خبردنا - دکتر اسلام ذالقدرپور: یکی از جلوههای بارز سیاستگذاری و مدیریت در ایران را میتوان پرستیژگرایی و مدیریت نمایشی دانست که بیشتر بر نمایش و تبلیغ استوار است. در اینگونه از رویکرد مدیریتی که تنها یک کاریکاتور مضحک و دروغین از اصل مدیریت است، سیاستگذاران به جای طراحی و اجرای ساستها و برنامههای کارآمد و اثربخش که بیشتر بر آیندهنگری و پیشبینی مسائل پیشرو مبتنی است، به تبلیغهای دروغین و نمایش جایگاه شغلی خود در قالب خبر و تصویر رسانهها و فضای مجازی میپردازند.
این جلوه تبلیغی و نمایشی از سیاستگذاران و مدیران ایرانی را در بحرانهای متعددی در ایران به خوبی میتوان مشاهده نمود. بحرانهایی مانند سیل، زلزله، آتش سوزی و ... که همگی بهانهای برای مدیران کاریکاتوری است تا با چند خبر و تصویر آنچنانی به نمایش مدیریت خود در رسانهها و فضای مجازی بپردازند و اصل ماجرا و مسئله که همان حل مشکلات و بحرانها باشد به فراموشی سپرده میشود.
استان کهگیلویه و بویراحمد نیز از استانهای پیشرو در مدیریت و سیاستگذاری کاریکاتوری است که در زمان عادی به مصاحبه و تبلیغ جذب بودجههای کلان و اقدامات خود میپردازند و در زمان بحران از نداشتن حتی یک ریال بودجه و نداشتن امکانات ناله میکنند!
آتش سوزی چند روزه و گسترده بخشی از کوههای اطراف گچساران در محدوده نزدیک شهر که سبب نابودی بخش زیادی از منابع طبیعی این شهرستان شده است را میتوان جلوهای بارز از نابسامانی مدیریت در این استان و اصل مدیران کاریکاتوری قلمداد نمود. جلوههای این نابسامانی و سرگردانی مدیریت استان و گچساران در حوادثی مانند آتشسوزی منابع طبیعی گچساران را میتوان در موارد زیر مورد بررسی قرار داد:
یکم- عدم آینده نگری و هماهنگی: یکی از مشکلات اساسی برخی سیاستگذاران و مدیران کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان گچساران را میتوان در عدم آیندهنگری و آینده پژوهی آنان مشاهده نمود که به جای پیشبینی برنامهها و سیاستهای پیشگیرانه، شهرستان و شهروندان را درگیر مشکل، بحران و سپس تلاش نافرجام برای حل مشکل مینمایند.
در واقع سیاستگذاران و مدیران کاریکاتوری و ناتوان به جای مسئلهیابی و تهیه راهکارهای لازم برای حل مسایل و جلوگیری از تبدیل مسئله به مشکل و تبدیل مشکل به بحران، تنها در زمان بحران از خواب غفلت بیدار میشوند و از حل بحران نیز ناتوان هستند.
این عدم آیندهنگری و مدیریت مشوش و سرگردان، باعث میشود تا در زمان ایجاد مشکل و بحران نیز یک عدم هماهنگی در مقابله با بحران ایجاد شده و هزینههای رفع و دفع بحران به چندین برابر افزایش یابد.
در حالی که به علت بارشهای بسیار مناسب باران و برف طی دو سال اخیر، علفها و گیاهان از رشد بیسابقهای برخوردار بوده و تمامی استان را در حالت هشدار برای آتشسوزی قرار داده بودند، مسئولین مربوطه بهخصوص در سازمان منابع طبیعی و حتی مدیریت بحران استانداری، هیچگونه برنامه و اقدام پیشبینی شده و پیشگیرانهای برای مقابله با شرایط اضطراری مانند آتشسوزی کنونی گچساران نداشته و اجرایی نکردهاند!
دوم- همهکاره و هیچکاره: یکی از جلوههای دوران ظهور بحران در استان کهگیلویه و بویراحمد را میتوان حضور و ظهور مدیران و مسئولینی دانست که همهکارهاند، اما خود را هیچکاره دانسته و در واقع هم هیچ توان و اثری در دفع بحرانها ندارند.
مدیرانی که در شرایط عادی با مصاحبه و خبرسازی به ارایه آمار سازمان خود پرداخته و مدعی جذب میلیاردها تومان اعتبار و بودجه هستند، اما در زمان بروز مشکل و شرایط بحرانی از نداشتن اعتبار و نیروی لازم گلایه نموده و دست به فرافکنی میزنند!
در واقع برخی مدیران و سیاستگذاران استان ما در شرایط عادی، خود را همهکاره و منجی نشان داده و در رسانهها معرفی مینمایند، اما در شرایط غیرعادی و بحرانی تنها به حضور در منطقه و تهیه گزارش تصویری از خود برای رسانهها اکتفا نموده و خود را هیچکاره معرفی نموده و به بهانههای مختلف ازجمله نبود نیرو و بودجه، از حل مشکل شانه خالی نموده و حتی برای انجام وظایف قانونی خود نیز بر شهروندان و حاکمیت نیز منّت نهاده و بلکه کار خود را لطف و مرحمت به کشور میدانند!
مدیرانی که تاکنون از نداشتن نیروی لازم و حتی یک ریال اعتبار برای مقابله با آتشسوزی سخنی نگفته بودند، اما اکنون در اوج بحران آتشسوزی صدها هکتار از جنگلهای گچساران و مرگ درختان و حیوانات زبان بسته و بیگناه، مدعی بیپولی و کمبود نیرو هستند را میتوان خیانتکاران به این طبیعت، محیط زیست و حتی خیانتکار به گچساران، و تمام ایران قلمداد نمود که باید در یک مرجع صالح مورد بازخواست قرار گیرند.
*
جلوههای ناتوانی و ناکارآمدی برخی سیاستگذاران و مدیران استان و شهرستانهای آن در بحرانها به خوبی آشکار شده و البته موجب ناخشنودی، نارضایتی و بیزاری شهروندان از این روند مدیریتی نیز میگردد.
آتشسوزی کنونی در کوههای گچساران را میتوان نمونه بارز مدیریت کاریکاتوری و نمایشی استان و شهرستان دانست که به قیمت نابودی صدها هکتار از جنگلها و مراتع ارزشمند گچساران، مرگ هزاران موجود زنده بیگناه و آلودگی هوای این شهر نیز منجر شده و نارضایتی و اعتراض شهروندان را نیز افزایش داده است.
سکوت مسئولین ارشد استان مانند استاندار و از سوی دیگر ناتوانی مسئولینی مانند مدیران منابع طبیعی، مدیریت بحران استان و فرماندار گچساران را میتوان ازجمله مؤلفههای تشدید بحران آتشسوزی منابع طبیعی گچساران محسوب نمود که هر کدام سعی در فرافکنی مسئولیت خود دارند.
در حالی که گویا آتشسوزی از مراتع پائین دست آغاز شده و به علت ضعف نیرو و عدم هماهنگی و همکاری سازمانها و نهادهای مربوطه، آتش به کوه و مناطق سخت گذر کشیده شده و گسترش یافته بود، تنها ۲۰ نفر از کارمندان منابع طبیعی و نیروهای مردمی در شب اول در منطقه حضور داشته و از اقدامات سریع و لازم برای کنترل بحران خبری نبوده است!
این فرآیند حضور و عملیات مدیران استانی و شهرستانی نشان میدهد که آنان تنها برای شرایط عادی و جلسات اداری توانمند هستند و نه برای شرایط بحرانی.
**
همانگونه و با همان سرعتی که بخشی از کوههای گچساران در حال سوختن است، مشروعیت و ارزش برخی مدیران و سیاستگذاران استانی و شهرستانی مربوطه نیز در حال سوختن و نابودی است، زیرا شهروندان از سهلانگاری و کمکاری مدیران مربوطه به شدت ناراضی بوده و علت اصلی اینگونه بحرانها را نیز ناتوانی و ناکارآمدی مدیران استانی و شهرستانی میدانند.
فرمانداری گچساران که باید به صورت ۲۴ ساعته و به عنوان مرکز و ستاد پشتیبانی و طراح مقابله با این بحران آتشسوزی فعال بوده به طراحی و اجرای راهکارهای لازم بپردازد، مانند یک اداره و سازمان بسیار عادی و معمولی در ساعات غیر اداری، تعطیل بوده و در سکوتی مرگبار فرو رفته است.
آیا عقلانی است که:
اداره کل مدیریت بحران استانداری کهگیلویه و بویراحمد، طی ۲ سال گذشته حتی ۱ ریال اعتبار مقابله با آتشسوزی نداشته باشد؟
اداره منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد از سال گذشته نیز یک بدهی ۲۰۰ میلیون تومانی بابت مقابله با آتشسوزیهای سال گذشته داشته باشد و اکنون اعلام نماید که از سال ۱۳۹۸ تاکنون حتی ۱ ریال اعتبار ندارند؟
هکتارها مرتع و جنگل، هزارن جاندار و حیوان بیگناه در تاریکی شب دچار آتش شده و مانند چراغهایی کوههای گچساران را چراغانی نمایند، اما مدیران استانی و شهرستانی در خواب خوش باشند؟
و ...
آیا مدیری که اکنون و در اوج بحران از نداشتن نیرو و بودجه گلایه دارد، خائن به جامعه و شهروندان نیست؟
آیا دادگستری استان و دادستان گچساران نباید برخی مدیران استانی و شهرستانی مربوطه را به اتهام ناتوانی، سهلانگاری و حتی خیانت به شهروندان مورد بازخواست و محاکمه قرار دهند؟
***
آتش سوزی گسترده و نابودی منابع طبیعی و سوختن هزاران موجود و حیوان بیگناه طی چند روز آتشسوزی کوههای گچساران که همچنان نیز ادامه دارد را میتوان نمادی از ناتوانی و ناکارآمدی مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان گچساران دانست که تبدیل به یک بحران و بلکه خیانت و جنایتی بزرگ در حق محیط زیست و شهروندان این شهرستان شده است.
به صراحت میتوان گفت که برخی مدیران و مسئولین استان کهگیلویه و بویراحمد از جایگاه مدیریتی خود تنها برای رنگین نمودن رزومه کاری و حضور در رسانه و فضای مجازی سوءاستفاده نموده، بزرگترین آسیبها و خیانتها را به ایران و شهروندان آن وارد نمودهاند.
امیدواریم که این آتش هر چه زودتر خاموش گردد، اما مدیران ارشد استان و بهویژه استاندار محترم و ریاست محترم دادگستری استان با حساسیت ویژه و قاطعیت کامل به سهلانگاری، کمکاری، ناتوانی، ناکارآمدی و در نهایت خیانت برخی مدیران و مسئولین استانی و شهرستان در اجرای صحیح وضایف خود رسیدگی نموده و این مسیر غلط مدیریتی کاریکاتوری و نمایشی استان کهگیلویه و بویراحمد را اصلاح نمایند.