به روز شده در: ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۲
کد خبر: ۵۹۷۶
|
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۷
خبردنا - سید ابوالحسن حسینی نیک  :


در سال 1346 عده ای از فرهنگیان، دانشجویان، بازاریان، کارکنان صنعت نفت و... ، جلسات مذهبی تشکیل داده و از آقای محمد زید بهبهانی که مردی فاضل، مبارز و شجاع بود و توسط ساواک از شرکت نفت بندر ماهشهر به گچساران انتقال داده شده بود، کسب فیض می نمودند. تیمسار علیزاده فرماندار کل منطقه، در سالن مهمانسرا (گست هاوس آن­زمان) شرکت نفت به صراحت در جمع مردم گفت "سیاست آریامهری این است که گچساران در محدودیت بوده و توسعه پیدا نکند. کسی حق ساخت و ساز ندارد تا به صنعت نفت آسیبی نرسد. بروید دیگر شهرها زندگی کنید."

(محمد ابراهیم شریعتی 5/8/1394).

انقلاب اسلامی ایران1357

همانگونه که در مقدمه این نگارش گفته شد، شروع اولیه انقلاب اسلامی ایران، توسط امام خمینی (ره) در سال 1342 به مخالفت با لایحه انجمنی و ولایتی (کاپیتولاسیون) در شهر قم بود. این امر موجب تبعید حضرت امام (ره) به عراق، ترکیه، کویت و فرانسه شد و بعد از آن حوادث مهم سال 1356 از قبیل: شهادت سیدمصطفی خمینی، مقاله توهین آمیز احمدی رشیدی مطلق به حضرت امام (ره) در روزنامه اطلاعات و در واکنش به آن قیام خونین مردم قم و پشت سر آن قیام مردم تبریز و نهایتا سراسر کشور زمینه پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) را در 22 بهمن سال 1357مهیا کرد.

به هر حال، نکته مهم و اساسی اینجاست که برخلاف برخي از تغيير دولتها كه در قالب كودتاهاي يك شبه شكل مي­گيرند، انقلاب اسلامي از دل بيانيه­ها، اطلاعيه­ها، شعارها، تظاهرات­ها، تحصن­ها، سخنراني­ها وكتاب­هايي كه به مدت پانزده سال آن هم در منظر افكار عمومي در داخل و خارج شكل گرفته­اند، بيرون آمده است.

به رغم اين، جريان رقيب (اعم از سياستمداران، نويسندگان و تئوريسين­هاي غرب و شرق)، نه تنها نتوانست تحقق آن را پيش­بيني كند حتی برعكس، تا چند ماه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، كسي همچون كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا با همه اطلاعاتي كه از كانال­هاي مختلف دراختيار وي گذاشته مي­شد، در غفلتي بسيار آشكار، وضعيت ايران را به جزيره ثبات تشبيه كرد! اما چيزي نگذشت كه اين جزيره ثبات، طوفان زده شد.

از این رو، بعضی از نظریه پردازان غربی شوک نفتی(افزایش و کاهش قیمت) دهه هفتاد و تاثیر آن بر زندگی مردم ایران، بعضی دیگر مذهب، اما خود محمدرضاشاه بحث انقلاب سفید و توسعه ایران به عنوان دروازه تمدنهای بزرگ و نهایتا قدرت­های غربی به خصوص آمریکا را موجب وقوع انقلاب می­دانست.

میشل"فوکو" معتقد است که «آنچه به انقلاب ایران قدرت بخشیده، یک ویژگی دوگانه است: ازیک سو، اراده ­ای جمعی به تغییر هیئت حاکمه و از سوی دیگر اراده به تغییر ریشه ­ای زندگی خود». فوکو قدرت ناشی از این اراده را بیش از همه دانسته و این قدرت را ریشه در اسلام شیعی می­داند. او در توصیف این مردم می­گوید: "ایرانیان با قیامشان به خود گفتند ... ما باید همه چیز را در کشور ... تغییر دهیم؛ اما به ویژه باید خودمان را تغییر دهیم". در تحلیل فوکو "درست همین جاست که اسلام ایفای نقش می­ کند: مذهب برای آنان نوید و تضمین وسیل ه­ای برای تغییر ریشه­ ای ذهنیت شان است".[1]

پس برای کاوش در زمینه چگونگی وقوع انقلاب اسلامی مانند هر انقلاب دیگر باید به تاریخ سیاسی کشور رجوع کرد. از سوی دیگر توجه به ماهیت مذهبی انقلاب و رهبری هوشمندانه و قاطع امام خمینی(ره) هم بسیار راهگشا می­باشد.



کهگیلویه و بویراحمد و پیروزی انقلاب اسلامی

پس از سال 1342 به بعد دو جریان در مقابل همدیگر قرارداشته و هرکدام در تلاش بودند تا جامعه را به سوی اهداف خود سوق بدهند. یکی جریان حکومت در قالب قدرت دولت و فعالیتهای ادارات به ویژه ادارات آموزش، احزاب، انجمنها، رادیو و تلویزیون و مطبوعات و دیگری جریان علمای دینی در قالب فعالیتهای فرهنگی.

البته در این دوره در استان"سرلشکر علیزاده" به مدت ده سال (از 1342ت 1357) در مقام فرماندار کل، مسئولیت اجرای سیاستهای دولت را به عهده داشت. پس از او فردی غیر نظامی به نام "فریدون امیر ابراهیمی" به عنوان فرماندار کل بدین ماموریت گمارده شد. پس از دو سال امیر ابراهیمی جای خود را به فرد غیرنظامی دیگری به نام "احمد جوهرزاده" داد. در زمان ایشان بود که در سال 1355 فرمانداری کل کهگیلویه و بویراحمد به استان تبدیل گردید.[2] اما با توجه به حوادث سال 1356 که در مطالب فوق به آن اشاره شد نه تنها کشور بلکه منطقه کهگیلویه و بویراحمد به خصوص شهرستان گچساران دستخوش حوادث دیگری شد که به تدریج موج انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) سراسر کشور را گرفت و مردم منطقه کهگیلویه و بویراحمد که عموما مردمی شیعه مذهب و غیرتمند بودند از انقلاب اسلامی استقبال کردند.

آنان هم، همانند سایر مردم کشور، مجموعه سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حکومت پهلوی را در جهت وابستگی به بیگانگان، مسخ هویت دینی، ملی و عقب ماندگی از کاروان تمدن تشخیص دادند و فرصت یافتند تا با ارزیابی سیاستها و اقدامات حکومت پهلوی، به مقایسه آنچه "بودند" با آنچه که باید "باشند" بپردازند.[3]

در نتیجه گروه گروه فریاد انقلاب اسلامی را لبیک گفتند. بدین سبب هنگامی که نخستین گروه از جوانان در شهرستان­های استان به تظاهرات اقدام کردند از طرف هواداران شاه مورد سرکوب قرار گرفتند که بیشترین درگیری و سرکوب در جنوب کشور در شهرستان نفت­خیز گچساران اتفاق افتاد که در این نگارش سعی بر آن است به شرح وقایع و فعالیتهای انقلابی مردم این شهرستان از سال 1342 تا سال 1357 پرداخته شود.

نقش مردم گچساران در پیروزی نهضت امام خمینی(ره)

یکی از اولین شهرهایی که در استان کهگیلویه و بویراحمد به ندای حق طلبانه امام خمینی (ره) علیه حکومت پهلوی پاسخ مثبت داد، مردم مبارز گچساران بودند. نخستین آثار این حرکت در ماه مبارک رمضان و عید سعید فطر سال 57 آشکار شد. تظاهرات، تعطیل شدن بازار و پس از آن اعتصاب کارکنان صنعت نفت و قطع صادرات نفت به یک خیزش عمومی تبدیل شد. این شهر به خاطر نفت آنچنان مهم شده بود که ساواک، نیروهای مسلح نظامی اعزامی از استان های فارس و خوزستان برای سرکوب و جلوگیری از تظاهرات بسیج شدند.[4]

پس از سال 1342 تا سال 1357همزمان با شهرهای بزرگ و مذهبی کشور چندین طبقه و گروه در شهرستان گچساران فعالیت­های مبارزاتی و انقلابی با حکومت پهلوی داشتند که عبارتنداز:

1. روحانیون

روحانیون در تاریخ سیاسی معاصر ایران فراز و فرودهای زیادی داشته­­اند. در اعتراضات علیه نفوذ اقتصادی بریتانیا اواخر قرن نوزدهم، در جریان انقلاب مشروطیت (1906 تا 1908) ، در ملی شدن صنعت نفت ( 1944- 1953) و پیروزی انقلاب اسلامی 1357 نقش مهمی داشتند.

همانگونکه در شهرهای بزرگ به ویژه مذهبی، علما و روحانیون نقش مهمی را در هدایت مردم برای مبارزه با حکومت شاهنشاهی داشتند در منطقه کهگیلویه و بویراحمد به همین شکل بود.

به گونه ­ای که علمای منطقه از جمله حضرت آیت­ الله ملک حسینی (ره)، حجه الاسلام میراحمد تقوی، مرحوم حجه­الاسلام سید جهان غلامی، حجه السلام حاج یونس هاشمی، حجه الاسلام سید نادر حسینی، مرحوم حجه الاسلام سید غلامحسین بلادی و.. همه اعتبار معنوی خود را در جهت بسیج مردم به صحنه انقلاب به کار گرفتند.[5]

   

                                 شهید بشارت                     مرحوم مغفور " متقی کاشانی "

در شهرستان گچساران هم حجه السلام "شهید محمد تقی بشارت" و مرحوم حجه الاسلام "متقی کاشانی" به ویژه شهید بشارت نقش بسیار مهمی داشته­ اند به گونه­ ای که مردم شهرستان گچساران را به انقلاب دعوت کردند و خود رهبری فعالیت­ های انقلابی و تظاهرات مردم را به عهده گرفتند.

نبرد سیاسی میان علما و مقامهای حکومت شدت گرفت و هر کدام سعی داشتند مردم را در جبهه خود قرار دهند. مقام ­های حکومتی (ساواک) حتی درصدد برآمدند که عده ­ای از افراد ناآگاه منطقه گچساران به عنوان چماقدار، مامور سرکوبی انقلابیون در این شهرستان بکنند اما در این ایام دیگر چنین افرادی به چنگ آنان نیفتاد. مردم این شهرستان همه پشت سر علما قرار گرفته و در جهت تحقق انقلاب اسلامی می­کوشیدند. در این میان با تلاش علما و روحانیونی از قبیل شهید حجه الاسلام محمد تقی بشارت حتی نخبگان سنتی و جدید منطقه گچساران هم به صف توده­های مردم پیوستند.[6]

2. دانشجویان و دانش ­آموزن (دانشسراهای مقدماتی و عشایری)

معمولا در اکثر انقلابهای دنیا، نخبگان دانشگاهی، نقش چاشنی و مردم نقش باروت را دارند. در انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن مردم استان و به خصوص شهرستان گچساران هم بدین گونه بود. فعالیت انقلابی دانشجو و دانش آموزی گچسارانی در سالهای اولیه پراکنده، نامنظم و بیشتر زیر زمینی و به ترس از ساواک و مقام­های حکومتی، خیلی آشکار و علنی نبود و بیشتر به صورت تیم­ های غیر ساماندهی شده مشغول به فعالیت­های انقلابی خود بودند که این تیم ها شامل :

الف) کلاسهای تفسیر قرآن و نهج البلاغه

تشکیل این هسته بیشتر توسط محمد زید بهبهانی و تدریجا چند نفر شرکت نفتی و فرهنگی نیز به این جمع پیوستند و به مناسبت­ های مختلف در این مجالس به تفسیر قرآن مجید و بخش­هایی از نهج البلاغه و دعای کمیل می پرداختند.

         

زید بهبهانی                         حاج فریدون شریفی             بهرام  تاج گردون        راهی

"حاج بهرام تاجگردون، حاج الله کس راهی، هوشنگ مقام ، باغ سرداری ، نعمت الله ممتازان، محمد رحیم لبافی نژاد و ......"  از دیگر اعضای این هسته بودند. البته "محمدزید بهبهانی" به خاطر فعالیتهای انقلابی خود در ماهشهر از سال 1346 به گچساران تاپیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی 1357 تبعیدشد. وی نقش محوری و کلیدی در این تیم و جریان انقلابی شهرستان گچساران که بعدا به همراه حاج بهرام تاجگردون و شهید محمد تقی بشارت، حلقه اتصال تمامی این گروهها تا بهمن 1357 را بر عهده داشت.[7]

یا نقش موثر و مفید آقای محمد رحیم لبافی نژاد، مربی هنرستان و آموزش قرآن گچساران در تربیت دانش آموزان آن هم به صورت مختلط (دختر و پسر) را نباید نادیده گرفت. به گونه­ای که از کلاس­های درس قرآن ایشان، "مجتبی موسوی" و "محسن گلستان" و از هنرجویان هنرستانش، "عیسی پناهی، صدرالله نوری نژاد، حسین لیراوی و غلام لرکی" بعد از انقلاب در جنگ تحمیلی به فیض شهادت نائل شدند و این نتیجه آموزش مخلصانه آن دوران فرهنگیان شهرستان نفت خیز گچساران بود.[8]

همچنین، مرحوم حاج "فریدون شریفی" از دیگر فرهنگیان قدیمی و با شرافت منطقه، در فعالیت­های چه قبل و چه بعد از انقلاب هم نقش داشت به گونه ­ای که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، حجه الاسلام شهید محمد تقی بشارت با دست خط خود (در حال حاضر این نامه موجوداست) این چهره فرهنگی محبوب و معتمد را به عنوان یکی از اعضای کمیته انقلاب در شهرستان باشت معرفی کرد.

ب) برادران صابری (عبدالله ، ذوالفقار و قنبر)

برادران صابری با توجه به اینکه در شهر قم بودند از این طریق نقش مهمی را در رساندن اعلامیه­ های حضرت امام(ره) و شعارهای انقلابی به تیم های دانشجوی و دانش ­آموزی داشتند. به گونه ­ای که علاوه بر شهرستان گچساران، شهرهای جنوبی را هم به نوعی تغذیه می­ کردند و جریان انقلابی شهرستان گچساران هماهنگ با شهرهای بزرگ و مذهبی مسیر خود را طی می­نمود.[9]


                                                           برادران صابری و علیمراد جعفری

ناگفته نماند مرحوم حاج محمد نبی زاده یکی از افراد موثر و کلیدی جریان انقلاب بود که­ اقدام به تشکیل هسته‌های مطالعاتی از جوانان مبارز و مذهبی نمود و با هماهنگی سایر انقلابیون شهر و روحانیت مبارز به عنوان یکی از محورهای برپایی تظاهرات مردمی و اعتراضات عمومی، تحصن و اعتصاب فرهنگیان، بازاریان و کارکنان صنعت نفت گچساران با تمام توان و دقت و ظرافت انجام وظیفه نمود.

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و از‌‌ همان روزهای اولیه هماهنگ با انقلابیون کشور حزب جمهوری اسلامی را تشکیل داد و به عنوان دبیر توانست در سایر بخش‌های استان به عنوان یک محور تعیین کننده مدیریت جریان انقلابی را عهده دار شود  به گونه­ ای که ایشان در در دهه شصت توسط منافقین ترور و به درجه رفیع جانبازی نائل شد. [10] 



مرحوم نبی زاده

البته افرادی هم مثل جلالی­های دیل (شهید علی­ویس، غلامعلی و امرالله)، علیمراد جعفری، علی رفیع  پور، ابراهیم عسکر زاده هم بی­تاثیر نبودند.[11]

ج) خواجوی­ ها (جلیل و علی)

خواجوی­ها هم مثل برادران صابری، فعالیت انقلابی چشمگیری داشتند. بدین گونه که اگر براداران صابری نقش تغذیه تبلیغاتی و ارسال اعلامیه­های حضرت امام (ره) را از قم برای گروههای فعال انقلابی گچساران داشتند، خواجوی­ ها هم نقش ساماندهی مردم را جهت راهپیمایی و تظاهرات بر علیه رژیم پهلوی را بر عهده داشتند. [12]

به گونه­ ای که علی خواجوی، آقایان "سید اکبر علیزاده"، مرحوم "علی خوان­پایه" و "اصغر جمشیدی" را به طور ویژه مامور این امر مهم کرده بود.



دکتر محمد تقی شریعتی       جلیل خواجوی                        علی خواجوی                

البته ناگفته نماند مقامات حکومتی متوجه حرکت­ های انقلابی گروه­های فوق شده بودند و با توجه به فشاری که به آنها وارد می­ کردند باعث شد که تعدادی از اعضای این گروه­ها دامنه فعالیت خود را به سایر استان­ها گسترش دهند و بیشتر نقش حمایتی را ایفا کنند.[13] مثل آقای موسی بلادیان (برادر شهید بلادیان) که در واقع جرقه اولیه انقلاب (1345) در گچساران توسط ایشان و محمد زید بهبهانی زده شد و نهایتا در خوزستان مستقر شد.

عده ­ای هم مثل حاج بهرام تاجگردون، برداران خواجوی، شهید بشارت و... سعی بر میدان داری و صحنه را در مقابل عوامل حکومت شاهنشاهی هیچ موقع خالی نکردند.[14]

شایان ذکر است، تیم تقریبا "چهل نفری" از دانشجویان منطقه از قبیل : برادران "جلالی دیل، دکتر بهادر مرودشتی، شهید عبدل خواجه زاده، سید قدرت الله حسینی، دکتر محمدتقی شریعتی، مرحوم دکتر حمزه پردال، سردار احمد خورشیدی، مرحوم سردار مهدی درخشان، شرافتی، اسفندیار پورکرم، رهام عبدی­­ پور و..." بیشتر نقش حمایتی را داشتند. به عنوان مثال سید "قدرت ­الله حسینی" در دانشسرای عشایری شیراز خیلی فعال و ارتباط تگاتنگی با انقلابیون منطقه داشت به­ گونه­ ای که ایشان از اواخر سال 1356 تا 1357 به مدت چهارده ماه در زندان اوین هم بند هاشمی رفسنجانی بسر می­برد. [15]

    

  کوکب حاتمی                    سخنرانی خانم " بلقیس بیگدلی " در روز اربعین حسینی گچساران سال 1357

خانم "کوکب حاتمی" از مبارزین قبل از انقلاب ایشان بیشتر در مسجد سلیمان فعالیت می­ کردند و از سال 1352 تا اوایل 1357 در زندان اوین بسر می­ برد و بعد از آزادی هم به گچساران تبعید شد.

همچنین خانم "زهرا عدالت­جو" از مبارزین انقلابی خرمشهر که با گروه شهید محمد جهان آرا بیشتر همکاری داشت و به گچساران تبعید شد و در حال حاضر بازنشسته سپاه پاسداران است. [16]

همچنین، از خانم "بلقیس بیگدلی" یکی از سخنرانان، فعالین مذهبی و از اعضای کلاسهای تفسیر قرآن و نهج البلاغه دهه اول انقلاب اسلامی هم می­توان نام برد.

     

   سردار درخشان                   خورشیدی                            شهیددقایقی

یا سردار مهدی درخشان، سردار خورشیدی و سردار دقایقی (بیشتر در حوزه بهبهان و آغاجری) ارتباط تنگاتنگی با گروههای چریکی منصورون در خوزستان داشتند.

        

شهید عبدل خواجه زاده             سید قدرت حسینی

البته ناگفته نماند، تعدادی از این گروه "چهل نفره" بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، هسته اولیه­ نه فقط سپاه پاسداران گچساران بلکه استان (مرحوم مهدی درخشان، سردار عبدالله صابری، سردار دقایقی، سردار خورشیدی و...) را تشکیل دادند.

تعدادی دیگر هسته اولیه حزب جمهوری اسلامی در شهرستان باشت " سید قدرت الله حسینی ، شهید عبدل خواجه زاده، سید اکبر علیزاده، ستار هدایت خواه و یدالله مرادی" و بعضی هم هسته ابتدائی جهاد سازندگی شهرستان گچساران (لبافی نژاد (پایه گذار)، " شهیدواعظی، جلیل خواجوی، ناصر دیمی کاشانی، علی رفیع پور، علی فولادی وندا، امرالله احمدی، رهام عبدی­ پور، موسی شرافتی، اسفندیار پور کرم، دکتر بهادر مرودشتی، امرالله جلالی و..."  و دیگر نهادها و ادارات این شهرستان را تشکیل دادند.[17]

3. بازاریان

پس از شهريور 1320 و به دليل نوسانات شديد مناسبات سياسي و اجتماعي به ويژه بحرانهاي اقتصادي در جامعه ايران، زمينه فعاليت اصناف و بازاريان افزايش يافت.

با اين وصف بعد از بركناري رضاشاه با توجه به تحولاتي كه در عرصه سياست پديد آمد زمينه براي دخالت بيشتر بازاريان فراهم شد. اين گروه در بسياري از رخدادهاي سياسي از جمله نهضت ملي شدن نفت نقش موثري را ايفا كردند.

از این رو، اصناف و بازاریان شهرستان گچساران که بیشتر متشکل از بهبهانی و اصفهانی‌ها بودند چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی و چه در دوران دفاع مقدس در راستای سربلندی کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد از هیچ کوششی دریغ نکرده‌اند.

عامل اساسی همگامی روحانیون و بازاریان گچساران با مردم در جریان انقلاب بیشتر شهید محمد تقی بشارت بود آن هم به خاطر پدر بزرگوارش که یکی از معتمدین و متنفذین آن روز بازار گچساران محسوب می­ شد. اوج همکاری این دو گروه در مهر و آبان ماه 1357 رقم خورد.[18]

     

حاج محمد ابراهیم شریعتی    شهید سید نجف بلادیان      حاج جابر نصریان

به عنوان مثال شهید حاج سید "نجف بلادیان" در بازار خیاطی داشت. از طرفداران و علاقمندان امام(ره) بود.مدتی مسئولیت مجله (نشریه)"مکتب اسلام" را داشت و آن­را توزیع می­کرد. در بخشی از مغازه این شهید بزرگوار کتاب­های مذهبی فراوانی همیشه به چشم می­ خورد.

یا مرحوم "حاج رمضان منصوری اصفهانی" که در این تظاهرات نقش مهم و ارزنده­ای داشت و بدون ترس از ماموران حکومتی راه اندازی دستگاه­های صوتی و تنظیم بلندگوهای راهپیمایی و مراسم را به عهده داشت. وی یکی از مبارزین فعال دوره انقلاب بود که جوانان تحت تعقیب را در خانه خود پناه می­داد. مرحوم حاج "علی هاشمی" که ایشان هم یکی از بازاریان فعال و همیشه جلودار تظاهرات بودند به گونه ­ای که در حادثه 19 آبان وقتی ماموران ساواک به طرف مردم شلیک می­ کردند با صدای بلند می ­گفت نترسید تیر مشقی است.

همچنین مرحوم حاج آقا "بابا اصاغر"،حاج سید "مهدی موسوی" و مرحوم حاج "عبدالحسین پروان" و حاج "جابر نصریان" که از ریش سفیدان بازار گچساران بودند با شعارهای افشاگرانه از مسجد صاحب الزمان (عج) و از وسط بازار به سمت مسجد شهیدان حرکت کردند.[19]

بر این اساس، باید به چهره‌های سر‌شناسی همچون شهید حاج سید نجف بلادیان، حاج محمد ابراهیم شریعتی، حاج بابا بشارت، حاج آقا بابا اصاغر، حاج سید مهدی موسوی، حاج عبدالحسین پروان، حاج رمضان منصور اصفهانی، حاج جابر نصریان و... که در بازار گچساران وجودشان الگو و درس بود، باید برای همیشه تلاش کرد تا این افراد به عنوان الگو و اسوه‌ای ارزنده برای جوانان امروز منطقه شناخته شوند.

4.مساجد

تنها کانال بسیج بازاریان گچساران در اتحاد با سایر گروه‌ها، مساجد بودند. زیرا مساجد محل امنی برای بازاریان فراهم کرده بودند تا گردهم آیند و به مخالف با رژیم پرداخته و فشارهای حکومت را افشا کنند از لحاظ اقتصادی نیز بازار هم نقش مهمی در پشتیبانی و حمایت از مبارزات انقلابی و انقلابیون داشت.

مساجدی مثل صاحب الزمان(به همت بازاریان و مرحوم حجت الاسلام وهابی)، بیت العباس (به همت اصفهانی­ های مقیم گچساران) و مسجد جامع یا شهیدان (به همت شرکت نفت و حاج آقا موسوی) در قلب بازار بود و این سه مسجد نقش بسیار مهمی در حوادث قبل از انقلاب گچساران به خصوص 19 آبان 1357 داشتند.

مصداق عینی آن هم ماه مبارک رمضان سال 1357 بود. حجت ­الاسلام مصباحی­ مقدم (مسجد صاحب الزمان(عج) بازار) و حجت­ الاسلام معلمی (مسجد بیت العباس(ع)) از دفتر مرحوم آیت­ الله عظمی گلپایکانی از قم به گچساران اعزام شدند که در شبهای این ماه مبارک سخنرانی داشتند به گونه­ای­که با بیان شیوا و سخنان جذاب خود، مستمعین زیادی گرد هم جمع می­آمدند.[20]

پس می­ توان گفت:موارد فوق بیانگر پیوند عمیق مساجد و بازار و تأثیر این دو نهاد در پیروزی انقلاب اسلامی در شهرستان گچساران است. به گونه­ ای که از یک طرف بازاریان؛ نیازهای فکری، فرهنگی و عقیدتی خود را از طریق این مساجد برطرف می‌کردند و از طرفی دیگر با کمک‌های خود نیز نیازهای مساجد مذکور را برطرف کرده و مبارزات مردمی را از طریق این مساجد وسعت می‌بخشیدند.

5. اعتصاب پرسنل شرکت نفت گچساران

پس از کشتار خونین مردم در راهپیمایی ضد رژیم ستم شاهی در 17 شهریور 1357 که «جمعه سیاه» نامیده شد، صدها نفر از کارگران و کارمندان صنعت نفت پالایشگاهای تهران، تبریز، اصفهان، شیراز و کرمانشاه همزمان اعتصاب و بر شدت بحران سیاسی رژیم ستم شاهی افزود.

برای اولین بار کارگران نفتی میدان‌های نفتی اهواز، که بزرگ ترین میدان نفتی کشور را زیر پوشش خود قرار می‌داد، تصمیم به اعتصاب گرفتند. پس از آن کارکنان پالایشگاه آبادان و سرانجام در 27 مهرماه 1357 تمام کارکنان میدان­های نفتی اهواز که گچساران یکی از این میادین نفتی بود به اعتصاب می‌پیوندند. البته در روزهای آغاز اعتصاب پراکنده و بصورت غیر سازماندهی شده بود.

در این بین برخی از گروهک های انحرافی قصد داشتند با شعارهای اقتصاد و سیاسی مانند "نان، مسکن، آزادی و... "در بین اعتصاب کنندگان نفوذ کنند. اما کارگران انقلابي براي جلوگيري از هر گونه شائبه در 14 بهمن 57 با برگزاري نماز جماعت جهت گيري حرکت خود را اعلام کردند.

در همین ایام با توجه به اینکه مناطق نفت خیز گچساران حدود یک سوم نفت کشور را تولید می ­کرد و از حساسیت ویژه­ ای برخوردار بود. برخی از مقامات حکومتی به ویژه ساواک مانع اعتصاب پرسنل شرکت نفت می­ شدند که مورد تهدید مردم قرار گرفتند.

پرسنل شرکت نفت گچساران در آن محیط کوچک و حساس کار بزرگی انجام دادند و یکی از مبارزان که)احتمالا آقای نجیمی قشقایی یا مختار باطولی( در مخابرات شرکت نفت کار می­ کرد به شدت مورد ضرب و شتم ماموران ساواک قرار گرفت به گونه­ای که برای حفظ جان کارکنان صنعت نفت و خانواده­ هایشان آنها را به شهرهای مجاور بردند.

همچنین برای هزینه زندگی آنان مبالغ زیادی از طرف روحانیت شیراز، اهواز، بهبهان و بازار گچساران تامین و پرداخت می­ شد.[21] سرانجام اعتصاب کارکنان صنعت نفت، رژیم پهلوی را مستاصل کردند بطوری که حضرت امام خمینی ( ره) طی سخنرانی در جمع کارکنان شرکت نفت در همین زمینه فرمودند:

«نهضت ما گر چه مرهون همه اقشار ملت است، گر چه همه اقشار ملت نهضت را همراهی کردند، چه بانوان تمام ایران و چه مردان برومند ما، لکن بعضی اقشار یک ویژگی خاصی داشتند، و از آن جمله، کارکنان و کارمندان صنعت نفت، برای اینکه اینها در مقامی می‌بودند که شریان حیات اجانب به دست آنها بود، شریان حیات رژیم منحوس در دست آنها بود. اعتصاب آنها یک ویژگی خاصی داشت، و همراهی آنها از نهضت، یک خصوصیت بیشتری داشت. از این جهت، ما به آنها بیشتر از سایر اقشار شاید ارج بگذاریم وتشکر می‌کنیم. شما برادران بودیدکه در اعتصابات خودتان در مقابل رژیم طاغوتی ایستادید، و نهضت را پیش بردید و اسلام را تقویت کردید. من باید از شما تشکر کنم، من دعا به شما می‌کردم و می­ کنم».[22]



.فوکو، میشل،" ایران روح یک جان بی روح" ، ترجمه نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، چ2، تهران، نی،1380، ص67.[1]

. تقوی مقدم، سید مصطفی، تاریخ سیاسی کهگیلویه، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران، 1377، ص 540.[2]

. همان، ص 541.[3]

. مصاحبه با حاج محمد ابراهیم شریعتی.[4]

. مصاحبه با حجه الاسلام حاج سید یونس هاشمی بیان و حجه الاسلام حاج سید نادر حسینی.[5]

. مصاحبه با سید قدرت الله حسینی پور[6]

. مصاحبه با حاج الله کس راهی.[7]

. مصاحبه با محمد رحیم لبافی نژاد[8]

. مصاحبه با عبدالله صابری.[9]

. مصاحبه با حاج یدالله مرادی.[10]

. مصاحبه با غلامعلی جلالی دیل.[11]

. مصاحبه با جلیل خواجوی[12]

. مصاحبه با سید اکبر علیزاده.[13]

.مصاحبه با حاج الله کس راهی.[14]

. مصاحبه با سید قدرت الله حسینی.[15]

. مصاحبه با کوکب حاتمی.[16]

مصاحبه با جلیل خواجوی..[17]

. مصاحبه با حاج یدالله مرادی.[18]

. مصاحبه با حاج محمد ابراهیم شریعتی.[19]

. مصاحبه با محمد زید بهبهانی و حاج محمد ابراهیم شریعتی .[20]

. مصاحبه با محمد زید بهبهانی.[21]

. صحیفه امام (ره)، ج7، ص 418.[22]


انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۰
0
0
بسیار خوب نوشتی ولی نقش نبی زاده و جعفری بیش از این اشارات شماست قرار بود تاریخ بدرستی نوشته شود در مورد حاج آقا متقی هم احتمالا اطلاعات در دست شما کم هست بیشتر تلاش کن خوب هست ولی نقش خوانین وکدخا های منطقه در همراهی با رژیم را در جهت تاسیس احزاب طاغوتی و در آوارگی مردم ننوشتی نقش خوانین در ارتباط با استخدام های شرکت نقت در دوران پهلوی و همراهی با انگلیسی ها ....
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۰
1
0
از حاج رحمن جابری یار ودوست مرحوم حاج نبی زاده و صابری که نقش پررنگی در مبارزات داشت و همراهی ایشان با حاج علی فضلی در تاسیس سپاه گچساران و مسیول پشتیبانی جبهه و جنگ گچساران و باشت در 8 سال جنگ باید می نوشتی
نام:
ایمیل:
* نظر: