خبردنا-دکتر اسلام ذوالقدر پور: با وجود آنکه مسئله آب و میزان بارش نزولات جوی طی چند دهه اخیر همواره در دستورکار سیاستگذاران ارشد ایرانی قرار داشته است، طی چند سال اخیر و به خصوص از سال 1393 به بعد، مسئله آب با یک تغییر ماهیت اساسی به نام بحران آب در دستورکار سیاستگذاران و مسئولین ارشد ایران قرار گرفته است.
در حالی که برخی مسئولین استان کهگیلویه و بویراحمد مدعی هستند که این استان و یا برخی شهرهای آن در تنش آبی قرار دارند، باید به صراحت گفت که استان ما و تمام شهرها و روستاهای آن در حال حاضر (زمستان 1396) در بحران آب قرار دارند و در صورت عدم توجه به سیاستگذاری مناسب، تابستان و پائیز سال 1397 را با فاجعه آبی مواجه خواهیم شد.
فرآیند تبدیل دغدغه آب به بحران و فاجعه را میتوان در شکل زیر به خوبی مشاهده نمود:
دغدغه ⇐ مسئله ⇐ مشکل ⇐ معضل ⇐ بحران ⇐ فاجعه
دوست عزیز و اندیشمندم جناب آقای سیدابوالحسن حسینینیک در مقالاتی به اهمیت منابع آب استان کهگیلویه و بویراحمد پرداختهاند که با ارایه آمار بارش سالانه در استان و ... به اهمیت اقتصادی آب و نیز برخی مشکلات در حوزه مصرف آن اشاره نمودهاند. اینجانب ضمن تصدیق نیت و تلاش ایشان لازم دیدم تا برخی مؤلفههای تاثیرگذار در نابسامانیهای کنونی در صنعت آب کشور و به خصوص استان کهگیلیویه و بویراحمد را مورد بررسی قرار دهم.
یکم- میزان بارش سالیانه:
اعلام آمار بارش سالیانه 11 میلیارد متر مکعب (مربوط به دوران ترسالی با بارش بالای 700 میلیمتر) را میتوان یکی از مؤلفههای اساسی دانست که موجب شده است تا مدیران و مسئولین استان از سیاستیگذاری مناسب در صنعت آب، خودداری نموده و با سهل انگاری نسبت به سیاستگذاری مناسب حوزه آب، وضعیت کنونی را ایجاد نمایند.
دلخوشی یا خوشخیالی نسبت به بارشهای خوب و بلکه فراوان نزولات جوی (برف و باران) در دهه گذشته را میتوان عامل اصلی مغفول ماندن سیاستگذاری مناسب در مسایل آب استان کهگیلویه و بویراحمد دانست که پیامد این خوشخیالی و نگاه به گذشته را، اکنون در بحران آب استان به خوبی مشاهده میکنیم.
نباید فراموش نمود که سهم طبیعت و حیات وحش و ... را باید از این میزان ادعایی (11 میلیارد متر مکعب) کسر نمود، زیرا عملاً حجم گستردهای از این میزان بارش سهم طبیعت است که معمولاً در همان زمان بارش، توسط طبیعت مورد استفاده و ذخیره قرار میگیرد.
بنابراین دل خوش نمودن و برجستهسازی 11 میلیارد مترمکعب بارش سالانه استان را میتوان یک خودفریبی و پردهای سحرآمیز برای سیاستگذاران استان دانست که نتوانستهاند آینده مسایل آب را پیشبینی و سیاستگذاری نمایند.
دوم- مقایسه نفت و آب:
مقایسه نفت و آب به عنوان دو استعداد بالقوه استان کهگیلویه و بویراحمد نیز تا حد زیادی از اهمیت و جایگاه هر کدام از این دو منبع طبیعی و خدادادی استان کاسته و موجب گمراهی در انتخاب مسیر سیاستگذاری مناسب میگردد.
نباید فراموش نمود که در عصر کنونی، آب و نفت، چنان به یکدیگر مرتبط و وابسته شدهاند که در زمان کاهش یا کمبود یکی از این دو، داشتن حجم فراوان آن دیگری نیز نمیتواند جای خالی یا کمبود دیگری را جبران نماید.
برای کشف، استخراج و ... نفت، به آب فراوان نیاز است. همانگونه که برای کشف، استحصال و بهرهبرداری از منابع آبی نیز به انرژی نفت و محصولات نفتی نیاز شدید داریم.
سوم- برآورد قیمت آب:
برآورد ارزش بارشهای استان نیز دارای جلوه ای فریبنده است. قیمت آب آشامیدنی شهروندان استان به خصوص در حوزه گرمسیری و شهرستان گچساران را نمیتوان قیمتی مناسب دانست، زیرا آب لولهکشی شده که به عنوان آب شرب به شهروندان فروخته میشود، دارای ناخالصیهای بسیاری میباشد که شهروندان مجبور به مصرف آن هستند البته با کمترین رضایت و مطلوبیت حاصل از مصرف آن.
بسیاری از شهروندان استان و به خصوص در مناطق گرمسیری برای تبدیل این آب لولهکشی به آب قابل آشامیدن، مجبور به استفاده از دستگاههای تصفیه آب و پرداخت هزینههای بیشماری در این زمینه هستند.
بنابراین قیمت ارایه شده از سوی مسئولین آب استان را میتوان قیمت آب لولهکشی دانست که نیاز به تصفیه اساسی نیز دارد و آب آشامیدنی مناسبی محسوب نمیشود.
چهارم- وضعیت مصارف آب استان کهگیلویه و بویراحمد و نهادهای مسئول:
استان کهگیلویه و بویراحمد دارای وضعیت خاصی است که سیاستگذاری همهجانبهای را در حوزه آب نیاز دارد. سیاستگذاری آب استان بر نهادها و مؤلفههای زیر استوار است:
1- سازمان جهاد کشاورزی: سازمان جهاد کشاورزی به عنوان متولی کشاورزی استان، یکی از نهادهای ذینفع و بازیگران اصلی مسایل آب است که باید دارای سیاستگذاری خاص در حوزه آبیاری و کشاورزی باشد.
با توجه به اینکه نزدیک به 70 درصد منابع آب ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود، سازمان جهاد کشاورزی را میتوان مشترک پر مصرفی دانست که کارآمدی و اثربخشی مناسبی در حوزه آب از خود نشان نداده است.
علیرغم تمام تلاشها در سازمان جهاد کشاورزی، هنوز هم حجم بالایی از آب در این بخش به هدر میرود و از یک سیاستگذاری مناسب و حتی اراده توانمند برای ساماندهی مسایل آب در این سازمان خبری نیست.
سیاستگذاری جهاد کشاورزی باید مبتنی بر مؤلفههای کارآمد در حوزههای زیر باشد:
* طراحی و اجرای شیوههای نوین آبیاری، بازسازی و بهبود طرحهای آبیاری اجرا شده موجود که کهنه یا فرسوده شدهاند.
* یکپارچه سازی و تسطیح اساسی زمینهای کشاورزی.
* اصلاح بذرها و نهادههای کشاورزی برای مطابقت با شرایط کم آبی استان.
* تعریف و تعیین نوع محصولات و میزان کشت آنها در هر منطقه از استان یا شهرستانها.
* تعریف و نظارت بر زمان کشت، نحوه داشت و برداشت محصولات کشاورزی برای کاهش مصرف آب در همه مراحل.
* تهیه و اجرای طرحهای مشارکت کشاورزان در بهرهبرداری از منابع آب آب با ایجاد تشکلهای آببران و ...
2- شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی: شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی که هر کدام دارای ساختار، تشکیلات و برنامه خاص خود در حوزه استحصال و عرضه آب به شهرها و روستاها میباشند، نقش مهم و تأثیرگذار در صنعت آب و مسایل وابسته به آن در حوزه اجتماعی، سیاسی و ... دارند.
سیاستگذاری آب و به خصوص بخش آب آشامیدنی در شهرها و روستاها به این دو شرکت آب و فاضلاب سپرده شده است. امری که در استان ما با مشکلات و چالشهای بسیاری مواجه است.
فشار اصلی در سیاستگذاریهای صنعت آب بر همین دو شرکت آب و فاضلاب میباشد، زیرا مسئولیت تهیه و عرضه آب سالم و بهداشتی بر عهده این دو شرکت گذاشته شده است.
برخی جلوههای ناکارآمدی سیاستگذاری شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی استان را میتوان در مؤلفههای زیر مشاهده نمود:
* کیفیت پائین و نامناسب آب لولهکشی استان.
* فرسودگی خطوط لوله و برخی مخازن آب استان که تا 30 درصد آب در لوله کشی فرسوده تلف میشود!
* عدم وجود اختیارات و قدرت کافی برای اجرای برخی طرحهای آبرسانی مانند درگیری با برخی ادارات و سازمانها برای آبرسانی به یاسوج!
برطرف نمودن این مشکلات توسط دو شرکت آب و فاضلاب شهری و روستایی، میتواند کمک فراوانی به کاهش مشکلات آب آشامیدنی استان داشته باشد.
3- شرکت آب منطقهای: شرکت آب منطقهای استان به عنوان سیاستگذار اصلی و بلکه مدیر و مالک منابع آب در استان، دارای وظیفهای سنگین در ساماندهی حوزه آب و مدیریت صنعت آب میباشد.
شرکت آب منطقهای که مالک یا مدیر منابع آب استان است، طی چند سال اخیر دچار نوعی رکود یا حتی ناتوانی در سیاستگذاری و شاید ضعف اراده در اجرای سیاستهای صنعت آب شده است!
ارایه تخصیص و مجوز بهرهبرداری آب به برخی طرحهای صنعتی با مصارف بسیار بالای آب و عدم توجه به شرایط جغرافیایی و اقلیمی استان طی چند سال اخیر را میتوان از جلوههای ناکارآمدی و ناکامی سیاستگذاری شرکت آب منطقهای استان در حوزه آب قلمداد نمود.
هر چند استان کهگیلویه و بویراحمد به علت ناتوانی و ناکارآمدی مدیران سیاستگذار آن طی دهههای اخیر، دارای ضعفهای اساسی در زمینه سد سازی و بهرهبرداری از روانآبهای استان میباشد، اما نباید فراموش نمود که سیاست سازهای یا بتونی در وضعیت کنونی ایران از چرخه سیاستگذاری حوزه آب خارج شده است و به جای آن سیاست فرهنگ با رویکرد صرفهجویی یا مصرف بهینه به عنوان جایگزین سیاست بتونی در اولویت سیاستگذاری حوزه آب قرار گرفته است.
در کنار توجه به ساخت و بهرهبرداری از سدهایی مانند سد چمشیر، سد تنگسرخ سد شیو و ...، لازم است تا شرکت آب منطقهای استان، مسایل زیر را نیز در دستورکار سیاستگذاری خود قرار دهد:
* تغییر سیاست از بتونیسم به مصرف بهینه در کنار جبران عقبماندگی حوزه سازهای.
* استفاده از امکانات برای تبلیغ و ترویج فرهنگ صرفهجویی یا مصرف بهینه.
* نظارت دقیقتر بر دیگر نهادهای مصرف کننده آب مانند جهاد کشاورزی، آب و فاضلاب، صنایع و ...
* تعمیر، بازسازی و نوسازی کانالها و خطوط انتقال آب تحت مالکیت شرکت آب منطقهای و استفاده از روشهای نوین برای کاهش تلفات آب.
4- صنایع و شرکت نفت: بخش صنعت و به خصوص شرکت نفت و گاز و صنایع وابسته به آن در استان کهگیلویه و بویراحمد را میتوان از مصرف کنندگان اصلی آب دانست که تأثیر منفی و جبران ناپذیری بر آب و منابع آب استان دارند.
استان کهگیلویه و بویراحمد علیرغم تمام تلاشهای صورت گرفته طی 4 دهه اخیر هنوز هم نتوانسته است جایگاه مناسبی در جدول استانهای توسعه یافته و به خصوص استانهای صنعتی شده ایران به دست آورد، اما همین وضعیت کنونی صنعت استان و به خصوص شرکت نفت و گاز گچساران که دچار فرسودگی شدید تأسیسات نیز میباشد، سالیانه حدود 30 میلیون متر مکعب آب از ذخایر دشتهای امامزاده جعفر و خیرآباد گچساران را مصرف میکند.
جلوه بارز صنعتی بودن این استان را میتوان در صنعت نفت و گاز مشاهده نمود که البته بیشتر زیرساختها و امکانات موجود آن به قبل از انقلاب 1357 بر میگردد. این بخش از صنعت که در مناطق گرمسیری استان مانند گچساران و بهمئی وجود دارد، از بخشهای پر مصرف آب هستند.
آلودگی منابع آب در این مناطق نیز بر مشکلات حوزه آب، افزوده است مواردی مانند آلودگی رودخانه و دیگر منابع آب عشایر گچساران به علت شکستگی خط لوله نفت و نشت مواد نفتی به رودخانه.
صنایع وابسته به صنعت نفت و گاز مانند پتروشیمیها نیز از مشترکین پر مصرف و البته آلوده کننده منابع آب محسوب میشوند که در استان ما نیز سیاستهای هزینهساز و شکست خورده ساخت پتروشیمی همچنان ادامه دارد.
جلوههای ناکارآمدی سیاستگذاران حوزه آب استان در بخش صنعت و به خصوص صنایع نفت و گاز را میتوان در موارد زیر مورد بررسی قرار داد:
* عدم سازگاری این صنعت با شرایط جغرافیای و اقلیمی استان و به خصوص در مناطق سردسیری مانند بویراحمد.
* نامشخص بودن میزان مصرف، چگونگی مصرف و قیمت واقعی آب در این صنایع.
* ایجاد آلودگی شدید در منابع آبی به خصوص در چشمهها و ... در بخش حفاری و نفوذ مواد نفتی به آبهای زیرزمینی.
* عدم توجه یا عدم سرمایهگذاری مناسب در زمینه کاهش مصرف آب در این صنایع.
* عدم سیاستگذاری مناسب برای بازیابی و بازآفرینی آب یا تصفیه پسآب اینگونه صنایع.
5- سازمانهای منابع طبیع و محیط زیست: سازمانهای منابع طبیعی و محیط زیست که ارتباط تنگاتنگی با مسئله آب و هوا دارند، را میتوان ازجمله ذینفعان و یا بازیگران اصلی سیاستگذاری حوزه آب قلمداد نمود.
طی چند سال اخیر سازمان محیط زیست در مسایل آلودگی هوا و آب به شدت تحت فشار افکار عمومی شهروندان ایرانی قرار گرفته است. سازمان منابع طبیعی نیز به خاطر برخی مسایل مانند زمینخواری، کوهخواری و ... تحت فشار و زیر ذرهبین قرار گرفته است.
نباید فراموش نمود که بخش حساسی از صدور مجوزهای ارایه شده برای بهرهبرداری از منابع طبیعی و فعالیت در محیط زیست به این دو نهاد واگذار شده است. مجوزهایی که میتواند وضعیت محیط زیست و منابع طبیعی استان و شهرستانها را بهبود بخشیده و تقویت نماید یا اینکه موجب ویرانی و آشفتگی محیط زیست و منابع طبیعی ما گردد.
تهیه و اجرای طرحهای آبخیزداری که طی سالهای اخیر مورد کم توجهی مسئولین قرار گرفته است را میتوان ازجمله وظایف یا سیاستهای کارآمدی دانست که باید در اولویت مسئولین این دو سازمان قرار گیرد.
6- سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و ...: یکی از مهمترین مسایل کنونی در ایران را میتوان بحث تفریح، سفر و گردشگری دانست. گردشگری که در ردیف نیازهای اولیه زندگی شهروندان قرار گرفته است را میتوان یکی از مسایل تأثیرگذار بر سیاستگذاری آب ایران و استان کهگیلویه و بویراحمد محسوب نمود.
منابع آبی و جنگی استان طی سالهای اخیر به شدت با چالش گردشگران مواجهه بوده است. موج رو به گسترش گردشگری در استان ما موجب شده است تا منابع آب مناطق گردشگرپذیر به شدت آسیب دیده و آلودگی و خسارات بسیاری به این مناطق وارد گردد.
با توجه به کاهش بارش نزولات جوی طی چند سال اخیر از یک سو و اقدامات برخی گردشگران در آتش زدن درختان و منابع طبیعی، بسیاری از مناطق بکر استان را به کویر تبدیل نموده است.
بنابراین اگر قرار است صنعت گردشگری در استان رونق یابد، در کنار ایجاد امکاناتی مانند راههای دسترسی، سرویسهای بهداشتی و ...، باید نظارت خاصی نیز بر استفاده از منابع آب و طبیعت در این مناطق صورت گیرد. وقتی آب کافی برای مصرف طبیعت نیز وجود ندارد، هجوم گردشگران و عدم نظارت بر رفتار آنان موجب هدر رفتن و نابودی اندک منابع آبی موجود استان نیز میشود.
***
در واقع آنچه سرزمین و شهروندان ایران در حال حاضر با آن مواجه شدهاند را میتوان بحران آب یا خشکسالی شدید نامید که زمانی نه چندان دور، میتوانستیم به آن مسئله آب نیز بگوئیم اما امروزه و به خصوص طی چند سال اخیر و مطابق با فرآیند زیر، ایران و شهروندانش در فضای بحران آب قرار گرفته و در حال حرکت به سوی مرحله یا فضای فاجعه آب هستیم.
با توجه به فرآیند ایجاد و تشدید مشکلهای مختلف که نمودار آن در زیر آمده است، میتوان گفت که ایران و به خصوص استان کهگیلویه و بویراحمد در حال طی نمودن مرحله بحران آب و ورود به مرحله فاجعه آبی میباشند.
دغدغه ⇐ مسئله ⇐ مشکل ⇐ معضل ⇐ بحران ⇐ فاجعه
نباید فراموش نمود که شدت اهمیت موضوع در هر کدام از مراحل فوق، بیشتر شده و از سوی دیگر هزینههای حل آنها نیز به شدت افزایش یافته و راهکارهای ارایه شده نیز بسیار چالش برانگیز و حتی تنشزا خواهند بود.
با توجه به مرحله کنونی بحران آب در استان کهگیلویه و بویراحمد (البته مدیران ناکارآمد و ناتوان استان مدعی تنش آبی هستند) تغییر و بهبود سیاستگذاری آب در استان کهگیلویه و بویراحمد باید در اولویت دستورکار مدیران ارشد استان بوده و در هر کدام از جلسات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... استان و شهرستانها نیز باید به مسئله آب و نقش و تأثیر آب و بحران آب در مسایل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... پرداخته شده و جامعه برای رویارویی با فاجعه آب آماده شوند.
شهروندان ایران و استان کهگیلویه و بویراحمد نیاز به شادکامی دارند و از آنجا که شادکامی و کسب خشنودی یکی از اصول اصلی اقتصاد است که در ارتباط با کمیابی یا محدودیت منابع جلوهنمایی میکند، لازم است تا تأثیرات شدید و مخرب بحران و فاجعه آب بر شادی، شادکامی، خشنودی و سعادت شهروندان استان نیز مورد بررسی دقیقتری قرار گیرد. به نظر میآید شادکامی و سعادت اغلب شهروندان استان توسط بحران آب و ناکارآمدی سیاستگذاران آب استان در معرض نابودی قرار گرفته است.
امیدواریم مسئولین ارشد استان و به خصوص استاندار محترم و نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی ضمن توجه خاص به مسئله آب و تدوین سیاستهای کوتاه مدت برای دوره فاجعه آبی که بسیار نزدیک است، از نیروی انسانی توانمند و کارآمد استان در حوزه آب که در سراسر کشور حضور دارند برای طراحی و تدوین سیاستهای این حوزه، استفاده نمایند.
اما در حال حاضر برای بهبود شرایط سیاستگذاری آب و جلوگیری از ورود به فاجعه آبی در استان، میتوان از ترکیبی از توصیههای سیاستی زیر استفاده نمود:
• تشکیل ستاد سیاستگذاری آب در استان با حضور کارشناسان و مسئولین مربوطه.
• تعریف دقیق وضعیت کنونی استان و شهرستانهای مختلف برای تعیین اینکه در کدام مرحله از فرآیند کم آبی قرار دارند: بحران آب، فاجعه آب یا ...
• ایجاد هماهنگی و یکپارچگی مدیریتی برای مقابله با بحران و فاجعه آب استان از طریق تقویت همان ستاد سیاستگذاری آب.
• تهیه طرحهای کوتاه مدت و میان مدت برای مواجهه با بحران و فاجعه آبی در بهار و تابستان که خیلی زود فرا خواهند رسید.
• تلاش برای تهیه و اجرای طرحهای کوتاه مدت برای بازآفرینی پسماند آبی یا همان فاضلاب برای مصرف در بخشهای صنعت و کشاورزی.
• تهیه نقشه و سند آمایش سرزمینی استان و سیاستگذاری بر اساس این سند.
• تهیه و تدوین طرحهای شیرینسازی آب خلیج فارس توسط شرکت نفت و گاز گچساران و استفاده شرکت نفت و کارخانههای پر مصرف آن از آب دریا که شیرینسازی میشود.
• مذاکره با مسئولین ارشد استانهای بوشهر و حتی هرمزگان و تلاش برای متقاعدسازی آنان برای کاهش سهمیه و تخصیص آب آنها از سد کوثر در حالی که میتوانند با وجود منابع نفت و گاز عظیم خود، با شیرینسازی آب دریا، بخش عمده آب مصرفی استانهای خود را تأمین نمایند.
• تهیه و پخش برنامههایی برای آماده ساختن شهروندان استان برای زندگی در شرایط کم آبی و بی آبی در بهار، تابستان و پائیز آینده.