میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد در حال نابودی است:
خبردنا : با توجه به پيشينه تاريخي وباستاني کهگیلویه و بویراحمد و نقش كليدي كه اين
ديار در هويت ملي وديني كشور دارد اما به دلايلي پيدا و پنهان آنگونه که
شايسته مقام وموقعيت تاريخي وباستاني آن مي باشد مورد توجه مسئولين ميراث
فرهنگي قرار نگرفته، شاهد اين مدعا وجود آثار باستاني وابنيه ای است كه در
جاي جاي اين منطقه مشمول تخريب عامرانه وگاه بي توجهي و عدم اطلاع واشراف
بر اهميت اين آثار مي باشد.
آثار تاريخي وباستاني کهگیلویه و بویراحمد كلكسيوني از هويتهاي سپيده دم تاريخ واستقرار مدنيت وهويت اين مرز و بوم بوده و هست .آنچه كه موجب دغدغه ونگراني قريب به اتفاق عامه مردم وبويژه علاقمندان به ميراث فرهنگي وآثار باستاني مي شود بي برنامگي،سوءمديريت و تدبير زمان مند وجهت دار در شناسايي،نگهداري ،مراقبت وترمیم آثار مكشوف و پنهان اين سرزمين دارد.
به جرأت مي توان گفت پيكان تمدن ايران و منشأ برخورد تمدنها را از گذشته دور تا كنون بايد در اين منطقه جستجو كنيم.
اگر در مقابل اين سياست انفعالي درنگ نمائيم خيلي زود نا خواسته وخودخواسته حداقل آثار وابنيه اي كه مايه مباهات وفخر منطقه وتمدن ايران مي باشد در اثر هجوم سيل آساي آهن وسيمان وبازديد هاي غير عقلاني با تخريب روبروشده اند .
با اين مقدمه بايد گفت كه مجموعه آثار باستاني استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد از جمله پلها ، قلعه ها وابنيه وطاق نماها وآبراهها و حصارهاي مختلف آثار باستاني به عنوان يك حسن ونماد براي جذب اعتبارات استاني گشته است .اما در مقابل،در فصل ترميم ونگهداري بدون هيچ گونه عمران وتوجه به دست دايه پير روزگار سپرده شده است .
شاهد مثال اين امر خود موزه مرکزی یاسوج است كه بجاي اينكه محل نگهداري اشياء و آثار مكشوفه مناطق مختلف استان باشد خود تبديل به آثار نا پيدا به لحاظ كاركردي ونا معلوم به لحاظ عمراني شده است.
باوجود چندین سال ازشروع احداث وساخت موزه مرکزی یاسوج ولي هنوز پيشرفت چندانی در ساخت آن ديده نمي شود وتبديل به محلي براي اجتماع معتادان وعجايم از سرما و گرماي روزگار شده است.
ازجمله انتقادات و دغدغه هاي ناتمام اهل ذوق و هنر معماري باستاني، تاريخي ، بي توجهي به نگهداری و ترمیم بناهای موجود در سراسر این استان است. هر از چند گاهي با اعلان برآورد بوجه و تخصيص اعتبارات در زمينه باز سازي و مرمت از طريق رسانه هاي جمعي وجرايد و اعلام آن توسط ريس كل ميراث فرهنگي استان ، اما آنچه كه ما مي بينيم و مي يابيم همان مقدار آثار تاريخي باقي مانده و فراموش شده اي است كه در نهان خانه تاريخ اين ديار جا خوش كرده است.
با وجود ادعاهای متولیان امر انچه که مشاهده می شود بی توجهی به همین آثار کشف شده است که ديري نمي پاید همین آثار به دلیل بی توجهی مسئولان سر به سجده خواهند گذاشت و برای همیشه از بین خواهند رفت .
واقعيت اين امر را می توان در بي توجهي متوليان امر در استفاده از مقداري آهك ريخته شده در سطح وزيل ديوار پل ها و بناهای موجود در مناطق مختلف استان جویا شد . براي ما جاي سوال و تعجب است به كدامين دليل وبه كدامين طرح اينگونه برنامه را اجرا نموده اند و مجموع اعتباراتي كه مدیران مربوطه پیشتر برای ترمیم این آثار عنوان نموده اند چگونه و در راستاي چه موضوعي هزينه شده است.
در نهایت باید اذعان کرد که سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد برنامه عملیاتی، مدون و با پشتوانه علمی و منطقی ندارد و این استان دارای خلاء برنامه به معنای واقعی آن است و نمی خواهد در این زمینه تغییری حاصل شود که یکی از بارزترین شواهد آن بکارگماری افراد غیر متخصص و بی اطلاع در چند سال اخیر در سطوح مختلف مدیریتی این بخش است .
آثار تاريخي وباستاني کهگیلویه و بویراحمد كلكسيوني از هويتهاي سپيده دم تاريخ واستقرار مدنيت وهويت اين مرز و بوم بوده و هست .آنچه كه موجب دغدغه ونگراني قريب به اتفاق عامه مردم وبويژه علاقمندان به ميراث فرهنگي وآثار باستاني مي شود بي برنامگي،سوءمديريت و تدبير زمان مند وجهت دار در شناسايي،نگهداري ،مراقبت وترمیم آثار مكشوف و پنهان اين سرزمين دارد.
به جرأت مي توان گفت پيكان تمدن ايران و منشأ برخورد تمدنها را از گذشته دور تا كنون بايد در اين منطقه جستجو كنيم.
اگر در مقابل اين سياست انفعالي درنگ نمائيم خيلي زود نا خواسته وخودخواسته حداقل آثار وابنيه اي كه مايه مباهات وفخر منطقه وتمدن ايران مي باشد در اثر هجوم سيل آساي آهن وسيمان وبازديد هاي غير عقلاني با تخريب روبروشده اند .
با اين مقدمه بايد گفت كه مجموعه آثار باستاني استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد از جمله پلها ، قلعه ها وابنيه وطاق نماها وآبراهها و حصارهاي مختلف آثار باستاني به عنوان يك حسن ونماد براي جذب اعتبارات استاني گشته است .اما در مقابل،در فصل ترميم ونگهداري بدون هيچ گونه عمران وتوجه به دست دايه پير روزگار سپرده شده است .
شاهد مثال اين امر خود موزه مرکزی یاسوج است كه بجاي اينكه محل نگهداري اشياء و آثار مكشوفه مناطق مختلف استان باشد خود تبديل به آثار نا پيدا به لحاظ كاركردي ونا معلوم به لحاظ عمراني شده است.
باوجود چندین سال ازشروع احداث وساخت موزه مرکزی یاسوج ولي هنوز پيشرفت چندانی در ساخت آن ديده نمي شود وتبديل به محلي براي اجتماع معتادان وعجايم از سرما و گرماي روزگار شده است.
ازجمله انتقادات و دغدغه هاي ناتمام اهل ذوق و هنر معماري باستاني، تاريخي ، بي توجهي به نگهداری و ترمیم بناهای موجود در سراسر این استان است. هر از چند گاهي با اعلان برآورد بوجه و تخصيص اعتبارات در زمينه باز سازي و مرمت از طريق رسانه هاي جمعي وجرايد و اعلام آن توسط ريس كل ميراث فرهنگي استان ، اما آنچه كه ما مي بينيم و مي يابيم همان مقدار آثار تاريخي باقي مانده و فراموش شده اي است كه در نهان خانه تاريخ اين ديار جا خوش كرده است.
با وجود ادعاهای متولیان امر انچه که مشاهده می شود بی توجهی به همین آثار کشف شده است که ديري نمي پاید همین آثار به دلیل بی توجهی مسئولان سر به سجده خواهند گذاشت و برای همیشه از بین خواهند رفت .
واقعيت اين امر را می توان در بي توجهي متوليان امر در استفاده از مقداري آهك ريخته شده در سطح وزيل ديوار پل ها و بناهای موجود در مناطق مختلف استان جویا شد . براي ما جاي سوال و تعجب است به كدامين دليل وبه كدامين طرح اينگونه برنامه را اجرا نموده اند و مجموع اعتباراتي كه مدیران مربوطه پیشتر برای ترمیم این آثار عنوان نموده اند چگونه و در راستاي چه موضوعي هزينه شده است.
در نهایت باید اذعان کرد که سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد برنامه عملیاتی، مدون و با پشتوانه علمی و منطقی ندارد و این استان دارای خلاء برنامه به معنای واقعی آن است و نمی خواهد در این زمینه تغییری حاصل شود که یکی از بارزترین شواهد آن بکارگماری افراد غیر متخصص و بی اطلاع در چند سال اخیر در سطوح مختلف مدیریتی این بخش است .
لینک کوتاه:
نظر شما