به روز شده در: ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
کد خبر: ۴۹
|
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۰
چرا کهگیلویه و بویراحمد همواره محروم است:

خبردنا - اسلام ذوالقدرپور : سال 1394 نیز پایان یافت در حالی که ایران و به خصوص اقتصاد آن با تنش‌ها و بحران‌های بسیاری روبرو بوده و حتی این بحران‌ها به سال 1395 نیز کشیده شده‌اند، بحران‌هایی مانند رکود شدید، تورم، بیکاری بالا و ... که شهروندان ایرانی را بسیار ناراضی نموده است.

وضعیت استان کهگیلویه و بویراحمد نیز مانند وضعیت اقتصادی و توسعه‌ای ایران، گریبانگیر تنش‌ها و بحران‌های ریز و درشتی بوده است. بحران‌هایی که شهروندان رنج کشیده این استان عقب‌ نگه‌ داشته شده را از بسیاری از مدیران و مسئولان استان ناراضی ساخته و امید بهبود اوضاع را از آنان سلب نموده است.

استان ما به لحاظ داشتن ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های خدادادی در صدر جدول استان‌های برخوردار قرار می‌گیرد اما در زمینه بهره‌برداری و عملیاتی نمودن این استعدادها یا رشد و توسعه در انتهای جدول کشوری قرار دارد!

چرا استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن ظرفیت بالای استعدادهای خدادادی، در بیکاری اول است؟
چرا جوانان استان بیکار هستند؟

چرا جاده‌های استان به جاده مرگ معروف شده‌اند؟
و ...

بسیاری از شهروندان این استان و حتی برخی کارشناسان مدعی هستند که نبود اعتبار و بودجه عامل اصلی مشکلات این استان است، اما به نظر می‌آید مشکل اصلی استان ما نداشتن سیاستگذاران کارآمد و توانمند و از سوی دیگر نبود سیاستگذاری مناسب و بومی در استان است.

استان که در دهه‌های گذشته معمولاً توسط مدیران غیر بومی و نا آشنا به شرایط استان مدیریت و هدایت می‌شد، طی چند سال اخیر توسط مدیران بومی استان مدیریت می‌شود اما بسیاری از همان معایب مدیریت غیر بومی همچنان در مدیریت کنونی نیز ادامه دارد.

استانی که در داشتن استعدادها و ظرفیت‌های کشاورزی، آب و هوای مناسب، معادن‌، گردشگری و به خصوص نفت و گاز در بالای جدول کشوری قرار دارد و از سوی دیگر نیروی انسانی بسیار توانمندی نیز دارد، دارای رشد و توسعه‌ای بسیار ناچیز و حتی منفی است که شائبه عقب نگه داشتن (در مقابل عقب ماندگی) این استان را تقویت می‌کند.

در کنار همه دلایل و عواملی که می‌توان به آنها اشاره نمود، ضعف سیاستگذاری یا نبود اراده سیاستگذاری مناسب را باید در صدر عوامل عقب نگه داشتگی استان، جای داد.

استان کهگیلویه و بویراحمد بعد از گذشت چند دهه از عمر انقلاب اسلامی، هنوز هم دارای سند توسعه استان نیست و مدیریت ارشد توسعه استان که قبلاً در استانداری و اکنون در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی متمرکز شده است نیز توان تهیه و ارایه یک سند توسعه استان و یا همان سیاستگذاری توسعه استان را ندارد و به جای آن یک گزارش سراسر آماری بی‌پایه و غیر واقعی که کپی برداری محض از سند توسعه دیگر استان‌ها می‌باشد را در سامانه‌های اطلاع‌رسانی خود منتشر می‌کنند!

سند توسعه‌ای که اگر ملاک توسعه استان قرار گیرد و همه اهداف مبهم آن نیز در چشم‌انداز سند که سال 1396 می‌باشد محقق شوند، می‌توان آن را علت اصلی عقب نگه داشتگی استان قلمداد و نویسندگان را محاکمه نمود.

سیاستگذاران توسعه استان که باید تحت هدایت سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان باشند، در بسیاری از مسایل، مشکلات و فرآیندهای استان از سیاستگذاری کارآمد و مناسب غافل بوده یا عاجز هستند.

سیاستگذاری در نظام سیاسی و اداری ایران و به خصوص در بحث رشد و توسعه در حال حاضر در قلمرو وظایف و اختیارات سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی است. در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز این سازمان بعد از چند سال انحلال در دولت دکتر احمدی‌نژاد، در دولت دکتر روحانی احیا شده و یکی از نخبگان این استان که دارای تجربه کاری و آکادمیک در زمینه مسایل رشد و توسعه هستند در جایگاه ریاست آن قرار دارند.

انتخاب دکتر دکتر نوروزی به ریاست سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان برای بسیاری از قشر تحصیلکرده استان و به خصوص اینجانب که ابتدای دهه 1380 شاگرد ایشان در درس اقتصاد بودم، بسیار امیدوار کننده بود، اما در گذر زمان و عدم تحقق اهداف سیاستگذاری شده و حتی وعده‌های مسئولین در رشد و توسعه استان، همه انتقادات به سوی رئیس نهاد سیاستگذاری استان یعنی دکتر نوروزی نشانه رفته است.

فشار بیکاری، تورم و رکود حاکم در استان و برخی سیاست‌های نادرست در زمینه استفاده از نیروی کار یا تولیدات غیر بومی موجب شده است تا شهروندان استان از رشد و توسعه استان خود مأیوس شده و حتی برجام و شرایط پسابرجام را نیز به تمسخر بگیرند، زیرا معتقدند مشکل اصلی ما تحریم نیست، بلکه سیاستگذاری و سیاستگذارانی است که اراده یا توان اداره استان را ندارند.

با مرگ هر شهروند در جاده‌های استان ما که حاصل نبود زیرساخت‌های مناسب جاده‌ای و ... است، اقوام و دوستان این به ابراز شدید نارضایتی و انتقاد از نظام سیاستگذاری استان پرداخته و سیاستگذاران استان را فاقد توان و کارآمدی دانسته و آنها را مسئول مرگ اقوام و دوستان خود در جاده‌های مرگ استان قلمداد می‌کنند.

سال 1395 و شرایط پسابرجام نیز نخواهد توانست آن‌گونه که برخی مدعی هستند، مشکلات استان ما را حل نماید زیرا ایران و به تبع آن استان ما از اواخر امسال درگیر دو انتخابات سال 1396 و به خصوص انتخابات مهم ریاست جمهوری خواهد شد و توان و وقت بسیاری از مجموعه اداری و سیاسی استان نیز به این رویداد معطوف شده و رشد و توسعه اولویت مسئولین استان نخواهد بود!

از سوی دیگر به نظر می‌آید ساختار کنونی سازمان مدیریت استان نیز توان و ظرفیت یک سیاستگذاری مناسب را ندارد، زیرا فرآیند سیاستگذاری از مراحل مختلفی تشکیل شده که با مشاهده مسئله یا مشکل شروع شده و بعد از راه‌حل‌یابی و تصمیم‌گیری به مرحله اجرا رسیده و در نهایت وارد مرحله ارزیابی می‌شود که این فرآیند با دو مرحله اصلی یعنی اجرا و ارزیابی به نتیجه می رسد. در ساختار کنونی سازمان مدیریت استان، باید کارشناسان خبره و تحصیلکرده‌ای حضور داشته باشند که توان درک، فهم و تحلیل سیاست‌ها و از سوی دیگر توان و ظرفیت ارزیابی قبل از اجرای سیاست‌ها و بعد از اجرای سیاست‌ها و برنامه از جمله سیاست توسعه استان را داشته باشند.

اگر قرار باشد در زمینه ظرفیت، استعداد و شایستگی ساختاری، از مجموعه سازمان مدیریت آزمون گرفته شود، بسیاری از شاغلان این سازمان باید به دیگر سازمان‌ها یا نهادها منتقل شوند یا مجدداً وارد دانشگاه شده و از اول تحت آموزش قرار گیرند، زیرا نمره لازم را کسب نخواهند نمود.

ضعف سیاستگذاری توسعه استان و نارضایتی شهروندان از این روند را نمی‌توان در ضعف تجربه و علم دکتر نوروزی یعنی رئیس سازمان مدیریت استان خلاصه نموده و تنها ایشان را عامل عدم رشد و توسعه معرفی نمود، زیرا ایشان و علم و تجربه لازم را دارند اما به نظر می‌آید ساختار و مجموعه اداری ایشان دارای ضعف علمی و تجربی گسترده‌ای است که حتی در فهم و درک توسعه نیز با مشکل مواجه هستند.

سیاستگذاران استان ما خود را به خواب سیاسی زده‌اند تا از اجرای سیاست‌های توسعه استان راحت شوند. سیاستگذاران استان ما برای جلب رضایت جناحی و سیاسی به جای بهره‌مندی از نیروی انسانی کارآمد و توانمند استان به دنبال نوچه‌پروری هستند.
سیاستگذاران ارشد توسعه استان و از جمله دکتر نوروزی رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی دارای ظرفیت‌ها و توانمندی‌های خوبی هستند که توسط لایه‌های ناکارآمد و غیر ضرور اطراف آنها احاطه شده و از بین می‌روند، لایه‌هایی که تنش‌سازی را جایگزین تعامل نموده‌اند. برای رهایی از این وضعیت نیاز به یک خانه تکانی یا سیاستگذاری تغییر در سازمان سیاستگذاری استان است که بسیار سخت و بعید به نظر می‌رسد.

امیدواریم مسئولین ارشد استانی و به خصوص استاندار و رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان، ضمن رفع معایب موجود در ساختار و تشکیلات سیاستگذاری استان، فرصت خدمت ماندگار به استان را از دست نداده و راه رشد و توسعه پایدار استان را از طریق یک سیاستگذاری همه جانبه و کارآمد، فراهم آورند.

نام:
ایمیل:
* نظر: