خبردنا - سعید رشیدی: بحران از نظر سازمان بهداشت جهانی، درهم ریختگی شدید زیست محیطی و روانی- اجتماعی است که بسیار فراتر از ظرفیت انطباقی جامعه مبتلابه است. در طرح امداد و نجات کشور که مستند قانونی در زمینه مدیریت بحران است، بحران به حوادثی گفته میشود که در اثر آن رخدادها و عملکردهای طبیعی و انسانی، به طور ناگهانی بروز میکند و سختی را به یک مجموعه یا جامعه انسانی تحمیل میکند و برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اضطراری، فوری و فوق العاده دارد.
مطابق سالهای گذشته امسال بخصوص در دو هفته گذشته، آتش سوزیهای گستردهای در مراتع و ارتفاعات استان کهگیلویه و بویراحمد، صورت گرفت که در این رابطه دو فرضیه بدبینانه و خوشبینانه وجود دارد: فرضیه بدبینانه این است که عامل این آتش سوزی ها، خطاهای انسانی و فرضیه خوشبینانه این است که این آتش سوزیها در نتیجه گرمی هوا و بدون دخالت و خطاهای انسانی در طبیعت بوده است.
در رابطه با فرضیه اول میتوان آسیب پذیری استان کهگیلویه و بویراحمد در برابر بحرانهایی مانند آتش سوزی را از سه منظر علل زمینه ای، فشارهای محرک و شرایط غیرایمن بررسی کرد:
علل زمینهای ایجاد آتش سوزیهای در منابع طبیعی استان، دلایل ریشهای برای بحران است، مانند ضعف فرهنگی افراد در مواجهه با طبیعت، گردش، تفریح یا شکار است، چرا که بعضی افراد در استان بعلت بی مسئولیتی در هنگام سفر به کوهستان و یا مراتع طبیعی بخصوص در فصولی که پوشش گیاهی خشک و با کوچکترین بی احتیاطی و جرقهای بحرانی گسترده از نظر زیست محیطی، روانی و اجتماعی ایجاد مینماید، آنچنان سهل انگارانه با طبیعت رفتار میکنند که نتیجهای جز چنین آتش سوزیهای گسترده در پی ندارد.
با توجه به بارندگیهای خوب سال زراعی جاری، حجم پوشش گیاهی در مراتع و کوهستانهای استان به اندازهای است که این عامل بعنوان فشار محرک جهت ایجاد بحرانهای طبیعی میتواند در استان عمل کند، که با توجه به این موضوع، لازم بود دستگاههای اجرایی مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی مراقبتها و پیش بینیهای لازم را جهت پایش و رصد انجام میدادند.
کوهستانی و صعب العبور بودن نقاط مورد آتش سوزی در استان شرایط غیرایمنی را ایجاد کرده است که جز با فرهنگ سازی، آموزش و مانورهای شبکهای کاربردی، داشتن ابزارها و تجهیزات لازم از جمله هلیکوپتر مجهز به آبپاش، حکمرانی مشارکتی در زمینه بحران با مشارکت بخش دولتی، خصوصی و سازمانهای غیردولتی مردم نهاد بخصوص نیروهای بسیجی، نمیتوان بحرانهای طبیعی این چنینی را مدیریت نمود.
در چند روز گذشته اظهارنظر احساسی و بدور از رعایت ضوابط مدیریت بحران از طرف یک مقام مسئول در استان در رابطه با مدیرکل محترم بحران استان که الحق و الانصاف شبانه روز پای کار بودند و هستند، موجب گردید که فضای استان ملتهب گردد. اینکه چرا این مقام مسئول که از نظر چارت سازمانی و از نظر ساختار ستاد بحران استان بطور مستقیم ربطی به مدیرکل بحران استان که از نظر ساختار سازمانی نفر سوم در زمینه مدیریت بحران استان هستند، با ادبیاتی خارج از عرف و توهین، حمله میکند، جای سوال بسیار دارد که تحلیلگران بخوبی علتها و ریشههای آن را میدانند.
از آنجا که بحران لحظات ناپایداری است که نوع و نحوه تصمیم گیری برای مدیریت آن لحظات، خیر یا شر بودن آن موقعیت را مشخص میکند که متأسفانه سعی شد از بحران برای تسویه حسابهای شخصی و سیاسی استفاده گردد. مسائلی که آرامش، رفاه و زندگی انسانها را تهدید میکند به تنهایی توسط یک بازیگر مانند مدیرکل بحران قابل حل نبوده و مستلزم مشارکت شبکه گسترده ای از سازمانهای دولتی، سیاسی، غیرانتفاعی، بشر دوستانه و کسب و کارها است. در رابطه با مدیریت بحرانهای طبیعی اول شخص استاندار بعنوان رئیس ستاد بحران استان، بعد معاون محترم عمرانی و بعد مدیرکل بحران استان پاسخگو هستند.
چیزی که در این بین حداقل در فضای رسانهای خلأ آن به چشم خورد، نبودن اظهارنظری از معاون عمرانی استاندار بود که مدیرکل بحران استانداری بطور مستقیم زیرنظر ایشان بود، این فرضیه را تقویت میکند که مجموعه مدیریتی استانداری استان از انسجام و هماهنگی لازم برای مدیریت بحرانهای اینچنینی برخوردار نیست.
از طرف دیگر بعضی از نمایندگیهای احزاب کاسب کار که داعیه اصلاح طلبی هم دارند، فرصت را غنیمت شمردند، سعی کردند از این وضعیت عقدههای فروخورده خود را علیه نماینده محترم و خدوم مردم شریف شهرستانهای گچساران و باشت، به نمایش بگذارند، غافل از اینکه همگان بخوبی میدانند این نمایندگیهای کاسب کار که در اغلب مواقع فقط خودشان با مهرشان هستند، نه برای رضای خدا و نه در راستای منافع مردم قلم میزنند بلکه نرسیدن به مناصب مدیریتی در استان که بدنبال آن بوده اند و به باور خویش آقای دکتر تاجگردون مانع از رسیدن وی به پست مدیریتی شان شده است، با صدور متنی علیه نماینده شریف مردم گچساران و باشت موضعگیری میکند.
مدیریت بحران شامل چهار مرحله مدیریتی: پیش گیری، آمادگی، مقابله و احیاء میباشد. نمیتوان اصول حکمرانی شبکهای در زمینه مدیریت بحران را در مراحل پیشگیری و آمادگی انجام نداد، ولی انتظار داشت همکاری و هماهنگی بین سازمکانی خوبی در مرحله مقابله با بحرانهای طبیعی صورت گیرد.
آتش سوزی کوه خامی گچسان، دیل، خائییز و ... اولین آتش سوزیها نبوده و نخواهد بود، طرح پژوهشی خوبی در رابطه با مدیریت بحرانهای طبیعی از طرف مدیریت بحران استان توسط دو نفر از محققین این حوزه در استان صورت گرفته است و مجموعه مدیریتی استان اگر چشم انداز مدیریتی درازمدت دارند باید از نتایج این طرحها بخصوص در زمینه آتش سوزی، استفاده نمایند.
البته لازم به ذکر است ساختار مدیریت بحران استان در کل کشور ما نیاز به بازتعریف مجدد، ایجاد زیرساختهای لازم از جمله: اتاق مدیریت بحران با داشتن فضای مناسب و تجهیزات اداری و ارتباطی کافی، سازماندهی گروههای عملیاتی ثابت و ویژه، تحقق حکمرانی مشارکتی در زمینه مدیریت بحران و بکارگیری ابزارهای نوین در مدیریت بحران از جمله: سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای تخصصی مدیریت بحران است که در اغلب نقاط کشور و بخصوص در استان، مدیریت بحران از این ابزارهای نوین، بی بهره است.