به روز شده در: ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
کد خبر: ۷۲۳۸
|
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۴
گفتگو با اولین دانشگاهی کهگیلویه و بویراحمد / بخش پایانی :
من الان 82 سال سن دارم ولی بازهم حاضرم به مسولان استان مشاوره بدهم.حاضرم 15 روز از ماه به استان بیایم و به همه مناطق سرکشی کنم

خبردنا - سید ابوالحسن حسینی نیک - عادل علیبازی:گفتگوی خواندنی اولین دانشگاهی " کهگیلویه و بویراحمدی " با استقبال مخاطبان این پایگاه خبری روبرو شده است .

به گزارش " خبردنا " ، دکتر "عطا صالحی پور تلچگاه" اولین " کهگیلویه و بویراحمدی " که به دانشگاه راه یافته بود در گفتگوی دوساعته اختصاصی با این پایگاه اطلاع رسانی از سالهای دور استان و تحصیل و کار و ... خاطرات خواندنی و بسیار جذابی را بازگو کرد .

دکتر " صالحی پور تلچگاه " متخصص جراحی عمومی است که با عشقی بی نظیر و ماندگار از زادگاهش و لهجه لری یاد می کرد که در این مصاحبه جذاب خواهید خواند .

بخش های "اول ، دوم ، سوم و چهارم " این گفتگو روزهای قبل در این پایگاه خبری منتشر شده و آنچه می خوانیم بخش پنجم و پایانی این گفتگو است .

******

** بعد از انقلاب به شما برای حضور در مسئولیت های ملی یا استانی پیشنهادی شد؟

بله. پیشنهاد شد ولی من نرفتم. یکی از دوستانم معاون وزیر شد به من گفت در وزارتخانه بمان تا به شما مسئولیتی بدهیم ولی گفتم میخواهم به مناطق محروم بروم و به مردم بی بضاعت خدمت کنم.

**آقای دکتر در زمان پیروزی انقلاب در تحرکات سیاسی استان حضور داشتید یا خیر؟

وارد مسائل سیاسی نمی شدم ولی دور از استان و منطقه هم نبودم. در بهبهان که بودم نماینده بهبهان فکر می کرد من قصد حضور در انتخابات را دارم و به همین دلیل احساس خطر می کرد و گزارشی بر علیه من به شاهنشاهی داده بود که دکتر "صالحی پور" به روستاها می رود و علیه دربار صحبت می کند.

** یعنی شما با حکومت شاهنشاهی مشکلی نداشتید؟

من کارم را می کردم. مسئولین هم در آن دوران کار خودشان را می کردند و مشکلی با من نداشتند. مشکل همه را هم حل می کردم. درست هست که من "باوی" هستم ولی مشکلات مردم همه مناطق استان را حل می کردم.

**اگر کسی به شما مراجعه می کرد که پول نداشت آیا وی را مداوا می کردید؟

ویزیت من یک تومان بود. ولی هرکسی که توانایی پرداخت نداشت رایگان مداوا می کردم.


**پس شما در فضای انقلاب در استان حضور نداشتید؟

در جریان بودم ولی فعالیت سیاسی نداشتم.

** با کدام یک از علما و روحانی های جنوب ارتباط داشتید؟

با مرحوم آقای دهدشتی که رئیس حوزه علمیه آبادان بود و هم اکنون فرزندش امام جمعه آبادان است.

با "موحد" ار تباط داشتم. و زمانی که بهبهان بودم خیلی از مریض هایی که وی معرفی می کرد را رایگان معالجه می کردم.

** با مرحوم آیت الله "ملک حسینی" ارتباط داشتید؟

ایشان را می شناختم ولی ارتباطی نداشتم. بیشتر با دکتر "ملک حسینی" ارتباط داشتم.

** آیا در سالهای اخیر و به پاس خدمات صادقانه شما در سالهای قبل و بعد از انقلاب به مردم استان مسئولان علوم پزشکی استان،استانداران کهگیلویه و بویراحمد و یا مسئولان استانی برای تجلیل از شما اقدامی انجام داده اند؟

خیر . اصلا کسی نیامده است.

** آیا گلایه ای از مسئولان استانی دارید؟

خیر. من هر کاری که کرده ام برای دل خودم بوده و چشم داشتی از مسئولان ندارم. خدا که راضی باشد برایم کافی است.

همواره کار مردم استان را انجام دادم و شما یک نفر پیدا نمی کنید که بگوید به دکتر "صالحی پور" مراجعه کردم و ایشان کارم را انجام نداد. اینکه فرد مراجعه کننده از کجای استان به من مراجعه می کرد مهم نبود فقط کافی بود که فرد مراجعه کننده کهگیلویه و بویراحمدی باشد.

البته ما کار خلافی نمی کردیم و تیم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد که زیر نظر بهبهان بودند نیز کار خلافی انجام نمی دادند.

** آیا با مسئولان ملی کهگیلویه و بویراحمدی و بزرگان استان ساکن تهران ارتباط دارید؟

آقای "شهرام شریفی" که انسان بسیار وارسته است و مادرش دختر عموی من می باشد همواره به دیدارم می آید. مهندس " گوهرگانی " مدیرعامل شرکت " کوبله " هم که جای خودش را داره و انصافا محبت را برای ما تمام کرده ، آقای " تاج گردون " هم علی رغم گرفتاری های زیادی که دارد بعضا پیگیر احوال ما هست و اگر کاری باشد پیام می دهم تماس می گیرد . خیلی محبت دارد .

** گویا جرقه اولیه شهرستان شدن باشت را شما زده اید. آیا این موضوع درست است؟

بله. آقای شهرام شریفی پیش من آمدند و گفت برای موضوع شهرستان شدن باشت به وزارت کشور برویم. آقای مهندس "محمد نبی گوهرگانی" و برادرش هم بودند. در وزارت کشور با معاون وزیر جلسه داشتیم و مهندش گوهرگانی به معاون وزیر گفتند اگر باشت را شهرستان کنید من خانه پزشک می سازم، سالن ورزشی و خانه عالم می سازم و همه کارها را به عهده می گیرم. منم گفتم نیروی انسانی را من آماده می کنم.

**چه سالی؟

دقیق یادم نیست ولی قبل از انتخاباتی که باشت شهرستان شد.

معاون وزیر کشور خیلی خوشحال شد و گفت من در سرشماری آینده کارم را می کنم و در سرشماری جمعیت باشت را بالای 50 هزار نفر اعلام کرد و باشت را شهرستان کرد.


** ولی "سید قدرت الله حسینی " نماینده سابق گچساران و باشت مدعی است که وی باشت را شهرستان کرد؟

سید قدرت مرد خوبی است. تحصیل کرده است و تاثیر داشت. من با پدرش مرحوم "سید سلیمان" دوست بودم و خودش را هم دوست دارم.

** "سید قدرت" با شما ارتباط دارد؟

من سراغ کسی که نماینده شد نمی روم.

** وظیفه آنهاست که به دیدار شما بیایند.

مهم نیست. مهم این است که با آنها دوستم.

** با حاج "بهرام تاج گردون" ارتباط داشتید؟

از قدیم با هم در ارتباط بودیم. من حاج "بهرام" را از سربازی معاف کردم.

** چه سالی؟

سال 46 یا 47 بود که من در بهبهان بودم. برادر حاج "بهرام"، دکتر "جهرم تاج گردون" که هم اکنون پزشک متخصص کودکان است و در کرمانشاه زندگی می کند را هم معاف کردم.

وقتی حاج "بهرام" را معاف کردم به من یک حلب روغن دادند که نپذیرفتم.

** "حاج بهرام" برچه اساسی معاف شدند؟

پدرش (مرحوم"بهمن تاج گردون") کفیلش شد.

** دکتر "جهرم" چطور؟

قبلاً قانون بود پدر می توانست کفیل دو نفر شود. البته نفوذ هم داشتند.

** مسئولیت شما در سالی که حاج بهرام و برادرش را معاف کردید، چه بود؟

من رئیس کمیسیون پزشکی بهبهان بودم.

**آیا در معاف کردن دیگر فرزندان استان هم نقش داشتید؟

به هرکسی که از کهگیلویه و بویراحمد مراجعه می کرد کمک می کردم. نه توقعی از آنها داشتم و نه پولی از آنها می گرفتم.

** وقتی حاج "بهرام تاج گردون" را معاف کردید چند ساله بود؟

دیپلم داشت و بعد وارد دانشگاه شد. حاج بهرام فضول بود و در تظاهرات بر علیه شاه شرکت می کرد. چند بار دستگیرش کردند و من می رفتم آزادش می کردم.

آنقدر بر علیه شاه تظاهرات کرد که بعد از اتمام دوره لیسانس معافیتش را باطل کردند و وی را به سربازی بردند.

**جالب شد؟

بله. تازه به حدی بر علیه شاه بود که سرباز صفرش کردند.

** خاطره ای از حاج "بهرام" در زمان نمایندگی اش دارید؟

خیر. زیاد با ایشان ارتباط نداشتم.مردم از وی راضی نبودند. تعصبی و تک بعدی کار می کرد.

** یعنی سیاسی عمل می کرد؟

سیاسی عمل می کرد ولی سیاسی عمل کردن نباید همراه با کینه باشد.



** تفاوتش با "غلامرضا تاج گردون" نماینده فعلی گچساران و باشت چه بود؟

"غلام" خیلی پسر خوبی است. زن "غلام" خواهر حاج "بهرام" است. از قبل پسر خوبی بود و الان هم که نماینده شده خیلی تلاش می کند.

** با شما ارتباط دارد؟

بله. به من زنگ زد و من را برای افتتاح کلنیکی که در باشت به نام پدرش ساخته دعوت کرد ولی چون یک روز مانده بود تا افتتاحیه نتوانستم بروم. به من گفت هر وقت هر کاری داشتید زنگ بزنید.

** وقتی که "موحد" دادستان خوزستان بود شما در خوزستان بودید، نظرتان در خصوص "موحد" چیست؟

بله. زمانی که "موحد" دادستان خوزستان بود در خوزستان بودم. "موحد" خوشنام نبود. می گفتند فقط به کسانی کمک می کند که هم خطش باشد.

**شما برای "موحد" هم کاری کردید؟

هر چه مریض معرفی می کرد را رایگان معالجه می کردم.

**در این سالها سراغت را نگرفت؟

اصلا.


** در صحبت هایتان به مسئولیت تان در بهبهان و معافیت بسیاری از مردم استان اشاره کردید. بنظر شما آیا هم اکنون مسئولان ملی کهگیلویه و بویراحمدی به مردم استان کمک می کنند؟

به نظر من کمک هم استانی ها به همدیگر می تواند خیلی گره گشا باشد. کاری نداشته باشند که طرف باوی است یا بویراحمدی، گرمسیری است یا سردسیر. اگر کهگیلویه و بویراحمدی است به وی کمک کنید. کار پسندیده ای است.

من 82 سالم است در 50 سالی که طبابت کردم چیز های زیادی دیدم. در آبادان که بودم می دیدم که پزشکان افراد بی بضاعت را رایگان عمل می کنند. چه اشکالی دارد در استان ما هم اینکار انجام شود. من تا جایی که توانستم به مردم کمک کردم. درسته که الان از کل این دنیا فقط یک منزل مسکونی دارم ولی نه بیمه هستم و نه حقوق بازنشستگی می گیرم. درآمدی ندارم.

**سخت نیست؟

چرا ولی چاره ای نیست. البته نمی خواهم مصاحبه حول زندگی شخصی ام باشد. چون من از وضعیتم رضایت دارم چون رضای خداوند در این است. من فقط اینها را گفتم که مسئولان بدانند کمک به مردم هم استانی در آینده لذت زیادی برایشان دارد.

من دو فرزند دختر دارم که یکی از آنها مریض است. داروی او اصلا در ایران نبود(الان این دارو در ایران تولید می شود). خیلی خرج دارو و درمانش کردم. از سال 62 در پی اثرات حضور در منطقه جنگی مریض شد و این نقطه ضعف زندگی من بود. الان در آسایشگاه زندگی می کند.

دختر دیگرم نیز شوهر کرد و به اتریش رفت. لیسانس زبان انگلیسی دارد. بین 6 هزار نفر در آزمون کتبی وکالت چهارم شد ولی در گزینش رد شد. شوهرش به "موحد" مراجعه کرد گفت این دختر دکتر "صالحی پور" است کمکش کنید ولی کاری نکرد.

همسرم نیز فوت شده و دیگر انگیزه ای برای کار کردن ندارم. هیچ بدهی به هیچ شخصی هم ندارم و هیچ وام بانکی نیز بدهکار نیستم.

** شما برای خدمت به مردم "کهگیلویه و بویراحمد" از زندگی کردن در آمریکا گذشتید؛ توقع شما از مسئولان استان چیست؟

من الان 82 سال سن دارم ولی بازهم حاضرم به مسولان استان مشاوره بدهم.حاضرم 15 روز از ماه به استان بیایم و به همه مناطق سرکشی کنم. من می توانم به مسئولان کهگیلویه و بویراحمد ایده بدهم. من سنم بالا رفته و توانایی طبابت و عمل کردن را ندارم.دیگر نمی توانم تومور کبد را دربیاورم و یا تومور معده را عمل کنم و فقط می توانم بیایم در جراحی ایده بدهم.

** با توجه به رشد و توسعه جوامع امروزی، فرزندان استان نیز رشد کرده اند، نظر شما در خصوص نیروی انسانی استان کهگیلویه و بویراحمد چیست؟

خیلی خوب شده است.چند وقت پیش رفتم بیمارستان تهران پارس، دکتر "دانشی" جراح مغز و اعصاب که از فرزندان سرفاریاب است در آن بیمارستان کار می کرد، گفتم شما کوچک بودی که من به عنوان پزشک از تنگ "پیرزال" رفتم "لوداب". گفت بلدی؟ گفتم چرا بلد نباشم.

اردیبهشت در کنگره جامعه جراحان ایران که هرساله برگزار می شود آمد پیش من تا 10 پزشک جراح با وی بودند و با من روبوسی کردند. گفت اینها همه هم استانی هستند. خیلی خوشحال شدم.

قبلا در جراحی هایی که در استان انجام می شد یک جای کار لنگ می زد و کمبود امکانات داشتیم، ولی خوشبختانه الان "سی تی اسکن"، " ام آر آی" و همه امکانات پزشکی در استان وجود دارد. الان در استان خیلی خوب می شود کار کرد.


**چه شخصی از استان بیشتر به دیدار شما می آید؟

دولیاری ها ( طایفه دولتیاری ها = طایفه دولتیاری یکی از طوایف بزرگ باشت و باوی است.) دایی های من هستند خیلی به دیدار من می آیند. "شهرام شریفی" خیلی با من ارتباط نزدیکی دارد. آقای "تاج گردون" تلفنی با من ارتباط دارد(چون سرش شلوغ است نمی تواند به دیدار من بیاید). مهندس "محمد نبی گوهرگانی" به دیدار من می آید، من و پدرش حاج" محمد علی گوهرگانی" هم کلاس بودیم و با من فامیل است.

** دوست ندارید در باشت زندگی کنید؟

برای زندگی نه. برای زندگی کردن در باشت باید جوان تر باشی تا تفنگ را برداری و به کوه های اطراف باشت بروی. ( با خنده )

یادم می آید روزی مهمان "اسکندرخان" در باغ "چشمه بلقیس" چرام بودم . هر کاری کردم نگذاشت که شب برگردم و هم آنجا خوابیدیم. صبح بلند شدم و تفنگم را برداشتم و به کوه اطراف چشمه بلقیس رفتم و پنج کبگ را شکار کردم. الان باید آن انرژی را داشته باشم تا بروم در باشت زندگی کنم.

من عاشق زبان "لری" هستم. هر شب شبکه استان را نگاه می کنم و "یار یار" گوش می کنم. زبان لری را که می شنوم روحم شاد می شود.

** کلام پایانی؟

از تشریف فرمایی شما به کلبه این پیرمرد از کار افتاده صمیمانه سپاسگزارم. من از طریق رسانه شما اعلام آمادگی می کنم که در حوزه تخصصی ام هرکاری که از دستم بر بیاید برای استان انجام دهم.

سیاست برد- باخت است؛ البته که بردشان موقتی است. گاهی اصلاح طلب و گاهی اصولگرا. من با تمام توان در خدمت کسی هستم که هدفش خدمت به کهگیلویه و بویراحمد است و برایم فرقی ندارد که اصولگرا باشد یا اصلاح طلب.

اگر در خلال مصاحبه لری صحبت کردم من را ببخشید. لر جماعت هر کاری کند باز هم در خلال حرفاهایش لری حرف می زند.( با خنده )



انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
هم ولایتی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
1
0
من اقای دکتر صالحی را بخوبی می شناسم مرد شریفی است وافتخار باوی اما فرمایشات ایشان در مورد سربازی حاج بهرام ودکتر جهرم تاجگردون صحیح نمی باشد زیرا حاج بهرام سربازی خودرا قبل از انقلاب اموزشی در تهران وسپس در تبریز انهم باریش وبدون پوتین سربازی خودرا می گذراند تا اینکه اورا به اهواز به یک مسجد فرستادند وجهرم هم پزشک سپاه بهداشت بود ودر کردستان سربازی خود را تمام کرد
علی بازی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۶
0
0
دیدگاه اشاره شده در بالا (هم ولایتی) نشان می دهد که اقای علی بازی دروغگو است و در مورد موحد تمام مطالبش دروغ است و ارای موحد فقط آرای کار و خوشنامی اوست با هم متاسفم
مدیر پایگاه نظر گفته شده درباره اقای موحد نظر اقای دکتر صالحی است و ربطی به مدیریت سایت ندارد . فکر کنیم تشخیص این نکته خیلی سخت نباشد و نیازی به هوش بالا نداشته باشد .
نام:
ایمیل:
* نظر: