به روز شده در: ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
کد خبر: ۵۴۵۲۷
|
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۳۶

خبردنا_ حمدالله مُبشری: طبق واکاوی تاریخی مردم بهمیی خالصترین نژاد ایران باستان و وارثان تمدن ایلامی هستند که سابقه تمدن شش هزارساله دارند بنا به اسناد تاریخی مورخ جهان باستان (هرودت)لرتباران (اجداد کورش کبیر) ۷۵۰ سال قبل از میلاد مسیح ابتدا در ایلام حاکم بودند و سپس باشکست مادها سرزمین ایلامی را از نفوذ مخالفان خود پاک و در شوشن فعلی مستقر شدند! و اولین حکومت رسمی ایرانیان را بنا نهادند.

عظمت تمدن ایران باستان و دست آوردهای نژاد لرتباران( سلسله هخامنشی) در تاریخ معروف و شکوه ؛ عظمت آن حاکمیت زبانزد همه مورخین جهان باستان است.

سال ۶۵۱ میلادی که آخرین حاکمیت لر تباران(سلسله ایرانی ساسانی) دچار فروپاشی شد نجیب زادگان حکومتی‌ (لر تباران) از وحشت حمله اعراب به دامنه های زاگرس مرکزی و سپس به غارها پناه بردند و در مناطق صعب العبور و کوهستانی زندگی بسیار سختی را تجربه کردند.

قریب به ۷۰۰ سال پیش در انشعاب نژاد لرتباران یعنی (لر بزرگ) در پهنه گیلویه بزرگ شعبه ایل بهمیی شکل گرفت یعنی در بین شعب نژاد لر تباران شعبه بهمئی سابقه استقلال ۷۰۰ ساله دارد و با توجه به‌ مستندات تاریخی و تاریخ شفاهی مردم بهمیی از وارثان و خالصترین نژاد ایرانی؛آریایی و از نجیب زادگان حکومتی تا سلسله ساسانی بودند که قیام آنها از تمدن ایلامی آغاز و بلوغ سیاسی و جغرافیایی شان در شوش به اوج خود رسید.

(تاسیس سلسله هخامنشی) و حاکمیتی ساسی آنها با سلسله ساسانی پایان و به فروپاشی کامل رسید در نتیجه ایل بهمئی از انشعابات عشایر بزرگ ایران، در پهنه زاگرس مرکزی ریشه دوانده و به بزرگی زاگرس قامت کشید.

جالب توجه هست که به اقرار همه مورخین و تمامی اقوام لرتباران زاگرس نشین از زمان استقلال شعبه ایل بهمئی تمام حاکمان سرزمینی ایران از مردم بهمئی وحشت داشتند و همواره مردم این ایل در تاریخ ایران در مبارزه با ظلم و استبداد در ستیز بودند.

این ایل در تاریخ هویتی خود همواره با سلاطین مستبد در ستیز بود و انگیزه مثبت مبارزاتی ایل بهمیی با حاکمیت ملی و محلی ظلم ستیزی آنها بود. گویاریشه تاریخی ایل بهمئی میانه خوبی با نظام دیوان سالاری نداشتند!

این نکته تاریخی را ذکر کنم که امروز بیش از ۱۵ استان ایران حتی کشورهای پاکستان؛افغانستان و برخی از کشورهای عربی و حتی شاخ آفریقا مردم بهمیی پراکنده هستند ولی خصلت نژادی آنها با اختلاط خونی در جغرافیای سرزمینی کمترین تغییر را داشته است!

تذکر شاخ آفریقا: در زمان حمله اعراب به رومیان یعنی امپراطوری روم شرقی به دستور خلیفه عربی وقت؛ ایرانیان لر تبار را در خط مقدم حمله قشون مسلمانان علیه رومیان قرار دادند تا به خیال آنها کشته های خط مقدم ایرانیان باشند نه اعراب!از تقدیر در آن حمله مسلمانان پیروز و مجدد ایرانیان لر تبار را در خط مقدم مرز داری قرار دادند و آن موضوع نتیجه حضور و ماندگاری ایرانیان لرتبار در شاخ آفریقا شد.

اولین حرکت مستقل مبارزاتی ایل بهمیی از سلسله صفویه آغاز شد:

حاکمیت صفویه از سال ۸۸۰ ه-ش شروع در سال ۱۱۱۴منقرض گردید. از سال ۹۳۰ تا سال ۹۸۴ در سن ۱۰ سالگی حکومت به شاه طهماسب صفوی رسید و به دلایل متعدد و خردسالی پادشاهی،شاه طهماسب،کشور دچار شورش های داخلی شد علت شورشها فشار و ظلم شاهان صفوی بود. جنگ ایران با حکومت عثمانی باعث گردید کمی از اقتدار صفویه کاسته شد.

شاه طهماسب به دلیل قیام‌های داخلی علیه صفویه، مجبور شد در  سال ۹۲۶ با دولت عثمانی پیمان صلح ببندد تا بتواند به اوضاع داخلی ومرزها سرزمینی سروسامان دهد.

قیام مردم بهمیی علیه صفویه به قیام ایل لیروای معروف شد* *دولت صفویه در سال ۹۶۴ه-ش پس از فراغت از جنگ با امپراطوری عثمانی به سرکوب مخالفین داخلی پرداخت؛ سرکوب ایل بهمیی لیروای از آن جمله می باشند مردم بهمیی از ظلم و نظام دیوان سالاری به ستوه آمدند در نتیجه  حکومت صفوی برای استیلای قلمروی خود بی رحمانه مردم بهمئی را سرکوب کردند.

علاوه بر کشتار فراوان مردم بهمئی تعداد ۳۰۰ خانوار از لیروای کوه به منطقه تراکمه (لامردکنونی فارس) کوچ اجباری دادند. در منطقه تراکمه که جغرافیای گرم و خشک داشت، شرایط برای زندگی فوق العاده سخت بود.بهمیی های تبعیدی به تراکمه(لامردفعلی) شرایط بسیار ؛اسف ناکی داشتند به طوری که مردها برای معاش می رفتند بنادر هرمز و ماها از زن و بچه های خود دور و بی خبر بودند.

معروف است که وقتی قافله های حکومتی و مردم فارس از تراکمه عبور میکردند و نیاز به اطراق داشتند به خانه مردم بهمیی میرفتند تا شب به استراحت بپردازند ولی زنان غیور بهمیی که مردانشان در خانه نبودند، مانع می شدند و میگفتند لامرد… لامرد یعنی مردی درخانه نیست و شما نمی توانی در منزلی که مرد خانه نیست؛ اطراق کنید فلذا منطقه تراکمه از آن زمان به لامرد تغییر نام پیدا کرد.یعنی آن کلمه لامرد یعنی مردی در خانه نیست جایگزین اسم رسمی تراکمه شد. ایل بهمیی مانند همه لرتباران از تعصب و غیرت ناموسی خاصی بر خوردار بوده وهستند.عدم حضور مردان بيگانه وغریبه بدون حضور مرد خانه رسم نبود و به همان خاطرطبق سنت اجدادی خود، در تراکمه مردان غریبه و بیگانه را راه نمی‌دادند.

جهت اطلاع ایل بزرگ بهمیی آن برادران تبعیدی همه سنی مذهب شدند و وضع مالی آنها توپ است

قیام ایل بهمیی در زمان حکومت سلسله زندیه:

زندیه لر تبارانی بودندکه ابتدا در جنوب و میانه ایران به حکومت رسیدند.موسس سلسله زندیه کریمان خان زند معروف به وکیل الرعایابود. به یاد سخن امام خمینی (ره) افتادم که فرمود سلسله پادشاهان همه ظالم بودند و هیچ سلسله ای را تمیز نداد.

سلسله زندیه از سال۱۱۷۹ در شیراز رسما تاج گذاری کردند کریمخان از سال ۱۱۷۳ تا۱۱۷۹ قبل از تاج گذاری به سرکوب عشایر گیلویه بزرگ که به دو قسمت پشت کوه و زیرکوه تقسیم می شد پرداخت ولی موفق نشد! نمایندگانی از طرف خود منصوب کرد تا بعداز تاج گذاری و فرصت مناسب به سرکوب عشایر بپردازد.

بعد ازسال ۱۱۷۹ که کریمخان تاجگذاری کرد لشکر کریمخان تجدید قوا نمود و با مرکزیت بهبهان به سرکوب عشایر کهگیلویه بزرگ پرداخت این بار تمرکز نمودند بر مردم بهمیی که به لیراو کو، ولیراو دشت معروف بودند البته پشت کو و زیر کوه هم می گفتند در پشت کوه یا لیراو کوه خاندان خلیل خان حاکم بود.

مورخین نقل کردند در لیراو کوه که ۱۱۰۰ نفربهمئی محمدی را ابتدا اسیر لشکر کریمخان شدند.سپس همه آن اسرا را گردن زدند و  با سر آنها مناره ساختند و با بی رحمی تمام مردم لیراو کوه را سرکوب و متلاشی کرد در زیر کوه لشکر کریمخان بوسیله صولت الدوله در بهبهان برای سرکوب بهمیی احمدی پرداختند.

کلانتران آن روزگار که طرف حکومت بودند تُراب خان بهمیی بیژنی و قاید محمدتقی شوسنی جلالی معروف بودند. قشون بهبهان در مبارزه علیه بهمیی احمدی ابتدا شکست خوردند.

صولت الدوله بهبهان که نماینده حکومت بود از حکومت مرکزی در شیراز تقاضای نیرو و تجهیزات کردند، و اعلام کردند، پایان مبارزه باید سر قاید محمدتقی شوسنی را رسما تقدیم کریمخان زنده کنند.

پیک حکومت که تُراب خان بهمیی را مرد با تدبیر می شناختند،به صولت الدوله تاکید کردند تا رسیدن لشکر پشتیبانی فریب سیاست ترابخان را نخورند.

بزرگان بهمیی از فرصت استفاده کردند و ترابخان بهمیی را به نمایندگی خود انتخاب و در اردوگاه لشکر شکست خورده کریمخان فرستادند برای مذاکره، ترابخان با تدبیر خاص پیمان صلح را برقرار و از خون ریزی مردم توسط لشکر کریمخان که در راه بودند جلوگیری کرد و آن شعر معروف:
*تُراب خان جادوگر است نزنه گولت*
یاوری و ره ایای سی سر زورت!

اولین بار بوسیله پیک حکومت مرکزی سروده شد فلذا آن تدبیر ترابخانی باعث جلوگیری از خون ریزی بهمیی زیرکوه شد* مردم بهمیی احمدی پیروز میدان و با حاکمیت به پیمان صلح ؛آشتی رسیدند

قیام مردم بهمئی در اوخر حکمت سلسله قجردرسال۱۳۰۳::

قیام بهمیی احمدی درسال۱۳۰۳بر علیه حکومت استبدادی قجر که به جنگ کی کاووس بهبهان معروف شد.در آن جنگ فرماندهی شورشیان بهمیی زکی خان ابن ولی خان ابن خلیل خان بهمیی بود*
*در آن جنگ همه تیره ها بهمیی احمدی و خش نشینهای اقماری حضوری داشتند*
*سیاره های حکومتی اعم ازملی و حکومتی به سرکوبی مردم بهمیی پرداختند تعداد فراوانی از مردم بهمیی قتل عام کردند در جنگ کی کاووس سیاره‌ های حکومتی با همدستی محلی ها دهها نفر از دلیر مردان بهمیی را قتل عام کردند* *رشادت؛جانفشانی جنگجویان بهمیی سالها سینه به سینه روایت میشود و معروف است زکی خان قبل از کشتنش این قطعه شعار را وصیت کرد*
*ننینم وکی کاووس؛ ببینم ورهدار*
*باد سردی بزنم…..کنین بار*
*در این قطعه شعر کوتاه نگرانی سردار جنگ از همدستی سیارهای محلی با دولت قجر  بود که باعث شکست قیام مردم بهمیی شدو تاکید داشتند چون فلان طایفه یا ایل لرتبار، غیر بهمیی باعث شکست بهمیی شد، باید آنها را از همسایگی ایل بهمیی کوچ اجباری دهید!!*
*مبارزه با ظلم واستبداد ایل بهمئی تراژدهای غم انگیزدارد که وصف آنها در این مقاله کوتاه گنجانده نمیشود*

*قیام ایل بهمئی تیره احمدی علیه حکومت استبدادی پهلوی:*
*از سال ۱۳۰۴تا ۱۳۰۹ در دژ نادر معروف به قلعه نادر به سرپرستی حسین خان بهمیی که به غایله جنوب معروف و* *با شرکاء امیر مجاهد-شیخ خزعل عرب اتفاق افتاد ولی با نیرنگ بریتانیایی کبیر وبا همدستی و حضور رضاشاه در اهواز و ملاقات با شیخ خزعل و به بهمیی ها خیانت کردند* *و قوای پشتیبانی بهمیی مسدود؛و بدلیل نرسیدن سلاح و آذوقه قیام ابتر ماند و باعث کشتار مردم بهمیی احمدی گردید* *و در نهایت سال ۱۳۱۰رهبری قیام یعنی حسین خان بهمیی کشته شد وحکومت با بی رحمی تمام مردم بهمیی را سرکوب کرد و آن قیام یه تراژدی غم انگیز در تاریخ ایل بهمیی ثبت تاریخ گردید.

قیام مردم بهمئی۱۳۱۶ خان طلا با همراهی مردم بهمی محمدی و احمدی:

حضور وهم دستی برخی طوایف محمدی و احمدی علیه حاکمیت استبداد پهلوی در سال ۱۳۱۶ به رهبری خدا کرم خان بهمیی معروف به خان طلا در قلعه علا و حوزه لیراو کوه سرگذشت تلخی را رقم زد.* *قیام خان طلا علیه استبداد پهلوی به همراهی مردم بهمیی محمدی با مشارکت جنگ جویان کثیری از طوایف تیره احمدی علیه حکومت دیکتاتوری پهلوی از سر ظلم و استبداد پهلوی؛باعث فشارو سرکوب،قتل؛کشتارمردم و عشایر بهمئی گردید.که در آن قیام حکومت پهلوی با تمام تجهیزات روز به سرکوبی مردم بی دفاع بهمیی مشغول و دهها نفر زن و مرد بهمیی را قتل عام کردند* *که در راس آنها رهبری قیام یعنی حداکرم خان بهمیی کشته شد و قیام  ۱۳۱۶ در تاریخ ایل بهمیی ثبت گردید*
*خان طلا از سلسله ایل بهمیی خلیلی خانی طایفه نریموسی بود* مادرخان طلا از تیره احمدی طایفه شاه حسینی(شوسنی) بود. (دختر قایدنبی کلانتر طایفه شاه حسینی احمدی بود.)به همین خاطر در قیام ۱۳۱۶علاوه بر حضوربرخی طوایف محمدی خاصه طایفه علاالدین؛کثیری از جنگجویان طوایف احمدی (به جهت قرابت خونی با خان طلا)حضورفعال داشتند. علاوه بر کشتن مردان جنگجوی طایفه محمدی؛ تعداد فراوانی از مردان بنام و پر آوازه تیره های احمدی در آن قیام توسط استبداد پهلوی بی رحمانه قتل عام وکشته شدند.

نقش ایل بهمئی در جنگ ایران و عراق::*

نقطه قوت ایل بهمیی که بر گرفته از میراث اجدادی میباشد دفاع جانانه از آب؛ خاک؛ ناموس، دین، شرف ایران زمین در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود.* *با توجه به‌ رروایات درجنگ عراق علیه ایران بیش از چهل کشور جهان علیه ایران مشارکت داشتند* *در آن جنگ صدها نفر از فرزندان آفتاب به درجه شهادت رسیدند و صدها نفر جانباز، آسیر و مفقود شدند که درتاریخ پر فروغ ایل بهمئی جز افتخار؛عالم ؛ آدم و ماندگار تاریخ شدند.* *مسیر نورانی مجاهدت مردم بهمئی در جنگ ایران علیه استکبار جهانی و نوکران سرسپرده اش در عصرها ونسلهای بشری پرافتخار است.ضمن ارج به همه اجداد ؛گذشتگان؛میتوان بهترین تاریخ حیاط و مبارزه ایل بهمیی را این نقطه تاریخی نامید که بدور از شائبه رقم خورد؛ و ره توشه پرافتخارتاریخ آینده نسل بهمیی است، وبا تاسی از سرور،سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع)افتخارات ایلی خود را در تاریخ ماندگار نمودند. شهادت و ایثارگری آن عزیزان؛ مایه ی افتخار ایل بهمئی وباعث گردید که همواره در تاریخ این آب وخاک سربلند وراهشان را با افتخار ادامه پیدا کند.

 

انتشار یافته: ۱۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
طایفه جلیل
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۷
4
2
ایل بهمیی قدربود،امانه درحدی که حاکمان ازاین ایل وحشت داشته باش،هم په چیزی درتاریخ نه دیدم نه شنیدم،خواهشاتاربخ تحریف نکنیم؟؟؟؟؟
فرزند علاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
1
6
حمداله مبشری همواره سعی در کمرنگ کردن قیام ۱۳۱۶ داشت

طومار پیچی ایشان در زمان تصدی گری اش بعنوان فرماندار و جلوگیری از تهیه سریال تلویزیونی این قیام ظلمی بزرگ به ایل علادینی بود

در این نوشته اش هم کماکان بر این امر پافشاری نموده و از شرکت کنندگان احمدیها به طوایف نام برده درصورتیکه تعدادی انگشت شمار از احمدیهای ساکن و یا منتسب به علادینیها درقیام شرکت داشتند

از تحرکات کم مدت و نحیف ایل احمدی برای بزرگنمایی پدربزرگش تراب استفاده کرد و این تحرکات را هم وزن قیام بزرگ ۱۳۱۶ که تا ۱۳۴۳ طول کشید قرار داده
کیکاووس مهمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
1
4
متنی ضعیف بدون سند. پر از غلط و برجسته کردن نقش طلیفه خود و پدر بزرگ خود!!

واقعا جای تاسف دارد. اینهنه بی سوادی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
0
4
ترابخان که ۱۰۰ سال بعد از انحلال زندیه می زیست طبق کدوم مستندات اینها را نوشتی ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
ترابخان جادوگره نزنه گولت...........
حمداله مبشری من تاریخ گشتی!!!!!!
شاهرخ لیککی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
0
2
مکه تراب خان زمان زندیه بود ایقد میزاری ................
ناشناس
|
United States of America
|
۱۰:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
0
5
آقای مبشری تحریف تاریخ و انتشار مطالب خلاف واقع مصداق فتنه گری و دو بهم زنی بین طوایف هست در قیام سال ۱۳۱۶ ایل علادینی به رهبری خان طلا(خداکرم خان ایزدپناه) به جز تعداد اندکی از حضرات احمدی که از قیام حمایت کردند تعدادی هم با لشکر رضاخان همراه شده و با علادینی ها جنگیدن حتی تا انقلاب سال ۵۷ با ایل علادینی همانند دشمن و بیگانه ضدیت و دشمنی داشتند سال ۸۵ ، ۸۶ که شما فرماندار بودید و دکتر آشنا مدیرکل ارشاد اسلامی استان بود قرار بود فیلمی در رابطه با قیام ۱۳۱۶ ساخته شود که شخص شما به دلایل نامعلوم مخالفت خود را با ساخت آن فیلم اعلام کردید و بودجه ساخت فیلم برگشت داده شد کاش یک بار به صورت واضح علت دشمنی شما با ایل علاءالدینی که شناسنامه و تاریخ ایل بهمئی هست ، را بیان می کردی؟
علاالدینی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
0
6
نگارنده متن
میشه بفرمائید جنگ ۱۳۱۶ کدوم تیره از احمدی ها بر علیه حکومت وقت شرکت کردند و در جنگ نا برابر چطور حتی یک تفر غیر از علاالدینی ها کشته و زخمی نشد
ایمان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
3
1
سلام
عالی بود
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
...................... بود
شمس الامددی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
3
0
عالی بذ
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
3
0
عالی وخلاصه و گویا
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۹
1
3
راست میگه بعضی طوایف حضور فعال داشتند در قیام 1316 البته در نقش مخبر، جاسوس، و تدارکاتچی سیاره پهلوی!!!!!!!!
آریایی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۹
0
1
جناب ساختار ایل بهمعی حدود ۳۰۰ساله بصورت ایلی در آنده ایقد پربال ندین
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۱
0
3
همش احمدی ایل بهمیی فرقی ندارد نژادم بهمیی افتخارمه
نام:
ایمیل:
* نظر: