سوریه و ادعای برادری با ایران و همکاری با روسیه: دخالتهای بیشمار و گسترده ارتش ترکیه طی یک دهه اخیر در سوریه و تلاش برای سرنگونی دولت قانونی بشار اسد موجب بروز حوادثی علیه نیروهای روسیه و ایران در این کشور شده که اوج آنرا در حمله به جنگنده روسی و مرگ خلبان آن توسط ارتش ترکیه شاهد بودیم.
اقدامات ضد روسی اردوغان در سوریه و مرگ تعدادی از سربازان روسیه و حتی ترور سفیر روسیه در ترکیه که موجب خشم شدید ولادیمیر پوتین و برقراری تحریمهایی علیه ترکیه شده بود، با سیاست خاص اردوغان و معذرت خواهی و عقبنشینی ایشان از مواضع خود، ختم به خیر شده و مجدداً ترکیه را به دامان روسیه انداخت.
اکنون در شرایطی که کروناویروس و شیوع آن در ترکیه موجب آسیب جدی به اقتصاد این کشور شده و آن را در آستانه فروپاشی قرار داده است، بار دیگر اردوغان تلاش دارد تا همزمان با وجود اختلافات عمده با روسیه در سوریه و حتی لیبی، از روسیه نیز کمکهای مالی و اقتصادی دریافت نماید.
چهارم- دخالت در لیبی و یمن با تهدید دوستان سابق: اردوغان که شاگرد اول کلاس سیاستگذاری راهبردی احمد داوود اوغلو نظریهپرداز و سیاستمدار مشهور ترکیه، دوست و وزیرامورخارجه اسبق خودش (اردودغان) بوده است، سیاست عمق راهبردی ارایه شده از سوی داوود اوغلو را به خوبی فرا گرفته و با جان و مال شهروندانش در اجرای آن کوشش نموده است.
دخالت گسترده نظامی در سوریه و حمایت از گروههای تروریستی در این کشور، دخالت در امور عراق و حمله به خاک عراق تحت عنوان مقابله با پ ک ک و طی یک سال گذشته دخالت آشکار در مسایل لیبی و ارسال تجهیزات و نیروهای مزدور خود برای کمک به دولت لیبی را میتوان ازجمله جلوههای سیاستگذاری جنگطلبانه این رئیس جمهور ستیزهجوی سیاستپریش ترکیه دانست.
اردوغان با کمک دولت قطر و اخوانالمسلمین یمن در جنوب یمن و برخی بنادر این کشور نیز اقداماتی را طراحی و اجرا نموده است تا بر دریای سرخ و تنگه باب المندب نیز مسلط گردد.
اردوغان این سیاستگذار پریشان و سرگردان که زمانی با دولتهای عربستان، قطر و امارات متحده عربی در یک اتحاد همهجانبه و چند وجهی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و حتی مذهبی قرار داشته و به شدت در مقابل ایران و جبهه مقاومت در سوریه و عراق و ... ایستاده و اقدامات بسیاری داشتند، اکنون تبدیل به یک دشمن طراز اول برای دوستان عرب خود شده است و به عنوان تهدید برای عربستان و امارات معرفی میشود.
جالبترین اشاره به وضعیت کنونی اردوغان و دوستان عرب سابقش را "جمال ریان" خبرنگار مطرح فلسطینی و مجری شبکه الجزیره قطر داشته است که امکان هدف قرار گرفتن چاهها و میادین نفتی عربستان و امارات توسط ترکیه را مطرح نموده است.
اردوغان با تمام قوا در حال مقابله با دوستان سابقش در امارات و عربستان است تا بلکه بتواند از شکست سیاست عمق راهبردی خود در یمن، آفریقا و بهخصوص لیبی جلوگیری نماید.
پنجم- پرستیز حمایت از ایغورها و درخواست کمک مالی از چین: یک دیگر از جلوههای سیاستگذاری متناقض و نیرنگگونه اردوغان را میتوان در حمایت نمایشی وی از مسلمانان ایغور منطقه سین کیانگ چین دانست که به ابزاری برای کسب محبوبیت داخلی و خارجی میان مسلمانان ترکتبار تبدیل شده و البته تاکتیکی برای استفاده از جنگجویان ایغور در سوریه و لیبی نیز میباشد!
اردوغان و دولت ترکیه که مدعی حمایت از ایغورها هستند و حتی سبب واکنش شدید چین به مواضع حمایتی ترکیه از ایغورها نیز شدند، اکنون که اقتصاد ترکیه در گرداب کروناویروس و سیاستهای جنگطلبانه اردوغان گرفتار شده و در حال فروپاشی است، در نظر دارد تا دست به دامان چین شود تا از این کشور کمکهای مالی و اقتصادی دریافت نماید.
اردوغان با توجه به ناکامی در روابط با آمریکا و حتی روسیه، به دنبال همراهی با برخی سیاستهای جهانی توسعه طلبانه چین است تا از این مسیر بتواند ضمن استفاده از اختلافات چین با آمریکا، کمکهای اقتصادی را نیز از چین دریافت نماید.
ششم- سیاستگذاران ایران در دام سیاستگذاری اردوغان: برجستهترین جلوه سیاستگذاری متضاد، متناقض و آشفته رجب طیب اردوغان طی دو دهه گذشته را باید در سیاستهای ایشان علیه منافع ایران جستجو نمود.
اردوغانی که در ابتدای کسب قدرت در ترکیه از حمایت کامل دولت، شهروندان و حتی مراجع دینی ایران برخوردار بوده و برخی سیاستهای وی مانند: حمایت از حجاب در دانشگاهها، حمایت از فلسطین و سایر سیاستهای نمایشی اسلامگرایی وی موجب شده بود تا بیشترین حمایت از سوی ایران را داشته و حتی برخی اصلاحطلبان ایرانی نیز به دنبال الگوی حکمرانی اردوغان برای اجرا در ایران باشند، به مرور زمان به یک دشمن سرسخت برای ایران تبدیل گردید.
ترکیه توانست با سیاست نیرنگ اردوغان، از طریق ایران به دولت سوریه نزدیک شده و سپس در آغاز تحولات سیاسی جهان عرب، به اقدامات ضد دولتی مخالفان و تروریستهای خارجی علیه دولت سوریه کمک نموده و منافع ایران در منطقه و بهخصوص سوریه را به شدت تهدید نماید.
علیرغم تمام تهدیدات، گستاخیها و اقدامات ضد ایرانی اردوغان طی یک دهه اخیر علیه ایران و منافع راهبردی ایران، سیاستگذاران ایرانی در یک تصمیم شاید عجولانه در سال ۲۰۱۶ تصمیم گرفتند تا از اردوغان در برابر کودتای نظامیان ترکیه حمایت نماید. اما همین کمک تاریخی ایران به دولت اردوغان نیز سبب تغییر سیاستهای ضد ایرانی وی نشده است.
*
با توجه به پیشینه سیاستگذاری شگفتآور اردوغان که برای کسب و حفظ قدرت در داخل ترکیه، همواره به دنبال مشغول ساختن افکار عمومی شهروندانش به مسایل خارجی و ساختن بحرانهای خاص با موضوع برتریجویی نژادی ترکزبانان میباشد، اردوغان را میتوان یک سیاستگذار بدنام دانست که برای حفظ قدرت خود حتی از نزدیکترین یاران و بزرگان (نجمالدین اربکان، عبدالله گل، احمد داوو داوغلو،.) نیز عبور نموده و جهان را درگیر ذهن پریشان خود ساخته است.
وضعیت کنونی ترکیه که دچار بحران شدید اقتصادی و نیز نارضایتی سیاسی و اجتماعی گسترده داخلی شده است را میتوان یک پیششرط همیشگی برای ادامه سیاستهای ستیزهجویانه و تهدیدات این سیاستگذار سیاستپریش دانست که برای رهایی از مشکلات داخلی و سرکوبی منتقدین و مخالفان خود، به سیاستهای تنشآفرین و تشنجزا در صحنه بینالمللی متوسل میشود.
با توجه به فشار سنگینی که از چند محور داخلی مانند: فشار اقتصادی، سقوط بیسابقه ارزش پول ملی، بحران گردشگری، بحران اجتماعی در مناطق کردنشین، بحران سیاسی و تقابل احزاب مخالف و حتی دوستان سابق اردوغان، به ایشان وارد شده و از سوی دیگر هزینههای اقتصادی، سیاسی و فرسایش شدید سیاستگذاری ستیزهجویانه اردوغان در سایر کشورهای منطقه مانند: لیبی، سوریه، یمن، عراق و ... باید منتظر فرجام ناخوشایندی برای این رئیس جمهور نیرنگباز ترکیه باشیم که به یک اقدام تنشآفرین جدید در منطقه دست بزند تا بلکه بتواند فشار داخلی علیه دولتش را تخلیه نماید.
اردوغان به عنوان یک سیاستگذار نیرنگباز برای ادامه تسلط خود در داخل ترکیه و حفظ جایگاه متزلزل خویش در جهان اسلام و اروپا که خود را الگوی موفق حکمرانی برای آنها عنوان مینمود، ولی در واقع از این دو منطقه طرد شده است، دست به باجگیری مالی از اتحادیه اروپا با دستاویز قرار دادن آوارگان سوری و پناهجویان مرزی زده و در جهان اسلام نیز به سیاستهای نظامی روی آورده است تا صحت سخنان ساموئل هانتینگتون در مورد ترکیه را بهتر درک نمایم که میگوید: ((ترکیه که در این زمان از مکه رو برمیگرداند و از سوی بروکسل طرد میشود، نمیداند که باید به کدام سمت حرکت کند)) ۲
**
برخلاف برخی سیاستگذاران ایرانی که کمتر حاضر به تغییر و چرخش در سیاستگذاریهای خود میشوند، اردوغان را میتوان یک سیاستگذار سیاستپریش دانست که به راحتی سیاستهای خود را تغییر داده و حتی چرخشهای واژگونه نیز در آنها ایجاد مینماید. گویا سیاستگذاری اردوغان بر اصل" مذاکره با دوستان و تعامل با دشمنان" استوار است!
دولت اردوغان را میتوان سرسختترین رقیب و بلکه دشمن ایران در آسیای جنوب غربی قلمداد نمود که از هیچ اقدامی برای ضربه زدن به منافع ایران دریغ نمینماید و البته همواره مورد حمایت ایران نیز بوده است؟!
شاید دولت ترکیه طی ۲۰ سال اخیر و در حوزه دور زدن تحریمهای غرب و آمریکا، ضمن کسب منافع و سودهای هنگفت، کمکهایی به ایران داشته است، اما اردوغان را میتوان بزرگترین دشمن ایران دانست که آسیبها و خساراتی به ایران وارد نموده که صدها برابر خسارات و دشمنی افرادی امثال مانند نتانیاهو، ترامپ، جرج بوش و ... بوده است.
***
واقعیت مهم در جهان اسلام و آسیای جنوب غربی اینست که هیچ کشور غیر عرب حاضر به درگیری نظامی و حمله مستقیم به عربستان سعودی نیست، زیرا عربستان و شهرهای مکه و مدینه به عنوان قلب جهان اسلام از یک قداست و احترام اجتنابناپذیر در افکار عمومی مسلمانان سراسر جهان برخوردار هستند که مهاجم غیر عرب به عربستان را با موج گسترده اعتراضات و ... مواجه خواهد ساخت؛ بنابراین برخی تحلیلها پیرامون احتمال حمله ترکیه به عربستان را میتوان خالی از فکر و منطق علمی دانست. اما ترکیه فعالیتهای خود در کانونهای منافع راهبردی ایران را تشدید خواهد نمود.
با توجه به روند تحولات داخلی ترکیه که با کاهش مقبولیت و مشروعیت اردوغان و افزایش تحرکات و فعالیتهای مخالفینش همراه شده و از سوی دیگر عدم موفقیت نظامی ترکیه در تحولات لیبی، باید منتظر افزایش اقدامات اردوغان در سوریه، عراق و یمن به عنوان سه حوزه راهبردی منافع ایران با هدف تخلیه فشار داخلی علیه اردوغان و جبران شکست در لیبی باشیم.
در واقع سیاستگذارن ایرانی و بهخصوص وزارت امور خارجه و نیروی قدس سپاه باید از هماکنون برای مرحله جدیدی از اقدامات تنشآفرین و تشنجزای این سیاستگذار سیاستپریش ترکیه آماده باشند، زیرا در هر حال حتی اگر اردوغان در لیبی نیز موفقیتی کسب نماید که امری بعید است، دولت ترکیه توجه خود را بر سه حوزه راهبردی منافع ایران در سوریه، عراق و یمن متمرکز نموده و اقدامات کنونی خود در این سه کشور را تشدید مینماید که این فرآیند از حمایت ایالات متحده آمریکا نیز بهرهمند خواهد بود.
منابع:
۱- خبرگزاری دانشجویان ایران- ایسنا. ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹، به آدرس: https://www.isna.ir/news/۹۹۰۲۱۰۰۷۴۲۵،
۲- چگنی¬زاده، غلامعلی و بهزاد خوش¬اندام. (۱۳۸۹). تعامل و تقابل پیرامون¬گرایی و غربگرایی در سیاست ترکیه. راهبرد. سال نوزدهم، شماره ۵۵، ص ۱۹۷.