خبردنا - محمد قبائی سوق(دکترای منابع آب): پیرو مطرح شدن دغدغههای جمعی از معتمدین و نمایندگان تشکلهای مردمی شهرستان لنده در خصوص احداث سد آبریز در دیدار با مسئولان اجرائی این شهرستان که به صورت گزارش خبری تحت عنوان "استمداد از مسئولان برای توقف پروژه سد آبریز (مارون ۲) " در رسانههای استان از جمله کبنانیوز انعکاس یافته است بدین وسیله پاسخ به دغدغههای مطرح شده با هدف پاسخگوئی مستدل به مسائل مطرح شده و تنویر و روشنگری افکار عمومی به ویژه مردم شریف شهرستانهای بهمئی، لنده و بخشهای سوق، چاروسا، دیشموک و دشمن زیاری به شرح ذیل آورده میشود:
۱- تصویب سهم استان کهگیلویه و بویراحمد از منابع آب زیرحوضه رودخانه مارون-جراحی در قالب مصوبات کمیسیون تخصیص آب وزارت نیرو پس از سالها بلاتکلیفی با وجود نفوذ نمایندگان و مدیران استان خوزستان در آب و برق کشور و نیز حساسیت در اجرای طرحهای توسعه منابع آب در بالادست استان خوزستان، حاصل پیگیریهای فراوان و دلسوزانه و تلاش همه جانبه نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، مدیران آب منطقهای استان و افرادی بود که بدون هیچ نگاه منفعت طلبانه شخصی و یا منطقهای و حتی با هزینه از جایگاه ملی خود در بخش آب کشور به تحقق آن کمک کردند. تعیین سهم استان از منابع آب حوضه مارون در شرایطی مصوب شد که به علت عدم اجرای طرح-های توسعه منابع آب استان در این حوضه، استان خوزستان نسبت به سهم مصوب خود حدود یک میلیارد متر مکعب اضافه برداشت انجام میدهد.
این مقدار اضافه برداشت بر اساس نتایج آماربرداری سال ۱۳۸۶ استخراج شده است و قطعاً مقدار اضافه برداشت با به روزرسانی آماربرداری از منابع آب سطحی و زیرزمینی در سال ۹۹ عددی به مراتب بیشتر خواهد بود. این در حالی است که استان کهگیلویه و بویراحمد از سهم مصوب خود مطابق آماربرداری سال ۸۶، تنها ۸۵ میلیون مترمکعب (در حدود ۲۵ درصد سهم مصوب در کمیسیون تخصیص آب) آن هم به صورت برداشت-های سنتی از منابع آب سطحی و زیرزمینی برداشت میکند.
لازم به ذکر است در تعیین سهم استانهای واقع در زیرحوضه رودخانه مارون-جراحی، ابتدا نیاز زیست محیطی تالاب شادگان در پایاب حوضه به صورت یک سهم جداگانه فراتر از یک استان کنار گذاشته شد و باقی مانده آب در دسترس بین استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد تقسیم شد. از اینرو با توجه به فرآیند پیچیده اخذ مجوز از کمیسیون تخصیص آب وزارت نیرو، مشخص شدن سهم استان از منابع آب زیرحوضه رودخانه مارون-جراحی که با پیگیری و تلاش همه دلسوزان انجام شده است گام مهمی در جهت احقاق سهم ساکنان استان در این حوضه آبریز بوده است و دادن نسبتهای عدم کلان نگری و منفعت طلبی شخصی به افراد درگیر در این امر مهم به دور از انصاف و رعایت عدالت میباشد.
۲- طرحهای دارای مجوز تخصیص آب استان از زیرحوضه رودخانه مارون-جراحی علاوه بر سد آبریز شامل ایستگاه پمپاژ آبلش لنده، سد سرآسیاب یوسفی ممبی، طرح تغذیه مصنوعی ممبی، ایستگاه پمپاژ دیشموک، سد سقاوه، سد قلات و طرح تامین و انتقال آب به اراضی دهدشت غربی (آبیاری اراضی شهر سوق و بیش از ۱۰ روستا شامل لیر، بلوط بنگان، چنگلوا و ...) میباشند و مجوز همه آنها با رعایت سهم استان خوزستان از طریق برداشتهای سنتی و شبکه پایاب سد مارون و نیاز زیست محیطی تالاب شادگان مورد موافقت قرار گرفتند.
در تمامی مجوزهای طرحهای توسعه منابع آب بر اساس موقعیت قرارگیری در شبکه رودخانهای حوضه با توجه به نوع مصارف آنها اطمیان پذیری از تامین آب طرحهای پائین دست در طرحهای دارای هدف آب شرب بیش از ۹۵ درصد و در طرحهای با مصارف کشاورزی بیش از ۸۰ درصد میباشد. از اینرو با انجام طرحهای مصوب در بالادست هیچ گونه کمبود و عدم تامین آبی در طرحهای پائین دست ایجاد نخواهد شد و به طور قطع احداث سد آبریز هیچ گونه کمبود آبی برای پائین دست در خوزستان نسبت به سهم مصوب آن ایجاد نخواهد کرد و به تبع آن با اطمینان بسیار بالاتر هیچ کمبود تامین آبی در شهرستان لنده به لحاظ کمی را سبب نخواهد شد.
۳- همان طور که در بند ۲ آورده شد در طرحهای توسعه منابع آب در قالب سهم استان علاوه بر سد آبریز، طرحهای تامین آب دهدشت غربی، ایستگاه پمپاژ آبلش لنده، سد سرآسیاب یوسفی ممبی، تغذیه مصنوعی ممبی، سد سقاوه، سد قلات، تامین آب شرب دیشموک، ایستگاه پمپاژ دیشموک منظور شده اند که در جهت بهره مندی حداکثری از ظرفیت سهم استان از منابع آب این حوضه جهت ساکنان اصلی مارون از جمله شهرستانهای بهمئی، لنده و بخش-های سوق، دیشموک و ... میباشند.
با بهره برداری از طرحهای مذکور هنوز نسبت به سهم مصوب تعیین شده حدود ۵۰ میلیون مترمکعب برای سایر مصارف استان در این حوضه ظرفیت استفاده از آب وجود دارد که در صورت تعریف طرحهای مصوب دیگر در قالب این سقف محدودیتی برای استفاده وجود ندارد؛ بنابراین دلایل ذکر شده برای مخالفت با احداث سد آبریز مبنی بر این که سهم تعیین شده جوابگوی نیازهای کنونی و آتی ساکنان این حوضه نمی-باشد ادعای نادرست و به دور از واقعیت میباشد و نسبت به طرحهای مصوب هنوز ظرفیت برای سایر طرحها از جمله در بخش فعالیتهای معدنی- صنعتی در قالب سهم استان در این حوضه وجود دارد.
۴- تامین کمبود آب شرب دهدشت، سوق، لنده و چرام و روستاهای اطراف به مقدار ۱۷ میلیون مترمکعب و تامین آب شرب شهر لیکک و روستاهای مسیر به حجم ۵/۵ میلیون مترمکعب از سد کوثر در حوضه زهره-هندیجان در حال اجراست و موقعیت شهرها و روستاهای مقصد نسبت به حوضه تامین کننده آب متفاوت میباشند. این استدلال که آب هرحوضه برای مصارف همان حوضه مصرف شود دارای پشتوانه منطقی نمیباشد و وزارت نیرو حسب وظایف حاکمیتی در تامین پایدار آب شرب شهرها و روستاها بر حسب ضرورت از طرحهای انتقال بین حوضهای استفاده میکند. علاوه بر این طرح تامین و انتقال آب شرب و صنعت دیشموک و قلعه رئیسی و روستاهای تابعه از رودخانه لیراب در دست اجرا میباشد؛ بنابراین هیچ گونه کمبودی در تامین آب شرب و صنعت شهرها و روستاهای استان در حوضه مارون در برنامه ریزی افق آتی وجود ندارد.
۵- سد آبریز با حجم تخصیص آب به مقدار ۱۳۵ میلیون مترمکعب برای تامین آب شرب و صنعت و کشاورزی شهرستانهای کهگیلویه و چرام و تامین انرژی برق آبی حدود ۱۶ مگاوات (قابل افزایش تا ۵۵ مگاوات) در مراحل نهائی مطالعات میباشد. احداث سد مذکور علاوه بر اهداف ذکر شده میتواند ضمن ایجاد اشتغال زائی، منجر به توسعه فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر گردشگری در کنار جاده دهدشت پاتاوه خواهد شد و با تنظیم سیلابهای فصلی سبب تثبیت بستر رودخانه در پائین دست و کاهش خسارات سیلاب به تاسیسات برداشت آب در روستاهای مناطق قلعه گل، قلعه دختر، تراب، ایدنک میشود. علاوه بر این با توجه به اهداف برق آبی میتواند کمک موثری در تولید برق در زمان پیک نماید.
از این رو اهداف ذکر شده را باید به صورت یک مجموعه بهم پیوسته در رونق و تحول آفرینی در منطقه کهگیلویه ارزیابی کرد و پیشنهادات مطرح شده برای تامین آب اراضی طرح سد آبریز از گزینههای جایگزین سبب از دست دادن اهداف دیگر سد آبریز خواهد شد که در هیچ طرح دیگری قابل دستیابی نمیباشند علاوه بر این باعث از دست رفتن بخش بیشتری از سهم مصوب استان از حوضه رودخانه مارون خواهد شد که در پشت سد مارون ذخیره و در دسترس هیچ یک از ساکنان استان در حوضه مارون جهت بهره برداری نخواهد بود.
۶- در خصوص پیشنهاد نمایندگان تشکلهای مردمی شهرستان لنده در بند ۲ برای انتقال آب به صورت پمپاژ از روستای تراب برای اراضی دهدشت به عرض میرساند با توجه به هزینههای بالای نگهداری و بهره برداری از ایستگاه پمپاژ، میزان بالای برق و نسبت فایده به هزینه کمتر از یک، طرحهای ایستگاههای پمپاژ نتوانسته اند موجبات رضایت مندی ذی نفعان را فراهم نماید و در شرایط کم آبی و خشکسالی به علت عدم وجود آب تنظیمی، روند برداشت آب با پمپاژ مختل خواهد شد. علاوه بر این نهایت وسعت اراضی قابل بهره برداری از طریق ایستگاههای پمپاژ د رگزینه انتقال از تراب با محدودیتهای ذکر شده در حدود ۵ هزار هکتار میباشد که با توجه به مزیت استفاده از آب ثقلی و امکان زیرکشت بردن سطح ۲۵ هزار هکتار با احداث سد آبریز این پیشنهاد به لحاظ فنی و اقتصادی نمیتواند راهکار مناسبی باشد.
۷- در پایان لازم به ذکر است نگاهی به نحوه پراکنش جغرافیائی و اهداف طرحهای مطالعاتی و اجرایی و در دست بهره-برداری مهار آب در استان به روشنی نشانگر این واقعیت است که بهره برداری از منابع آب موجود در استان تاکنون عمدتاً با هدف توسعه استانهای همجوار و تامین نیازهای حال و آینده آنها بدون توجه به نیازهای مردم استان صورت گرفته است و مخالفت با احداث سد آبریز به بهانه مسائل مطرح شده در درخواست نمایندگان تشکلهای مردمی شهرستان لنده که در این نوشتار به آنها پاسخ داده شده است نادیده گرفتن تلاشهای انجام شده جهت بهره مندی از سهم مصوب استان از این حوضه و تامین منافع استانهای همجوار میباشد و کسانی که خود را نمایندگان تشکلهای مردمی معرفی میکنند انتظار میرود در شرایطی که جامعه ما و بخصوص استان و شهرستانهای چهارگانه کهگیلویه بزرگ نیازمند آرامش و وحدت و همدلی هستند و از نبود اشتغال و تامین معیشت خود به دلیل عدم تامین حداقل زیرساختها از جمله آب در رنج و محرومیت به سر میبرند با اجتناب از اختلاف انگیزیها به بهانههای نادرست، فرصت تاریخی برای رفع محرومیت از چهره کهگیلویه را نسوزانند.
در شرایطی که جامعه ما و بخصوص استان و شهرستانهای چهارگانه کهگیلویه بزرگ نیازمند آرامش و وحدت و همدلی هستند و از نبود اشتغال و تامین معیشت خود به دلیل عدم تامین حداقل زیرساختها از جمله آب در رنج و محرومیت به سر میبرند، انتشار مطالب کذب و تفرقهافکنانه نظیر اینکه آب را از منطقهای تحت عنوان ثلاث به منطقه دیگری میبرند و حق خودشان را نمیدهند صواب نمیباشد و به نظر میرسد مسئولین سیاسی و امنیتی منطقه و ائمه جمعه و جماعات و روحانیون و معتمدین و نخبگان محلی و بطور کلی کسانیکه دل در گرو این انقلاب دارند نباید اجازه دهند که عدهای با هر انگیزه غیرخدایی با احساسات پاک مردم بازی کنند. در رد ادعاهای واهی در مطالبی که تحت عنوان " اعتراض مردمی به پروژه ساخت سد آبریز " در فضای مجازی منتشر شده است همینقدر کافی است که بدانیم که:
۱- از نظر کمی برای تمام مناطقی که در اون متن سنگ آنها به سینه زده شده از لحاظ سهم آب پیش بینی شده و هر استفادهای که در آینده هم بخواهند از آب بکنند کمبود و نگرانی وجود ندارد.
۲- از لحاظ کیفی و زیست محیطی کاملا برعکس ادعای اون متن، اتفاقا احداث سد آبریز باعث ذخیره سیلاب مخرب زمستانه و رهاسازی آب به صورت تنظیم شده در فصول کم آب نظیر تابستان و پاییز و رقیقتر کردن آب و کاهش شوری میشود، و از طرفی باعث جلوگیری از تخریب اراضی و روستاهای حاشیه رودخانه که همه ساله از سیلابهای مارون آسیب میبینند میشود.
پس میبینیم که نه حقابه و سهم کسی داده نشده است و نه مشکل کیفی و زیستمحیطی بوجود میآید، در مورد پیشنهادات آخر متن هم باید اشاره کنم که اولا بردن آب بوسیله پمپاژ از تراب به منطقه کلاچو هم از نظر اقتصادی (با توجه به هزینههای برق و نگهداری و بهرهبرداری دوران بهره برداری) و هم از نظر فنی با توجه به اینکه محدودیت برای انتقال وجود دارد و دردسرها و قیمت بالای آب پمپاژی کاملا مردود است. ثانیا در مورد تامین آب از بالادست سد کوثر هم همه میدانند که سد کوثر، چون تامین کننده آب شرب ۵ استان میباشد همین الان هم کمبود دارد و آب مازاد در اون حوضه وجود ندارد که انتقال پیدا کند و به همین دلیل است که وزارت نیرو از اونجا تخصیص نداده. پس میبینیم که نه دلایل مخالفت منطقی دارند و نه پیشنهادات مبنایی! لابد انگیزههای دیگری وجود دارد که وظیفه مسئولین امنیتی است که ریشهیابی کنند و با تفرقهافکنان برخورد لازم را به عمل آورند.