به روز شده در: ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
کد خبر: ۱۶۷۶۲
|
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۹
ضرورت دریافت پیام انتخابات ۲۹ اردیبهشت دوچندان حس می شود.
خبردنا - محمدعلی وکیلی : 1. یک هفته از حماسه ۲۹اردیبهشت می گذرد. تب جامعه هنوز فرو ننشسته و همچنان ملت، سرگرمِ جشن های پیروزی اند. همه داغیم و شاید کسی متوجه عمق اتفاقی که رخ داده نیست. بالاخره تبریک ها و شادباش ها فرو می نشیند سپس ما می مانیم و آثار مهمترین انتخابات تاریخ پس از انقلاب! لذا باید آن را به درستی شناخت و تصویر روشنی از معنای این انتخابات به دست آورد.

۲. واضح است که رای مردم، معنادار و حامل پیام است. شناخت معنای این آرا، ما را در شناخت و تخمین آثار این انتخابات، یاری می کند. از طرف دیگر، باید پیام مردم در این انتخابات را به درستی فهمید چراکه راه دولت جدید باید در جهت رای ملت باشد. روحانی کابینه اش و راه دولتش را باید طوری برگزیند که سازگار و هم جهت با پیام مردم در این انتخابات باشد.

لذا ضرورت دریافت پیام انتخابات ۲۹ اردیبهشت دوچندان حس می شود.

۳. برای رمزگشایی از این انتخابات لازم است کمی به عقب برگردیم. چهار سال پیش در چنین روزهایی، پس از قریب به یک دهه تخریب جریان اصلاحات و مرحوم آیت الله هاشمی، به ایستگاه انتخابات ریاست جمهوری رسیدیم. رئیس دولت اصلاحات امکان حضور نیافت ولی مرحوم هاشمی برای ثبت نام وارد وزارت کشور شد. نظرسنجی ها خبر از اقبالِ بلندِ هاشمی می داد.

به ناگاه اما جامعه با شوک رد صلاحیت او مواجه شد. او هرچند رد صلاحیت شد اما با گرا دادن به جامعه و با اشارات رئیس دولت اصلاحات مسیر انتخابات به سمت مطلوب ترین حالت ممکن پیش رفت. در نهایت حسن روحانی (به عنوان شبیه ترین فرد به هاشمی) از صندوق بیرون آمد. هرچند رای ۹۲ حکایت از جهت گیری آشکار ملت می کرد اما مخالفان این انتخاب، سعی می کردند با نسبت دادنِ این پیروزی به مظلومیت هاشمی در رد صلاحیتش، با تخفیف به رای حسن روحانی در سال ۹۲ نگاه کنند و اصطلاحا بر سرِ مال بکوبند.

۴. دو سال بعد در سال ۹۴، همان صف آرایی ۹2 بازتولید شد. نیروهای سیاسی با همان مرزهای ۹۲ به میدان آمدند. در نهایت، همان دستانی که پیروزی در ۹۲ را رقم زدند در هفت اسفند ۹۴ نیز کارگر افتادند. در همان زمان نیز مخالفانِ «لیست امید»، پیروزی این لیست را به تندروی نمایندگان تهران در مجلس وقت، نسبت می دادند. آنان تفوق اصولگرایان در پاره ای از شهرستان ها را گواه ادعای خود می گرفتند و معتقد بودند که اصولگرایان تنها در تهران به علت بدنام شدنِ پاره ای از نمایندگان اصولگرا، انتخابات را واگذار کرده اند. تا جایی که صراحتا از پیروزیِ کلیِ خود خبر می دادند و رای جهت دارِ ملت را نادیده می گرفتند!

۵. آنان اگر پیام ۹۲ را دارای قلق می دانستند و اگر پیام ۹۴ را سلب محور قرائت می کردند (یعنی آن را حاصل رایِ سلبی می انگاشتند) امروز اما با هیچ احتجاجی نمی توانند در وضوحِ پیام های ایجابیِ انتخابات اردیبهشت ۹۶ تردید کنند.

۶. در هیچ انتخاباتی، صف های طرفین، این چنین نبود. در این انتخابات همه طرفین، نمایندگان راستینِ گفتمان های خود بودند. شعارها بدون روتوش داده می شد و مواضع هر دو طرف، سخت و غلیظ بود. صحنه، بسیار شفاف بود و شعارهای شفاف ابهام های آرایش صفوف را زدوده بود. در واقع روحانی با خودِ واقعی وارد صحنه شده بود.

نه وعده های فانتزی داد و نه از مواضع اصلاح طلبانه اش کوتاه آمد. همان تصویری را از خود ارائه داد که در ناخودآگاهِ جمعیِ ملت ثبت شده بود. لذا شعارهایش هرچند رقیق اما باورپذیر بود. در طرف مقابل نیز تقریبا همین اتفاق افتاد. مردم باور کردند که رقیبانِ روحانی همینند که می نمایند.

در واقع یکی از علل عدم اقبالِ آنان، همین باور مردم بود! مردم باور کردند اینان به بیشتر شعارهایشان عمل می کنند. یعنی می خواهند پول میان مردم پخش کنند و کشورداری را اینچنین سهل و سبک می شمارند. یعنی مردم چون باور کردند اینان حرف هایی که می زنند را واقعا می خواهند اجرا کنند، آنان را پس زدند.

۷. آرای ۹۶ در واقع، جهت آرای ۹۲ و ۹۴ را نشان داد. نشان داد که واقعا در متن جامعه اتفاقی افتاده است. نشان داد که رای مردم در ۹۲ نه واکنشی به مظلومیت جریان اصلاحات و مرحوم هاشمی بلکه کنشی در جهت تفکر اصلاحات و هاشمی بود. نشان داد که ۹۴، ادامه همان ۹۲ بود و اگر فرصت رقابت در سایر حوزه ها (غیر از تهران) فراهم بود حتما اکنون امیدیانِ مجلس بسیار بیشتر از این می بود.

اکنون نیز پیروزی لیست امید در شوراهای کلان شهر ها حکایت از آن می کند که مردم هنوز در امتدادِ انتخابِ اسفندِ ۹۴ هستند و این رای به امیدیانِ شورا، به نوعی تمدیدِ اعتماد به امیدیانِ مجلس هم محسوب می شود.

۸. گزاره روش شناختیِ مشهوری در تحلیلِ انتخابات ها در ایران وجود دارد؛ بدین مضمون که مردم با دل رای می دهند و با عقل رایِ خود را توجیه می کنند. معتقدان به این گزاره می گویند به همین سبب است که آرای مردم در این سالیان برگشت پذیر بوده است. یعنی مردم گاه در یک دهه چند انتخاب متضاد انجام داده اند. اینان نوسانِ رایِ مردم را به نوسانِ نبضِ احساسِ مردم نسبت می دهند.

در این انتخابات، مخالفان روحانی، تماهمِ وعده های دل فریبِ معیشتی را دادند. در واقع، آنان در مورد ۹۲ و ۹۴ تصور می کردند که با رایِ سلبی انتخابات را واگذار کردند و مردم نیز نه عقلا و تدریجا بلکه دفعا و به طورِ احساسی آنان را پس زده اند. پس فکر کردند می توان با تحریک احساساتِ مردم، به یکباره از این ادبار برهند. آنان بر اساسِ همین تصور، به آسیب شناسی پرداختند و در ۹۶ نسخه آسیب شناسی شده خود را به اجرا درآوردند.

آنان بر همین اساس با اجماع پذیر ترین نامزد و با جذاب ترین شعارهای گفتمانِ خود به میدان آمدند. حقیقتا اگر قرار بود مردم احساسی رای بدهند، دلربا ترین و جذاب ترین شعار ها در این اردوگاه داده شد و لذا باید دل مردم به این سو می رفت؛ اما نرفت! گو اینکه اینبار مردم با دلشان پای صندوق نیامدند.

۹. فتح الفتوحِ روحانی و نگینِ عملکردِ دولتش، برجام بود. در واقع، مهمترین دستاورد روحانی تا کنون برجام است. برجام اما تا کنون نه چندان میوه ای داده و نه چندان سفره های مردم را رنگین کرده است. درخت برجام هنوز محصولی ملموس و محسوس نداده است. مخالفان دولت به درستی بر این نکته انگشت نهادند و آن را بر سرِ دولت کوفتند. برجام هنوز محصول محسوس نداده اما آثاری معقول بر جای نهاده است. یعنی دستاوردهایی دارد که هرچند هنوز ملموس نیست اما معقول است و اگر این دستاورد ها را نمی توان لمس یا حس کرد باری می توان آن را عقلا درک کرد.

نه در ۹۴ و نه در ۹۶، کسی به هوسِ نانِ برجام نیفتاد اما در هر دو انتخابات، مردم به صفِ برجامیان اقبال نشان دادند. این نشان می دهد که هرچند ملت دستاورد ملموسِ اقداماتِ دولت را ندیده و نچشیده اند اما آثار معقولِ آن را عقلا درک کرده اند. لذا اینبار می توان به قطعیت گفت مردم نه با دل بلکه با عقل انتخاب کرده اند.

این انتخاب مردم خالی از احساس زدگی و پر از عقلانیت بود. از همین رو، می توان از برگشت ناپذیر بودنِ این رای سخن گفت. به جرات می توان گفت سطح فرهنگ سیاسی در ایران از پوپولیسم عبور کرده و لذا دیگر رای مردم به عقب بازنمی گردد.
نام:
ایمیل:
* نظر: