به گزارش خبردنا، پدیده رمالی و فالگیری در جوامع مختلف اشکال گوناگونی دارد، افراد رمال و فالگیر با استفاده از جهل و درماندگی افراد غالباً در اندیشه کسب درآمدهای نامشروع هستند. افراد ماندهای که در امورات خود عاجز و ناتوانند بساط میگسترانند تا از مشکلات عدیده افراد غافل و جاهل گرهگشایی کنند.
فالگیری، سر کتاب، کارگشایی، رزق و روزی، مهر و محبت، بختگشایی و… کلیدواژههایی است که برای باز شدن قفل مشکلات افراد بهظاهر درمانده از سوی برخی افراد سودجو پیشنهاد میشود، بهطوریکه برخی از این افراد با تصور اینکه تنها روشهای غیرمعمول گره از کارشان باز میکند به خوشبختی در آینده امیدوار میشوند.
پسر جوانی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم میگوید: کمی پایینتر از سهراه بیمارستان شهید بهشتی یاسوج در حال قدم زدن بودم که خانمی مرا بهسوی خود فرا خواند، در کف پیادهرو نشسته و بر روی پارچهای تعدادی مهره، نخود، صدف و سنگهای جورواجور ریخته بود، با تعارف زن فالگیر نشستم، زن به صورتم خیره شد و گفت در چهرهات غمی نهفته است، درماندهای و دنبال چاره میگردی!!
وی میافزاید: زن فالگیر به من گفت صلواتی بفرست و چشمهایت را ببند تا برایت دعا کنم، نماز شب میخوانم و بعد از هر نماز به خواب میروم و اجنه به من گرهگشایی از مشکلات را در خواب آموزش میدهند، کنجکاو شدم که چه کاری میخواهد انجام دهد، دستم را گرفت و آرامآرام چیزهایی گفت و در صورتم فوت کرد، سپس گفت که گرفتاریات با صدقه و نذر رفع میشود، خیر ندیدهای با نوشتن دعا و کلید کردن قفلی در قبرستان باعث شده است که دست به هر کاری میزنی برایت مشکل درست شود.
این پسر جوان بیان میکند: به زن فالگیر گفتم راه چاره چیست؟ که در پاسخ گفت خیر اموات و اراوحی که در قبرستان فالت را صاحب شدهاند هر چقدر پول داری در کف دستت بگذار، حس کنجکاوی بر من غالب شد و 95 هزار تومان پول در کف دستم گذاشتم، زن فالگیر پارچهای سبز بر روی دستم گذاشت و گفت نترس مزد من 10 هزار تومان است و اگر راضی بودی خودت و کرمت دوست داشتی بیشتر بده تا برایت دعای خیر کنم.
وی عنوان میکند: به اصرار زن فالگیر در صورتش خیره شدم، ورد میخواند و صلوات میفرستاد و چشمهایش را میبست و تمرکز میکرد، بعد از پنج دقیقه پارچه را برداشت اما اثری از پول نبود، زن فالگیر گفت جوان خوششانس هستی پولت را ارواح قبرستان برداشتند و حاضر شدند که قفل و کلید طلسم شده را جلوی پای عابرین بیاندازند تا طلسم بشکند و گره از کارت باز شود، مشکلم را مسائل مالی و آرزوی پولدارشدن بیان عنوان کرد، اما حالا دو روز است از زن فالگیر خبری نیست و دوستانش میگویند به روستاها رفته است.
در گوشهای مشغول تماشای کار زنان کولی فالگیر میشوم. بعد از ساعتی زن فالگیری که فال پسر جوان را دیده بود به جمع دوستانش میپیوندد، پسر جوان جلو میرود و از زن تقاضای پولش را میکند زن فالگیر ادعا میکند که او را نمیشناسد، پسر جوان صدای ضبط شده زن فالگیر را برایش پخش میکند و به او میگوید اگر پولم را پس ندهی شکایت میکنم، زن فالگیر بعد از کلی نفرین پول را پس میدهد ، شَکم تبدیل به یقین میشود که کارشان سرکیسه کردن مردم است.
فردای آن روز دوباره به سهراه بیمارستان میروم بساطشان گرم است و دختران جوانی دور زنان فالگیر حلقه زدهاند، یک دختر جوان از زن فالگیر مهرهای فیروزهای میگیرد و به زن فالگیر میگوید اگر مشکلم حل شود یک میلیون تومان دیگر برایت میآورم.
چند قدمی پایینتر، مردی بر صندلی زنجیر شده به درختِ گوشه پیادهرو که چند سالی است آنجا مینشیند را میبینم، کتاب کهنهای و با تکه کاغذهایی نوشته لای کتاب دارد، از وی در مورد کارش میپرسم خود را فالگیر معرفی میکند، کار خانمهای همکارش که در چند قدمیاش نشستهاند را کلاهبرداری میداند.
مرد رمال خود را از سلسله سادات معرفی میکند و میگوید قریب به 20 سال است سر کتاب باز میکنم و معتقد است که فالهای و نوشتههایی که به دست مردم میدهد به طور قطع سبب گشایش میشود و دلیلش برای این ادعا سابقه کار 20 ساله است.
مرد رمال میگوید اکثر مشتریانش زنها هستند و بیشترین موضوعات که برایشان نوشته مینویسد مربوط به مشکلات اختلاف بین زن و شوهرهاست.
وی عنوان میکند که بین مشتریانش از پیرزن بیسواد 70 ساله تا دختران و پسران جوان تحصیلکرده پیدا میشوند.
کمی با فاصله پشت سر مرد رمال با تلفن همراه خود را مشغول میکنم، خانمی توجه مرا به خود جلب میکند، پیش رمال نشسته و چادرش را طوری پیچیده که کسی او را نشناسد، کمی نزدیک میشوم تا صحبتهایشان را بهتر بشنوم، زن جوان خود را کارمند یکی از ادرات معرفی میکند، ظاهراً از دست بیتوجهی شوهرش گلایه دارد و خود را به مرد رمال رسانده تا قلم و کلام و سرکتاب، مِهر پرپر شده شوهر را باز یابد، پیرمرد فالگیر از او نخ خیاطی میخواهد زن از قبل پیشبینی همه جا را کرده و نخ را به پیرمرد میدهد، پیرمرد کتاب رنگ و رو رفتهاش را باز میکند، چیزهایی مینویسد و با نخ میپیچید و به زن میدهد، اجرت این 10 الی 20 کلمه عربی، 100 هزار تومان میشود، زن اجرت را میدهد و با نگاهی به اطراف سوار تاکسی میشود و میرود.
پیرمرد رمال میگوید نرخ فالهایش بستگی به نوع فال و وضع مالی مشتری و کَرَمِشان دارد، از 50 هزار تومان میگیرد تا یک میلیون تومان، میانگین مشتریهای روزانهاش را حداقل سه و حداکثر 10 نفر عنوان میکند.
با حسابی سرانگشتی و میانگین گرفتن بین مشتریان و اجرت نوشتههای پیرمرد رمال روزی حدود 500 تا 600 هزار تومان و ماهیانه حداقل 20 میلیون کاسب است. کسب و کاری بدون حاشیه و زحمت و بروکراسی اداری و بدون مالیات و عوارض؛ نه دانشگاهی رفته و نه دود چراغی خورده، در حد سواد خواندن و نوشتن به زحمت افتاده و هماکنون حقوقی معادل یک مدیرکل دارد.
اما اینکه چه مسألهای سبب رونق گرفتن کار و کاسبی این جماعت رمال میشود و آیا فالگیری و سرکتاب گشودن و فال قهوه و نخود گرفتن در گشایش امور تأثیری دارد؟ سوالی است که در این گزارش تا حدودی به آن پاسخ داده میشود.
در دهه اخیر شاهد تغییر شکل و نحوه فعالیت فالگیران و رمالان هستیم، بهگونهای که اگر تا چند سال قبل این افراد در خیابانها پرسه میزدند و ضمن اینکه برخی از زنان کولی بساط سیخ و بادبزن فروشی راه میانداختند و با التماس از مردم میخواستند که اجازه دهند فالشان گرفته شود و با چند دانه نخود و مهره مار برایشان آیندهنگری کنند یا با عجز و ناله میگفتند دستت ببینم، فالت بگیرم، امروزه این مردم هستند که برای دریافت خدمات این افراد باید وقت قبلی بگیرند و ساعتها در انتظار بمانند.
حجتالاسلام محمدی کارشناس مسائل فرهنگی با اشاره به اینکه رمالان عنکبوتان دکاندار دنیا هستند که با استفاده از چند کتاب دعا و فالگیری برای همه نسخه میپیچند میگوید: این شیادان گاه با طلسم و گاه با اعمال و مناسک ناصحیح فرد را وادار به گناه میکنند که مثلاً آیاتی از قرآن را بر روی بدنشان بنویسند و یا در برابر نامحرم، قسمتی از حجاب خود را بردارند و مواردی از این قبیل، که این کارها و سوءاستفاده از آیات الهی نه تنها از نظر شرع حرام است بلکه از نظر قانونی هم جرم محسوب میشود.
حجتالاسلام محمدی با بیان این مطلب که حکم ساحران و جادوگران اعدام است، به نقش یهود در ترویج این خرافهها اشاره میکند و میگوید: صهیونیستها به این مسائل دامن میزنند تا جامعه و افکار مسلمانان را با فرضیات غیرشرعی مخلوط کنند و عدهای از یهودیان تعدادی از افراد سست اراده و بیایمان را تحت تأثیر قرار داده و به آنها بختگشایی یا طلسم کردن را آموزش میدهند.
وی بیان میکند: ما مطمئن هستیم که دست یهودیان در این کار است تا دین ما را خرافی جلوه دهند و مردم را به سوی اینگونه کارها تشویق کنند. میخواهند از اخلاق و دین دور شوند و به سوی خرافات روز به روز گرایش بیشتری پیدا کنند و به سحر و جادو که کاری کاملاً شیطانی است، علاقهمند شوند..
این کارشناس مسائل فرهنگی در پاسخ به این سؤال که برای شناسایی و جلوگیری از فعالیت این افراد چه اقداماتی صورت گرفته است، میگوید: یهود اساسا به صورت مخفی حرکت میکند همانطور که انجمن سری یهود از قبل هم در ایران و در کشورهای دیگر فعالیتهایی علیه ایران انجام میداده است، آنها معمولاً به افراد مستعد ولو بیسواد آموزش میدهند و معمولاً شناخته شده نیستند، ضمن اینکه برای دستگیری آنها خلأ قانونی داریم و باید شاکی خصوصی داشته باشند تا بتوانیم وارد عمل شویم./تسنیم