چند سالی از مرگ ابو هاشم گذشت که ابو علی قصد کرد دوبار چای ترش را احیا کند. تلاش های او برای یافتن بذر این چای بی نتیجه می ماند، او به ذهنش خطور میکند که از همسر ابو هاشم که از بستگانش هست کمک بگیرد و از ایشان میخواهد تا اجازه دهد صندوق های مرحوم ابو هاشم را نگاه کنند .
با زیرو رو کردن وسایل داخل صندوق های چوبی مرحوم ، چشم ابو علی به پلاستیک کوچک گره خورده ی می افتد که سه دانه بذر از این چای داخل آن بود.
در زمینی کنار رودخانه کارون بدون اینکه کسی اطلاع داشته باشد، آن بذرها را کشت میکند. امروز حتی در حیاط منازل اهالی روستای ناشناخته علوه هم چای کشت میشود.